loading...
۩۞۩.شوق پرواز.۩۞۩
amirrezajafary بازدید : 169 سه شنبه 09 مهر 1392 نظرات (0)
خلاصه مقالات زن در تاریخ اسلام (2) از قرن 7 تا 13 هجری
 

خلاصه مقالات

زن در تاریخ اسلام (2)
(از قرن 7 تا 13 هجری)

فهرست

مقدمه
- نجات فرزند انگیزه¬ای برای وقف (دکتر نزهت احمدی)
- وضعيت اجتماعي زنان در دوره گوركانيان هــند (دکتر مژگان اسماعيلي)
- نقش زنان در تحولات سياسي عصر صفويه (دكتر امير اكبري، راسله رضاپور)
- نقش تركان خاتون در شكوفايي تجارت كرمان (681- 655 هـ.ق) (دكتر علي بحراني پور)
- An historiographical overview of Muslim Woman in Sub-Saharan Africa: 15th to 19 Century (سیلویا بروززی)
- آبش خاتون، آخرین فرمانروای سُلغُری فارس و سعدی (دکتر شیرین بیانی)
- نقش زنان دربار صفوي در تحولات اجتماعي پس از مرگ شاه تهماسب اول تا پادشاهي شاه محمد خدابنده (دکتر عباس پناهی)
- زن، هویت و جهان سنت (دکتر سهیلا ترابی)
بررسی سهم زنان عهد تیموری در آفرینش¬های هنری (دکتر هوشنگ جباری)
- یادی از یک زن فرهیخته در روزگار شاه سلطان حسین (دکتر رسول جعفریان)
- نقش زنان صفوي در مشروعيت پذيري دولت‌هاي ايراني بعد از صفويه مقايسه موردي: افشاريه، زنديه و قاجاريه (دکتر اکبر جعفری)
- Islam, Woman and Family in Adjara (Georgia) during the Ottoman reign (Nani Gelovani)
- حبّه¬خاتون، خالق مقام راست کشمیری در موسیقی (شهناز چراغ)
- زن ايراني در سفرنامه هاي خارجي دوره صفوي (دكتر محمد علي چلونگر، مهناز كوهي)
- حکایت های زنان صوفی در روض الریاحین امام یافعی (دکتر مریم حسینی)
- القاب و عناوین زنان در قرن 7 تا 13 هجری قمری (نعیمه حکیمی)
- نقش اقتصادي زنان در عصر صفوی (زهرا حيدريان)
- از خاتون تا خانم، دگرگوني موقعيت زنان درباري توراني در جامعه ايراني سده‌هاي پنجم تا دهم هجري (دكتر عبدالرسول خيرانديش)
- «خانش بیگم، بانوی شیعه در یزد» پیوند ازتصوف تا سلطنت (فاطمه دانش)
- تصویر زن جاودانه در غزلیات فارسی (دکتر فریده داودی مقدم)
- عصر زرين تاريخ كرمان در عهد تاج داري تركان خاتون (دکتر سيد ابوالفضل رضوي)
- نقش سياسي و اداري مهد¬عليا در دربار و ديوان عصر صفوي (زهرا زارعيان جهرمي)
- عملكرد زنان در راستاي تثبيت ساختار سياسي حكومتهاي اسلامي هند: مطالعة موردي پيامد سياسي سفرهاي سه ملكة هندي به حج (9-8 هـ.ق) (سيده زهرا زارعي)
- نامهای زنان در اسناد بقعه شیخ صفی (عمادالدین شیخ الحکمایی و راضیه یاسری)
- ملکه‌هاي مسلمان بهوپال واستعمار انگليس (منصور طرفداری، دکتر محمد حسین منظور الاجداد)
- ساتی بیگ (سمیه ضیائی، دکتر حسین میر جعفری)
- Influential Women of the Indian Moghul Dynasy
(Liselotte Jamileh-Zahra Abid)
- بررسی نقش زنان برجسته دربار شاه جهان در چالش جانشینی (دکتر بدرالسادات علیزاده مقدم)
- نظری و گذری بر شعر و انديشه های شعري « جهان ملك خاتون» (زهرا فتحی)
- بلغان خاتون نماد زن عصر ایلخانی (مریم فتحی و پرستو قاسمی)
- وجود غایب و حاضر، (پژوهشی درباره وضعیت اجتماعی زنان در دوره مغول: برپایه روایات صفوه الصفا) (یزدان فرخی)
- دیالوگ های زنان در بوستان سعدی (دکتر فقیه ملک مرزبان)
- از اقتدار تا آباداني (نگاهي به شخصيت و احداثات ستي فاطمه؛ بانوي تيموري يزد) (نغمه قدوسی)
- شجره الدر (دکتر بهادر قیم)
- بررسي نقش زنان در روابط ايران و بيزانس ( روزگار ايلخانان ) (دکتر احمد کامرانی¬فر)
- صدای زنان شاعر در ادبیات ایران (دکتر روح انگیز کراچی)
- زنان در قرن 17 از دیدگاه اولیاء چلبی (دکتر نورالدین گمیجی)
- زنان واقفه ي بقعه شيخ صفي الدين اردبيلي (مریم لطفی)
- از نیکی ر. کدیه و روت رادد تا دانشنامه¬ی زنان و فرهنگ¬های اسلامی: در جستجوی تاریخ زنان در تمدن اسلامی مابین قرون ۱۳ و ۱۹ در عرصه ی آکادمیک اروپا-امریکا (دکتر رافائل مائوریللو)
- زن ایرانی در نگاه دبیر سلطانی (فخر السادات محتشمی پور)
- نقش زنان گيلان در تحولات اجتماعي با تكيه بر عصر صفوي (زهرا مصفا)
- نگاهي به نقش سياسي و اجتماعي حرمسرا ها در دوره اسلامي (دکتر معصومی)
- تحلیلی بر نگرش های جنسیتی در منظومه سام و بهرام (دکتر الهام ملک زاده، دکتر زهرا علیزاده بیرجندی)
- بررسی و نقد شرکت دو همسر شاه اسماعيل اوّل صفوی در نبرد چالدران و سرانجام آنان (دکتر حسين ميرجعفری)
- پادشاه خاتون ، خاتون سیاست و هنر (فاطمه نوبخت)
- معرفی یک نسخه خطی؛ احوال ممتاز محل: تاج محل (دکتر جمشید نوروزی)
The Endowments of the Astan-e Qods: Social Welfare by Women and - for Women (دکتر کریستوفر ورنر)

