او دوران تحصیلات ابتدایی را در مدارس هرسین در کنار کار خانواده اش که مشغول کار کشاورزی بودند گذراند، در دوره ی راهنمایی ضمن همکاری با خانواده اش در مدرسه و در بسیج دانش آموزی و انجمن اسلامی مدرسه شرکت فعال داشت .
این شهید بزرگوار در همان اوایل دوران ورود به مدرسه شروع به یادگیری احکام الهی و اهتمام در امر نماز خواندن نمود بطوریکه در نماز جماعت مدرسه و مسجد قمر بنی هاشم (ع) کوی سراب و همچنین نماز جمعه شرکت فعال داشت .
با شروع جنگ تحمیلی از جمله کسانی بود که با لبیک به فرمان رهبر کبیر انقلاب حضرت امام روح اله (ره) با وجود دارا بودن سن کم بصورت افتخاری در جبهه های دفاع از دین و وطن حضور پیدا کرد و در خیل سربازان حامی دین الهی قرار گرفت .
ایشان در شب عملیات کربلای 5 ، در سال 1365 با تفال به قرآن با آیه ای در موضوع شهادت مواجه می شود که با خوشحالی خطاب به دوستانش می گوید :«من حتماً امشب در این عملیات شهید می شوم .» و به راستی که ندای آسمانی عروج را شنیده و در خیل شهیدان راه انقلاب اسلامی قرار گرفت .
وی در وصیتنامه خود همه را به داشتن اخلاق خوب و ترک نکردن نماز سفارش می کند .
بر فراز مزار این شهید گمنام ، بخشی از وصیت نامه او به این شرح نگاشته شده است:
خدمت پدر و مادر عزیز و گرامی و خواهران و برادران عزیزم سلام رسانده و امیدوارم خدا را هیچ موقع فراموش نکنید. ای مادر که مرا در دامان خود پرورش دادی و شب و روز برایم زحمت کشیدی ، سعی کن همچون زینب در مرگ فرزندت صبور باشی و این را بدان که آخرین راه مردن است [پس] چه بهتر آن که در راه اسلام شهید شوم. من ننگ می دانم [مرگ] آن کسی را که در رختخواب بمیرد.
ای مادر و پدر گرامی مرا تشییع جنازه نکنید که از روی هزاران شهیدی که بی هیچ تشییع جنازه ای جانشان را فدای انقلاب کردند شرمنده ام.
بر روی سنگ قبرم نامم را ننویسید . می خواهم همچون ده ها هزار شهید دیگر گمنام باقی بمانم. اگر خواستید فقط این جمله را بنویسید : «پر کاهی تقدیم به آستان کبریای الله».
ای برادران و خواهران و دوستان. برایم گریه نکنید که دشمن خیال می کند ضعیف هستید. به دشمن بگویید که اگر پیکرم را صد پاره کنند ، اگر پاره های آن را هم بسوزانید و اگر خاکستر مرا به دریا بریزید در دل موج خروشان دریا صدایم را خواهید شنید که فریاد می زنم اسلام پیروز است ، ستمگر نابود. والسلام.
تسخیر لانه ی جاسوسی - مبارزه با استکبار جهانی 