مقدمه
شاید زنان در نگارش و تدوین تاریخ چندان دستی نداشته¬اند اما در تاریخ¬سازی مستقیم و غیر¬مستقیم بی¬تأثیر نبوده¬اند، با این همه مورخان مرد حتی در ذکر نام آنان نیز امساک کرده¬اند و تا جایی که توانسته¬اند حضور و نقش آنان را دانسته و نادانسته نادیده گرفته¬اند.
در طول تاریخ هر گاه حقارتی را بر بزرگی خواسته¬اند روا کنند برایش لباس زنانه فرستاده¬اند و اگر محکوم و در دسترس بوده بر تنش لباس زنانه پوشانده و در کوی و برزن گردانده¬اند. هر گاه کسی را خواسته¬اند به ضعف و زبونی متهم سازند دوک نخ¬ریسی را به عنوان سمبلی از زن بودن برایش ارسال داشته¬اند. مورخان نیز برای نشان دادن ضعف و سستی فرد، او را به زن¬صفتی منسوب کرده¬اند!
شعرا نیز در باره زن دوگانه رفتار کرده، گاه در وصف زیبائیش عاشقانه شعر سروده¬اند و گاه تمام تحقیرها و رذالت-ها را در حقش روا داشته و او را منشاء تمام بدی¬ها و زشتی-ها دانسته¬اند و حتی عشق ورزیدن مرد به زن را نه طبیعت و خلقت خدا که مکر و نیرنگ زن دانسته¬اند. زمانی نیز به عنوان مادر و یا زنی فرمانبردارِ شوی ظریفانه و رندانه او را ستوده¬اند.
در لابلای متون به سختی، سخنی از زنان و نقش سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و... آنان یافت می¬شود. آن جایی نیز که هست شاید آن قدر قضیه مشهور خاص و عام بوده که پنهان داشتنش مقدور نبوده است، به ویژه اگر این زن از تبار خاندان سلطنتی بود که با ذکر نام و گاه تنها به نام مادر، دختر و یا همسر فلان شخص از او یادی کرده¬اند.
آیا می¬شود تصور کرد جامعه¬ای را که در آن زن نقش مثبتی نداشته است؟ یا اصلاً نقشی نداشته است؟! بی¬شک چنین جامعه¬ای در طول تاریخ وجود نداشته و نخواهد داشت. سخن از جنسیت نیست. سخن از پنهان¬کاری تاریخ است. سخن از بخشی نادیده و نانوشته در متون است. سخن از زن است که در هر جا و در هر دوره به عنوان مادر، همسر، خواهر و از همه مهمتر به عنوان زن نقش¬آفرینی کرده است.
انجمن زنان پژوهشگر تاریخ با تشکیل جلسات سخنرانی ماهانه و برپایی سه سمینار با محوریت بررسی «تاریخ زن در ایران و جهان اسلام» بر آن بوده تا بتواند گوشه¬هایی از این نانوشته¬ها را روشن سازد. سمینار «زن در تاریخ اسلام از قرن 7 تا 13 هجری» به عنوان چهارمین سمینار این انجمن و برای تحقق این آرمان برپا شده است. در این جا جای دارد از تمامی کسانی که ما را در روشن¬سازی تاریخ زنان یاری داده-اند صمیمانه سپاسگزاری کنیم. قدر می¬دانیم نوشته¬های تمامی بزرگان و عزیزانی را که پژوهشی در این زمینه انجام دادند. چه آنانی که خلاصه مقالاتشان در این مجموعه به چاپ رسیده و به عنوان سخنرانان سمینار در خدمتشان خواهیم بود و چه آنانی که به هر دلیلی مقالاتشان در این جا نیامده است.
پیشاپیش اگر غفلتی در هر بخش از کار شده است عذر می-خواهیم و امید داریم با همکاری شما بزرگواران در سمینار آینده بتوانیم بهتر عمل نماییم. همچنین امید است مجموعه مقالات ارائه¬شده در سمینار و یا مقالاتی که برای اصلاحات به نویسندگان آن عودت داده شده است به زودی به زیور طبع آراسته شود. لازم به ذکر است مسئولیت چکیده مقالات انگلیسی بر عهده نویسندگان محترم مقالات می¬باشد.
نزهت احمدی
دبیر علمی سمینار
آذر 1388

نجات فرزند انگیزه¬ای برای وقف
(تحلیلی بر وقفنامه مادر شاه سلیمان)
دکتر نزهت احمدی

در طول تاریخ ایران علی رغم تمام محدودیت¬ها، زنان به انحاء مختلف به طور مستقیم و غیر مستقیم در صحنه¬های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جامعه نقش آفرینی کرده¬اند. یکی از مواردی که زنان مشارکت بسیاری در آن نشان داده¬اند، امر وقف است. آنان در دوره¬های مختلف تاریخی با وقف اموال خود در امور اجتماعی، فرهنگی و مذهبی دخالت داشته¬اند به طوری که نمی¬توان نقش آنان را نادیده انگاشت. اما در مورد انگیزه¬های وقف مانند مردان، همیشه جملات کلیشه¬ای « کسب ثواب اخروی» و غیره را بیان داشته¬اند. یکی از موارد استثناء که به وضوح انگیزه اصلی خود را بیان داشته است وقفنامه¬ای است منسوب به مادر شاه سلیمان صفوی که برای نجات جان فرزند بیمار خود به نذر روی می¬آورد و سپس برای ادای آن اموالی را وقف می¬کند.
در این جا در صدد هستیم به تحلیل انگیزه¬های وقف وی و چگونگی این کار بپردازیم. همچنین با این پرسش روبرو هستیم که چه تفاوتی بین موقوفه این بانو که در پی ادای نذر خود مبادرت به این کار کرده است با سایر بانوان واقف دربار صفوی وجود دارد؟
از شواهد موجود چنین برمی¬آید که بیشتر بانوان واقف درباری به ساخت مدرسه و یا سایر بناهای عام المنفعه مبادرت کرده و یا بخش عمدة اموال وقفی خود را بر یکی از این گونه بناها تخصیص داده بودند حال آن که این بانو تمام اموال وقفی خود را بر عتبات عالیات وقف نموده است. در واقع هدف اصلی وی از وقف نجات جان فرزند بوده است نه انجام کاری جهت کسب ثواب اخروی.
کلید واژه: وقف، زنان واقف، شاه سلیمان، صفویه.

وضعيت اجتماعي زنان در دوره گوركانيان هــند
مژگان اسماعيلي

ورود اسلام به شبه قاره هند برابر آمدن فرهنگي غني بود كه به همراه خود شرايط مثبت و منفي براي زنان به ارمغان آورد. زن هندو قبل از دوران تاريخ ميانه هند از شرايط مناسب¬تري به لحاظ آزادي¬هاي اجتماعي و فعاليت¬هاي فرهنگي و اجتماعي برخوردار بود اما با اشاعه پرده نشيني و دور كردن زنان از اجتماع اين امر بر جامعه زن هندو نيز موثر بود و زنان را با تعصب زياد از محافل عمومي و اجتماعي دور كردند. در اين دوران عارضه چند همسري نيز در جامعه طبقات اشراف بيش از پيش رواج يافت. دوران اكبرشاه مقتدرترين شاه گوركاني از يك طرف با ازدواج¬هاي سياسي از زنان به عنوان وسيله¬اي براي رفع مسائل سياسي استفاده شد كه نهايتاً وحدت و يكپارچگي قلمرو مغولان هند را به دنبال داشت و از طرف ديگر اصلاحاتي بسيار مهم و حياتي در وضعيت و حقوق زنان به وجود آمد. از جمله براندازي رسم ساتي ، اجازه حق زندگي بعد از مرگ همسر به زن، تصاحب كليد اموال همسر ، جلوگيري از ازدواج در كودكي ، عدم محاكمه آميخته با شكنجه براي زنان ، منع كليه رسومات خرافي هندويسم و ايجاد انسان محوري و عدم بردگي زنان از جمله مهمترين اصلاحاتي بود كه براي زنان به وجود آمد.
كليد واژه: هند ،مغولان ،زنان، وضعيت اجتماعي ،اكبرشاه

نقش زنان در تحولات سياسي عصر صفويه
دكتر امير اكبري
راسله رضاپور

مهمترين نقش سياسي زنان عصر صفوي را در ازدواج-هاي سياسي مي¬توان مشاهده نمود. اين ازدواجها كه معمولاٌ بين بزرگان و سران انجام مي¬پذيرفت با هدف تحكيم روابط سياسي و يا به عنوان گروگان صورت مي¬گرفت . گاهي نيز زنان نقش جاسوس را در لباس همسري ايفا مي كردند . حضور در جنگ و تحريك مردان به نبرد و يا نقشي كه ايشان به عنوان سفير و يا شفيع پذيرا مي¬شدند، ميداني ديگر براي حضور قابليت¬هاي زنان اين عصر است . دخالت در جانشيني شاهان و به قدرت رسانيدن شاهزاده¬ها و نيز مشاركت در امر سلطنت نيز از موارد ديگر فعاليت عمده زنان اين دوره است . اوج اين دخالت سياسي را در دو چهره پريخان خانم دختر شاه تهماسب و مهد عليا همسر شاه محمد خدابنده مي¬توان ديد . اگر چه هردو نفر با فرجامي غم انگيز به قتل رسيدند و ليكن قدرت پشت پرده زنان تا پايان اين سلسله ادامه داشت . به ويژه در زمان سلطنت چهار پادشاه پاياني اين خاندان ، به دليل پرورش شاهزاده ها در حرمسرا ، بانوان و خواجه سرايان قدرت فوق العاده يافتند .
كليد واژه: ايران، صفويه، زنان، ازدواج هاي سياسي، پرورش شاهزادگان، حرمسرا .

نقش تركان خاتون در شكوفايي تجارت كرمان (681- 655 هـ.ق)
دكتر علي بحراني پور

دولت قراختائيان (قتلغ خانيان) از حكمرانان محلي كرمان بودند. اين سلسله به مدت اندكي بيش از يك قرن (706- 619هـ.ق) در كرمان به عنوان دست نشاندگان ايلخانان حكمراني كردند. در ميان حاكمان اين سلسله، نقش قتلغ خان (تركان خاتون) به عنوان نايب¬السلطنه پسران تاجدار خويش و زني قدرتمند قابل ملاحظه است. تركان خاتون پنجمين حكمران قراختائي كرمان و نايب السلطنه پسرانش حجاج سلطان (681- 655هـ.ق) و سيورغتمش (691- 681هـ.ق) بود. در آن روزگار ولايت كرمان از سوي غرب با فارس، از سوي جنوب با خليج فارس و از شرق با مكران، و بلوچستان تا ساحل درياي مكران (درياي عمان)، و از جهت شمالي با بيابان¬هاي خراسان و سيستان هم مرز بود، چنان كه از دو جهت جنوب و شرق با راه¬هاي دريايي و از سمت¬هاي ديگر به راه¬هاي تجاري زميني متصل بود. بندر پراهميت هرموز در جنوب غربي كرمان از توابع آن حكومت محلي به شمار مي رفت. اطراف كرمان را بيابان احاطه كرده بود . كرمان از طريق راه هاي بياباني به ولايت¬هاي پارس و خراسان متصل مي¬شد. راهي كرمان را به طبس (بيابان يزد)، راهي ديگر كرمان را به زوزن و قهستان (بيابان مختو)، راهي ديگر كرمان را به خراسان(كوير) وصل مي¬كرد. بيابان كرمان ماواي دزدان و راهزنان (در كركسكوه؟ و سياه كوه) بود. كرمان در طول حكومت تركان خاتون چندين بار از سوي راهزنان جبل القفص كه در حدود كرمان يكي از پناهگاه¬هاي راهزنان بود و همچنين تهاجمات و ويرانگري¬هاي نكوداريان مواجه شد. با توجه به اين شرايط نامساعد و نيز احياي تجارت كرمان در همان روزگار اين سوال مطرح مي¬شود كه سياست¬هاي تركان¬خاتون چه نقشي در تجارت كرمان داشته است؟ فرضيات تحقيق حاكي از آن است كه تركان¬خاتون با سركوب نكوداريان و راهزنان امنيت دوباره را به كرمان بازگرداند و طي فعاليت¬هاي عمراني خويش، ترميم ويراني¬ها و احياي تاسيسات رفاهي در راه¬ها و شهر كرمان و وقف نمودن درآمدهايي بر آن و اعمال نظارت بر اقتصاد و سياست ملوك هرموز نقش موثري در احياي تجارت كرمان در سال¬هاي حكومت خود داشت.
كليد واژه: كرمان، قراختائيان، قتلغ خاتون، نكوداريان، تجارت

آبش خاتون، آخرین فرمانروای سُلغُری فارس و سعدی
دکتر شيرين بياني
در زمان حملة مغول به ايران، ايالت فارس تحت حاکميت سُلغُريان اداره مي¬شد؛ و هنگامي که قوم مهاجر حکومت ايلخاني را تشکيل دادند، سلغريان با قبول تابعيت آنان، استقلال داخلي خود را حفظ کردند؛ ولي ديري نپاييد که هلاکو تصميم به تخفيف و تضعيف نيروي آنان گرفت. در اين زمان آبِش خاتون زمام امور فارس را در دست داشت. او را به تبريز فراخواندند، به همسري فرزند خان وادارش کردند، و به مدت 23 سال اين اتابک را دور از مقّر فرمانروايي¬اش نگاه داشتند. اين زمان برابر است با بازگشت سعدي به شيراز از سفرهاي دور و دراز خود، و استقرار در خانه ـ خانقاهي که برايش ساخته شد. او اينک در اوج شهرت نه تنها در شيراز بلکه در سراسر ايران و ساير نقاط بسر مي¬برد. سعدي که خطر بيگانه را از جهات مادّي و معنوي براي ايران بسيار مي¬ديد و سلغريان را ارج مي¬نهاد، با نبوغ ذاتي و کسب معرفت فراوان و تجربه، دست به کار آرامش بخشيدن به مردم و ساختن در حدّ امکان «آرمان¬شهري» گرديد. او در خود «رسالتي» يافته، خويشتن را «آموزگار» مي¬خواند؛ و بدين ترتيب به دادن اندرز و موعظه به عارف و عامي، و بخصوص به ديوانسالاران ايراني و ترک و مغول مشغول گرديد. آبش خاتون درگذشت، حکومت سلغري مضمحل گرديد؛ ولي سعدي که به دوران کهولت رسيده بود، همچنان به ارشاد مغولان که بر فارس تسلط کامل يافته بودند بي¬باکانه ادامه داد، در صلاح و نيکبختي مردم کوشش خستگي¬ناپذير مبذول داشت، و با قلم به جنگ بيگانه پرداخت.
واژه¬هاي کليدي: آبش خاتون، سعدي، سلغريان، ايلخانان، مغولان، شيراز، فارس

نقش زنان دربار صفوي در تحولات اجتماعي پس از مرگ شاه تهماسب اول تا پادشاهي شاه محمد خدابنده
دكتر عباس پناهي

در نظام سياسي و ساختار حکومتي ايران، زنان همواره نقش پنهان و پيدايي داشتند، اما در دوره صفويه با توجه به ازدواج هاي سياسي که برخي از اعضاي اين خاندان با شاهزاده خانم هاي حکومت¬هاي مسيحي و ساير حکومت¬ها و خاندان-ها برقرار کرده بودند نقش اجتماعي زنان در دستگاه طريقت و حکومت صفوي بيشتر شد. در عصر شاه تهماسب اول هجوم هاي وي به قفقاز وگرجستان موجب پيامدهاي گسترده اجتماعي در جامعه ايران گرديد. شاه تهماسب طي جنگ¬هاي بيست ساله در قفقاز علاوه بر غنايم بيشمار، اسراي زيادي اعم از زن و مرد را به همراه خود به ايران آورد. تعداد اسراء به اندازه‌اي بود که وي تنها در يکي ازهجوم¬هايش به گرجستان بيش از سي هزارنفر را به اسارت خود درآورد. بخشي از اسراي زن گرجي، چرکس و لزگي به حرمسراي شاه پيوستند. در طي حکومت شاه تهماسب آنها نفوذ زيادي در دربار به دست آوردند و پس از مرگ شاه با همکاري "نيروي سوم" سعي در به قدرت رساندن فرزندانشان داشتند که اين مساله منجر به کاهش قدرت رو به افول قزلباشان مي شد. در توطئه هاي زنان حرمسراي شاه تهماسب ، پريخان خانم – دختر شاه - که از زن چرکسي شاه بود نقش مهمي در کنار گذاردن حيدر ميرزا و به تخت نشاندن اسماعيل ميرزا داشت. علاوه بر پريخان خانم در عصر فترت، پس از مرگ شاه تهماسب تا پادشاهي شاه عباس اول مهدعليا همسر شاه محمد خدابنده نيز در تکاپوهاي سياسي موثر بود. به طور کلي در حوادت تاريخي سالهاي 984ه.ق تا 996ه.ق در نتیجه ضعف پادشاهان صفوي و اقدامات شاه تهماسب زنان درباري و برجسته صفوي نقش مهمي در اوضاع سياسي ايفا کردند. يکي از مهمترين نتايج ورود زنان در امور سياسي کشور،کاهش قدرت قزلباشان را به دنبال داشت. اما مقاومت سرسختانه قزلباشان بعدها موجب حذف آنها توسط شاه عباس شد.
در اين تحقيق پرسش زير مطرح است که دخالت¬ها و نفوذ زنان در امور سياسي دربار صفوي که پس از مرگ شاه تهماسب روي داد چه پيامدهايي براي حکومت صفويه به همراه داشت؟ با توجه به پرسش فوق مي‌توان اين فرضيه را مطرح نمود که نفوذ زنان_اعم از صفوي يا قفقازي_موجب ضعف قزلباشان و قدرت يابي نيروي سوم در دربار صفوي شد. محقق با استناد به مآخذ عصر صفوي و نیز با كمك تحقيقات جديد سعي در ارائه تحليلی نو در اين زمينه دارد.

كليد واژه: صفويه، شاه تهماسب، حيدر ميرزا، شاه اسماعيل دوم، شاه محمد خدابنده، پريخان خانم، مهد عليا، قزلباش.

زنان، هويت و جهان سنت
دكتر سهيلا ترابي فارساني

آشنايي با مفاهيم و ويژگي‌هاي برآمده از سنت از آن رو اهميت دارد كه در جهان امروز به رغم بهره‌گيري از نهادهاي مدرن و پيشرفت تكنولوژي، رسوبات فرهنگ سنتي به صورت هنجارهاي اجتماعي و فرهنگي درآمده است. بررسي و فهم تاريخي وضعيت زنان در گذشته و ريشه‌يابي تاثير شرايط اجتماعي، حقوقي و فرهنگي جامعه بر ايجاد شخصيت‌هايي ضعيف، وابسته و غيرمستقل دلالت مي‌كند كه موجب بروز روحيات اخلاقي خاص مي‌شود كه برآمده از مجموعه عناصر متحد و هم¬خوان حاكم بر جهان سنت است.
در جوامع سنتي (ايستا يا مكانيكي) از آنجايي كه مناسبات اجتماعي از پيش تعيين شده و شخص تابع روح جمعي است. در چنين جوامعي انديشه صلب است و تفكر انتقادي وجود ندارد. احساس و هيجان و ذهنيت¬گرايي بر امور غلبه دارد. در اين جوامع، زن تعريف خاص و وظايف مشخصي دارد كه شامل كار در آشپزخانه، بچه‌داري و شوهرداري است. «اخلاق حرمسرايي» و اخلاق موسوم به «اخلاق خاله زنکي» حاصل چنين شرايطي است كه با وجود آن، زنان تلاش مي‌كنند در رقابتي كور براي جلب نظر جنس مخالف تا حذف فيزيكي رقيب بكوشند.
زنان در این دوران در فضاي سنتي جامعه تنها در جايگاه همسر و مادر ايفاي نقش مي‌كردند. ساختار چند همسري و نظام حقوقي و اجتماعي، آنها را در رقابت‌هاي گوناگون براي حفظ موقعيت خود در خانواده و جامعه قرار مي‌داد. زن محصور در ناامني و تعصب اجتماعي در فضايي محدود به موجودي وابسته و ناتوان بدل مي‌شد كه براي جبران ناتواني خود به فال و جادو و خرافات رو مي‌آورد.
اين پژوهش ويژگي‌هاي زن در جهان سنت را برآمده از شرايط مي‌شناسد و بر اين باور است كه با تغيير و آگاهي از شرايط مشترك زنان، مي‌توان به نوعي آگاهي جنسيتي و ايجاد و گسترش شبكه‌هاي خواهرانه دست يافت.

بررسی سهم زنان عهد تیموری درآفرینش‌های هنری با تکیه بر هنر معماری
دکتر هوشنگ جباری
زن در عهد تیموری از مرتبه و مقام بالایی برخوردار بوده است. زنان این دوره با توجه به موقعیت و قدرتشان توانسته‌اند در حوزه‌های سیاست، معماری، هنر، شاعری، نقاشی، خطاطی، فعالیت‌های چشمگیری داشته باشند. تیموریان پس از یورش‌های ویرانگر اولیه تیمور و خرابی پایه‌های اقتصادی و فرهنگی کشور به تشویق و حمایت از هنرمندان و اصحاب ادب و فرهنگ روی آوردند و چنان در این کار تاُکید و حمایت کردند که منجر به وجود آمدن دوره‌ای تحت عنوان رنسانس تیموری شد. حال زنان این دوره که با توجه به آزادی و قدرت خود به نوبه خود به تلاشهایی در جهت احیاء فرهنگ و هنر ایرانی پرداختند که ما در این پژوهش به بررسی سهم زنان در آفرینش‌های هنری این دوره با تکیه بر هنر معماری می‌پردازیم.

یادی از یک زن فرهیخته در روزگار شاه سلطان حسین
دکتر رسول جعفریان

سفرنامه حج منظوم از یک زن در آخرین دهه¬های حکومت صفوی با ویژگی¬های منحصر به فردی که دارد یک پدیده به شمار می آید. اولا به دلیل آن که در این دوره، در ادب فارسی، سفرنامه نویسی باب نیست و این نمونه یک اثر سفرنامه نویسی با رعایت همه چهارچوب¬های این دانش است. دوم به دلیل آن که این اثر توسط یک زن نوشته شده است و چنین نوع نگارشاتی در این دوره از زنان مرسوم و در دسترس نیست. سوم آن که این سفرنامه به صورت شعر و در قالب یک منظومه ارائه شده است و این نیز در کنار دو نکته بالا یک ویژگی به شمار می آید. بیشتر از این روی که گزارش یک سفر به شعر، کاری سخت است اما شاعر ما به خوبی از عهده انجام آن برآمده است.
نام این زن را نمی¬دانیم زیرا زنی است با خصوصیاتی که یک زن محجوب و عفیفه از دوره صفوی دارد. او را به نام شویش که میرزا خلیل رقم نویس است می¬شناسیم. شغل رقم نویسی، یعنی کار در دبیرخانه دولت صفوی آن هم از سوی کسی که توانایی ادبی بالایی دارد. این زن، همسر یک ادیب بوده و این وجه مشترک آنهاست. زمانی که سفرنامه را نوشته، همسرش درگذشته بوده و فرزندانی داشته است و بنابرین باید سن او بالای پنجاه باشد. هر چه هست یک زن مؤدب، فرهیخته و شاخص در این دوره بوده است.
مسیری که وی انتخاب کرده و آن روزگار مسیر حج ایرانیان بوده است، حرکت از اصفهان به سمت قم، از آن جا به زنجان و تبریز، سپس به اردوباد که زادگاه وی بوده، سپس از طریق نخجوان و ایروان و سواحل رود فرات به سمت حلب رفته است. از آنجا عازم دمشق شده و سپس به مدینه و مکه مشرف شده است.
سفرنامه حاضر علاوه بر جنبه های ادبی، دارای نوعی گرایش عرفانی نیز هست و این به مناسبت آن است که این سفر یک سفرنامه معنوی و دینی است.
بدین ترتیب سفرنامه منظوم حج سرایش این بانوی صفوی یکی از تحفه های ادب فارسی است.

نقش زنان صفوي در مشروعيت پذيري دولت‌هاي ايراني بعد از صفويه مقايسه موردي: افشاريه، زنديه و قاجاريه
علی اکبر جعفری
بررسي تاريخ سياسي. اجتماعي ايران بدون در نظر گرفتن موقعيت و جايگاه زنان، تحقيقي ناقص است. نقش زنان در مشروعيت پذيري دولت‌ها، توازن سياسي، آمد و رفت پادشاهان و سلسله‌ها و حوادث سياسي. اجتماعي ايران آنچنان است كه شايسته تعمق و تحقق بيشتر است. در چنين حالتي، ديگر جنسيت آنان و خال گونه و كمان ابرويشان مبناي اساسي براي بررسي نقش آنها نيست. آنها در اين شرايط، رمز گشاي رفع مشكلات سياسي جامعه و معنا بخش حركت‌هاي اجتماعي هستند. وجودشان، تداوم و نبودشان مايه ادبار دولت‌هاست. در اين‌گونه دوره‌هاي تاريخي، نقش زنان در ايجاد و يا تداوم دولت‌ها ومشروعيت دادن به اشخاص و سلسله‌ها بسيار اساسي و مهم است.
با وجود تداوم اين زاويه از اهميت نقش زنان در تمام تاريخ ايران، اما برخي زمان‌ها از اعتبار و جايگاه ويژه‌اي برخوردار است. سقوط دولت صفوي و اهميتي كه اين دولت در تاريخ ايران و بويژه انديشه سياسي نوين ايراني داشته، يكي از همين دوران‌هاست. صرف نظر از پيامدهاي اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي اين سقوط، از بين رفتن دولت مركزي و در معرض خطر قرار گرفتن حيات سياسي ايرانيان و وجود مدعيان متعدد و نگاه غاصبانه روسيه و عثماني به ايران مسائلي هستند كه تنها تشكيل دولت‌هاي افشاريه، زنديه و سپس قاجاريه توانست آن را چاره‌انديشي نمايد. در فرايند تشكيل اين دولت‌ها و مشروعيت‌پذيري آنان ردّ پاي محكمي از زنان صفوي ديده مي‌شود كه موجب اعتبار بخشي به اين سلسله‌ها شده است. اين مقاله با هدف بررسي اين فرايند و تأثير اساسي و مستقيم زنان صفوي در تثبيت دولت‌هاي بعد از صفويه، قصد آن دارد تا با روش مطالعه كتابخانه‌اي و اسناد، و به شيوه مقايسه‌اي به اين مهم بپردازد.
كليد واژه: زنان صفوي، مشروعيت‌پذيري، افشاريه، زنديه، قاجاريه

حبّه¬خاتون، خالق مقام راست کشمیری در موسیقی
شهناز چراغ
موسیقی، این هنر ملکوتی، یکی از عرصه¬های تجلی تعالی روح آدمی است؛ تجلی گاهی که بسیاری در طول تاریخ در راه اعتلای آن کوشیده اند. یکی از این یگانگان، حبّه¬خاتون، شاعر، موسیقی دان و ملکه کشمیر بود. رونمایی از چهره این شهبانوی هنرمند دغدغه¬ای شد برای انجام پژوهشی مستقل درباب وی.
حبّه¬خاتون، هنرمند اواخر قرن دهم و اوایل قرن یازدهم هجری بود که علیرغم وجود مشکلات و زندگی پر فراز و نشیب به تحصیلات عالیه پرداخت. وی از طریق ازدواج با «یوسف شاه چک» ملکه کشمیر شد. وجود هنرمندان ایرانی، هندی و کشمیری در دربار زمینه شکوفایی هنر حبّه خاتون را فراهم کرد. وی با بهره گیری از تجارب و معارف مغنیان درباری توانست در موسیقی به آن چنان مهارتی دست یازد که خالق مقام راست کشمیری در مقابل مقام راست موسیقی ایرانی باشد، علاوه بر این او درمقام عراق، دستی توانا داشت. اما توانایی¬های حبّه¬خاتون بدین جا ختم نمی شد؛ سبک شعری، اشعار و سروده¬های وی که شامل اصطلاحات وترکیبات جذابی بود الگوی شاعران بسیاری قرار گرفت که در روند پژوهش به تفصیل به آن خواهیم پرداخت.
کلید واژه: حبّه¬خاتون، مقام راست موسیقی کشمیری، یوسف¬ شاه چک

زن ايراني در سفرنامه هاي خارجي دوره صفوي
دكتر محمد علي چلونگر
مهناز كوهي

در تاريخ چند هزارساله ي ايران- تاريخي كه توسط مردان به نگارش در آمده است- به ندرت مي توان ردي از حضور زنان و تأثير آنان در جامعه ايراني مشاهده نمود. با در نظر گرفتن اين موضوع كه تاريخي كه از گذشته ايران به دست ما رسيده است ، تاريخي سياسي است ، شايد بتوان دليل اين امر را در حضور كمرنگ زنان ايراني در حوزه سياست در ادوار مختلف دانست.
از مهمترين منابع براي باز شناسي تاريخ صفويه ، سفرنامه هايي است كه در همان دوره توسط سياحان و سفيراني كه مأموريت هاي سياسي به ايران داشته اند ، به نگارش در آمده است.اين سفرنامه ها مي¬تواند تاحدودي ما را با زن دوره¬ي صفوي آشنا سازد. زني كه اگر چه در عرصه¬هاي عام اجتماعي چندان حضوري ندارد و محدود به چهارديواري خانه است ، اما به تدريج در گوشه اي ديگر و از حرمسرا قدم به عرصه¬ي سياست مي گذارد.در اين پژوهش مجالي براي بررسي اين موضوع پيش آمد كه :
آيا چهره¬اي كه سفرنامه نويسان از زن ايراني ارائه داده اند ،تمامي واقعيت ها درباره ي زن اين دوره را دربرمي گيرد؟
آيا سفرنامه نويسان اروپايي در نوشتن وضعيت زنان ،تفاوت هاي فرهنگي و سنتي بين ايران و اروپا را در نظر گرفته اند؟
در اين مقاله سعي بر آن بوده است كه با تكيه بر سفرنامه هاي خارجي كه در دوره ي صفوي نوشته شده است ،به اين مسائل پاسخ داده شود.

كليد واژه: زن ، دوره ي صفوي، جامعه ايراني ، محدوديت ، حرمسرا، سفرنامه.

حکایت های زنان صوفی در روض الریاحین امام یافعی
دکتر مریم حسینی
روض الریاحین فی حکایات الصالحین یکی از آثار عارف و مورخ بزرگ عفیف الدین ابو السعادات عبدالله بن اسعد بن علی الیافعی الیمنی (متوفی سنه 768 ه.ق.) است. وي از اکابر مشايخ و مرجع بسياري از عرفا و بزرگان و جامع علوم ظاهري و باطني بوده است. وی آثار گوناگونی در حوزه های مختلف دانش دارد که از همه مشهورتر کتاب مرات الجنان فی معرفه حوادث الزمان است که به تاریخ یافعی معروف است. از جمله آثار وی که مجموعه ای از حکایت های اولیا را در بردارد کتاب روض الریاحین است. در این کتاب نویسنده پانصد حکایت از صوفیان و عارفان درجه اول اسلامی را فراهم آورده است. منابع وی در این اثر توسط خود وی در ابتدای کتاب معرفی می شوند. این کتاب جز اینکه دربردارنده حکایت هایی درباره مردان صوفی است، داستان هایی را درباره بسیاری از زنان صوفی و کرامت های ایشان نقل می کند. روت رودد که کتاب زنان در مجموعه های بیوگرافی نویسان اسلامی را فراهم کرده، این اثر را ندیده و کتاب های یافعی را در شمار آثار مورد بررسی نیاورده است. در این کتاب می توان اطلاعات فراوانی درباره زنان صوفی و عارف به دست آورد. ریحانه، میمونه، رابعه، شعوانه، رابعه شامیه، جوهره جاریه، دختر شاه کرمانی از جمله زنانی هستند که حکایت هایی از ایشان در این کتاب نقل می شود. آن چه در این اثر حائز اهمیت است نگاه مثبت نویسنده نسبت به زنان و احوال ایشان است تا حدی که بسیاری اوقات یافعی نام ایشان را در صدر نام مردان قرار می دهد. در ابتدای کتاب آنگاه که سخن خود را درباره کرامات صوفیه آغاز می کند از مریم بنت عمران و کرامت وی در قرآن یاد می کند. و پس از آن از سایر معجزات انبیاء و کرامات ذکری می آورد. تحلیل داستان های این کتاب و نقد و بررسی این اثر از منظر نقد زن گرا هدف مقاله حاضر است.
کلید واژه: امام یافعی، زنان صوفی، روض الریاحین، شرح احوال نویسان، حکایات اولیاء

« القاب و عناوين زنان از قرن هفتم تا سيزدهم هجري»
نعيمه حکيمي
علم تاريخ موضوعي عملي است که مطالعات شاخه هاي گوناگون آن، ما را در شناخت گوشه¬هاي تاريک تاريخ ياري مي¬رساند. بررسي القاب و عناوين، يکي از اين شاخه¬هاست که دامنه تحقيقات را مستند¬تر و فراتر مي¬کند.
شايد منابع تاريخي، قديمترين زن فرمانروا را آزرميدخت و پوراندخت ذکر نموده اند؛ اما نبايد اسطوره زنان در ايران باستان از تنديس زن تا دوران مادر شاهي و خداي بانوان تا الهه هاي آب و باروري و... را بي تأثير در نقش زنان در دوران بعد دانست.
با مطالعه تاريخ ايران و نقش زنان اعم از ملکه، سوگلي، زنان حرمسرا، کنيزکان و ... در اضمحلال و صعود يک ملت خيلي گذرا عبور نموده¬ايم، اما بررسي اين امر علاوه بر روشن نمودن تاريخ سياسي و اجتماعي يک خطه، نشان¬دهنده تأثير هجوم بيگانه بر ادبيات فارسي ايران بوده است.
به طور مثال نام خاتون را که در انتهاي القاب زنان عصر سلجوقي مي بينيم ، تأثير فرهنگ ترکي در ايران و نام بيگم در انتهاي القاب زنان عصر صفوي را مي توان تأثير فرهنگ تيموريان هند بر اثر روابط صفويان با آن خطه دانست.
شايد مطالعه تمامي القاب زنان در اين دوره مذکور پژوهشي ژرف و اساسي را بطلبد، اما در اين پژوهش سعي بر آن گرديده که تنها به القاب و عناوين زناني که سلطنت و فرمانروايي را در دست داشته اند، پرداخته شود . اميد است که اين مقاله بسيار موجز، راهي باشد براي يک پژوهش اساسي در اين مقوله.
کليد واژه: زن، مادر شاهي، خداي بانوان، القاب، خاتون، ستي، بي بي

نقش اقتصادي زنان در عصر صفوي
زهرا حيدريان

ساختار جامعه¬ي ايران از گذشته تا حال به سه گروه شهري، روستايي و عشيره¬اي تقسيم مي‌شود و اين سه نوع زندگي اجتماعي با ويژگي¬هاي متفاوت در نهاد خانواده و اقتصاد جامعه¬ي ايران نيز تاثيرگذار بوده است. بي-ترديد نقش زنان و مسئوليتشان در اقتصاد خانواده براساس اين بافت و ويژگي خاص آن متفاوت است.
اين مقاله قصد دارد با توجه به اين سه نوع بافت زندگي اجتماعي مردم، نقش اقتصادي زنان را در عصر صفويان كه از مهم ترين دوره هاي تاريخي اين سرزمين كهن است، بررسي كند؛ زيرا اين دولت پس از قرن¬ها توانست، آرامش و آسايش از دست رفته را به اين سرزمين بازگرداند و در پي ثبات سياسي، اجتماعي و فرهنگي حاكم بر جامعه ي ايران، ساختار خانواده مستحكم¬تر و ميزان اميد به زندگي در ميان مردم بيشتر شد، كه بازتاب آن بي شك، رشد و شكوفايي اقتصادي در تمامي جنبه¬ها بود كه بسيار قابل توجه است و هرگز نمي¬توان نقش زنان را كه نيمي از جمعيت اين دوران هستند، در اين شكوفايي ناديده انگاشت؛ به طوري كه اين موضوع كاملاً توانسته، توجه بيشتر جهانگردان اين عصر را جلب كند و بر اساس اغلب سفرنامه¬هاي عصر صفوي، نقش و مسئوليت زنان در اقتصاد خانواده و جامعه كاملاً شايان توجه است، خاصه آن كه از نظر اقتصادي خانواده پر فرزند از احترام و ارج و قرب بيشتري برخوردار بوده است و زنان علاوه بر وظايف اصلي و كمرشكن خانه داري، شوهرداري و تربيت فرزندان، مسئوليت سنگين اقتصادي خانوار را نيز عهده دار بودند و اين شايد نوعي اضافه كاري يا سختي كار براي زنان محسوب مي¬شد كه شامل حال مردان آن عصر نمي¬گرديد. مهم تر آن كه وقتي نقش زنان، به خصوص زنان اشراف و درباري در اقتصاد آن عصر جدي¬تر مي شود، اين گروه از زنان قادرند مالكيت اموال ، اماكن و اشياء خود را شخصاً عهده دار باشند و در بسياري از موارد به خواست قلبي و اعتقادي خود يا با اهداف آشكار و نهان اقتصادي ديگر، دست به عمران و سازندگي در اقتصاد جامعه مي¬زنند يا به وقف اموال و دارايي هاي خود تمايل نشان مي دهند.
در اين مقاله سعي خواهد شد به كمك سفرنامه¬هاي عصر صفوي و بعضي منابع اصلي ايراني، به شناخت بيشتري از اين نقش برجسته ي زنان دست يافت. لازم به ذكر است كه متاسفانه، آن قدر كه سفرنامه هاي خارجي به اين موضوع پرداخته¬اند، منابع اصلي عصر صفوي به اين موضوع علاقه چنداني نشان نداده¬اند و به جز پرداختن به بعضي ويژگي¬هاي خاص فرهنگي، هنري و گاه اقتصادي خاص زنان درباري و اشراف، آن هم در مالكيت و سازندگي، كمتر به قشر عادي جامعه و نقش اقتصادي آنها توجه نشان مي¬دهند. در اين مقاله با توجه به آنچه از منابع موجود بدست آمده، فعاليت اقتصادي زنان به سه دسته تقسيم مي گردد و تلاش مي¬شود به پرسش مطرح شده در ادامه پاسخ داده شود:
1- مالكيت و حقوق اقتصادي زنان
2- فعاليت¬هاي توليد زنان
3- فعاليت¬هاي غير توليدي يا خدماتي زنان
4- مشاغل پست و غير آبرومندانه زنان
پرسش:
1- آيا زنان در اقتصاد عصر صفوي به طور جدي ايفاي نقش مي¬كردند؟
2- عملكرد اقتصادي كدام دسته از زنان شهري، روستايي و عشيره¬اي در اقتصاد اين عصر بيشتر و پررنگ¬تر به نظر مي¬رسد؟
3- آيا زنان اشراف و درباري نيز در ساختار اقتصادي اين عصر نقشي داشتند يا خير؟
4-آيا از نظر اقتصادي زنان توانايي اداره¬ي املاك و دارايي¬هاي خود را داشتند؟
هدف از انتخاب اين موضوع در درجه اول، اهميت و ويژگي هاي خاص دولت صفوي در ايران است و هم چنين، مهجور ماندن زن ايراني در تاريخي كه بيشتر مردان آن را نگاشته¬اند و متاسفانه خواسته يا ناخواسته بيشتر به دسيسه¬ها و توطئه¬هاي پشت پرده زنان درباري توجه شده است تا به نقش ها و عملكردهاي مثبت و ويژه ي زنان در تاريخ. پس در مقام يك زن، تلاش شده است تا نقش اقتصادي زنان در عصر صفوي به صورتي بي طرفانه و منصفانه بررسي گردد.
كليد واژه: اقتصاد، زنان، صفويان، وقف، مالكيت، مشاغل زنان.

از خاتون تا خانم
دگرگوني موقعيت زنان درباري توراني در جامعه ايراني
سده‌هاي پنجم تا دهم هجري
دكتر عبدالرسول خيرانديش

هرچند به قدرت رسيدن فرمانروايان ترك در ايران، در بدو امر همراه با به كارگيري القاب خان، خاقان و قاآن نبود، اما براي ملكه‌هاي آنان عنوان خاتون مورد استفاده قرار گرفت، اين وضعيت در قرون پنجم و ششم وجود داشت و كم كم در خاندان‌هاي محلي ايران هم كاربرد يافت. در قرن هفتم تا اواسط قرن هشتم كه مغولان بر ايران حكمراني كردند، عنوان‌هاي خان و خاتون توأمان به كار برده شد. حال آن كه طبق فرهنگ مغول، ملكه را بايست فوجين خطاب مي‌كردند. اما توسعه كاربرد عنوان خاتون مانع از اين امر شد. از اواسط قرن هشتم تا اواخر قرن نهم كه عصر تيموريان است كم كم عنوان خاتون كنار گذاشته شد و عنوان خانم در پيوند با خان كاربرد يافت. چنين تحولي هرچند در اصل مربوط به جامعه توراني است اما در واقع تحت تأثير سنن ايراني و اسلامي رخ داده بود. زيرا در قدم اول براي انطباق با مفهوم شهربانو و سپس كدبانو و سرانجام بانو دچار تغيير شده بود.

«خانش بیگم، بانوی شیعه در یزد» پیوند ازتصوف تا سلطنت
فاطمه دانش

صفحات تاریخی تقریبا 130 ساله ایران (عصر صفوی) اغلب به معرفی زنان نامداری چون «پریخان خانم» (دختر شاه طهماسب اول) و «مهدعلیا خیرالنساء بیگم» (همسر سلطان محمد خدابنده)که نفوذی تاثیرگذار بر سیاست ایران داشته اند، پرداخته است.
اما دراین عرصه زنانی حضور دارند که شاید نام آنان چندان شناخته شده نباشد، اما آثار واحداث های این زنان خود شاهدی است بر اقتدار و عظمت آنان؛ از جمله «خانش بیگم» که در زمان حیات خویش ساخت بناهای عام المنفعه وی درخطه کویری یزد، او را به عنوان بانویی نیکوکار ومقتدر معرفی می نماید.
خانش بیگم، بزرگترین دختر شاه اسماعیل اول صفوی و بیوه مظفر سلطان گیلانی، که به پیشنهاد برادرش شاه طهماسب صفوی به ازدواج یکی از نوادگان شاه نعمت الله ولی به نام « شاه نعمت الله یزدی»، معروف به باقیدر می آید. این ازدواج خاندان نعمت اللهی را که تا آن زمان در انزوا ، زهد و تقوا به سر می بردند، به وزرا و داروغگانی مبدل می سازد که تا چندین سال زمام امور را در این سرزمین به دست گرفتند؛ قدرتی که به یک باره رنگ و بوی شیعی به خود می گیرد و نام دارالعباده را که یزد از زمان حکومت دیلمیان بدان ملقب شده بود، پس از حدود 5 قرن پر رنگ تر می سازد.
دراین پژوهش سعی شده است علاوه بر معرفی شخصیت «خانش‌بیگم» و معرفی احداثات و موقوفات وی در یزد، که هنوز برجای است، به نقش موثر این بانو در انتقال قدرت به خاندان نعمت‌اللهی نیز پرداخته شود؛ قدرتی که ثمره این ازدواج علاوه بر نفوذ در دستگاه صفوی، قدرتی از خاندان نعمت‌اللهی را در یزد به ارمغان داشته است.

کلیدواژگان: یزد ، خانش بیگم، خاندان نعمت الهی، صفویان

تصویر زن جاودانه در غزلیات سعدی
دکتر فریده داودی مقدم
کارل گوستاو یونگ در تکامل شخصیت می گوید : هر مرد در جهان درونی خود تصویر زنی جاودانه را با خود دارد ، نه جلوه و تصویر این یا آن زن بخصوص را ... . از آن جا که این تصویر ذهنی ناخودآگاه است و در نتیجه همیشه به طور ناخودآگاه بر محبوب و معشوق پرتو افکن و بازتابیده می¬شود ، یکی از دلایل بسیار نیرومند جاذبه و دلباختگی و تنفر و انزجار است. آنیمای وجود سعدی به شکل معشوق وی در غزلیاتش ظهور می¬یابد. اوصاف پر شور او در باب معشوق به نظر نمی¬رسد که منحصر به شخص خاصی باشد و توصیفات متعدد وی بیان احوالات ظاهری و درونی یک یا چند تن نیست.
در باب اوصاف ظاهری معشوق آرمانی و ایده آل که در عین حال بیانگر پارامترها و ویژگی¬های زیبایی شناسانه¬ی زن در جامعه ایرانی می¬باشد غزلیات سعدی همچون اشعار بسیاری از شاعران ، مشحون از نکته¬هایی ظریف و قابل تأمل است و از این حیث ، توصیف کننده¬ی اصالت¬های فرهنگی در باب زن ایرانی است. ( غزل شماره 498 ، 448 ، 491 ، .... )
معشوق سعدی در شکوه و وقار همچون هماست و در زیبایی چون طاووس و همانند طوطی خوش زبان ، اگر چه به غمزه¬ی جادویش ، دل عاشقان را می¬رباید اما برای جاودانه ماندن زیبایی¬هایش از او دوری می¬کند. ( غزل 564 ) سعدی و بسیاری از شاعران ایرانی ، زیبایی جسمانی را تظاهر زیبایی معنوی می دانند. در نظر سعدی زیباروی حقیقی آن است که هم نیکو صورت باشد و هم زیبا سیرت. ( غزل شماره 3 )این نکته از شاخص¬های فرهنگی ایرانیان در آثار ادبی از رودکی تا به امروز است.
معشوق سعدی سست مهر و عهد شکن ، جفا پیشه و ستم کار است که جمیع این اوصاف نشان دهنده¬ی باوری در باب زن ایرانی است که به آسانی دل به مهر کسی نمی سپارد و تسلیم او نمی شود. سعدی به وصال این زن جاودانه نمی¬تواند طمع داشته باشد زیرا بخوبی می¬داند که او حاجت عاشق را بر آورده نمی-کند و با وجود خوش کلامی ، به نرمی با عاشق خویش سخن نمی گوید : ( غزل 601 )
گر مرا عشقت بسختی کشت سهلست اینقدر کاش اندک مایه نرمی در خطابت دیدمی
طرفه¬تر اینکه ، این معشوق جفاکار با همه¬ی ستم پیشگی¬اش ، یک نفس از دل عاشق بیرون نمی¬رود و با اینکه درخت دوستی را از بیخ و بن بر می¬کند مهر گیاه عهد را در هر لحظه ، در دل عاشق می¬نشاند.
ابیات فراوانی از غزلیات سعدی ، حکایت کننده¬ی رنج عاشق از جور معشوق شقایق روست که با وجود سرخ رویی ، دلی سیاه و آهنین دارد. ( غزل 571 ، 606 ) از آن جا که یک هنرمند بیانی واقعی یا تمثیلی بر محور زیبایی شناسی از تجارب اجتماعی و باورها و نگرش های رایج جامعه دارد ، با تحلیل توصیفات سعدی در باب تصویر زن جاودانه یا همان معشوق غزلیاتش می توان به نتایج ارزشمند روان شناسانه و جامعه شناسانه ای رسید.

عصر زرين تاريخ كرمان در عهد تاج¬داري تركان خاتون
دکتر سيد ابوالفضل رضوي

مغول¬ها قومي نامسلمان بودند كه در بخشي از دوران حاكميت خويش بر ايران چندان توجهي به دين رعاياي خويش نداشتند اما در نتيجه مداراي اعتقادي خويش و مهم¬تر ملاحظات سياسي و اقتصادي كه براي ايشان مطرح بود با دولتمردان ايراني روابط مسالمت¬آميز داشته و بسته به نوع سلوك حكام و دولتمردان محلي با آنها مدارا مي نمودند. از جمله حكام عصر نامسلماني مغول¬ها – قتلغ تركان (تركان خاتون) حاكم ايالت كرمان بود كه در دوران حكومت بيست و شش ساله¬اش با درايت خاص خويش از امنيت نسبي كه ايلخانان ايجاد كرده بودند در جهت رونق جامعه و حكومت قلمرو خويش استفاده كرد و موجبات حفظ و تداوم فرهنگ و مدنيت اسلامي را در كرمان قرن هفتم فراهم آورد. درحالي كه همتاي هم نام او در شيراز با بي¬درايتي در نوع سلوك با مغول¬ها، اسباب آشفتگي سياسي و اقتصادي را در ايالت فارس فراهم آورد، عملكردهاي تركان خاتون كرمان دوراني طلايي را در تاريخ كرمان رقم زد كه در نگاهي كلي در بهبودي اوضاع سياسي و اقتصادي جامعه ايراني نيز مؤثر بود. آنچه كه مقاله حاضر بدان مي پردازد تحليل روان¬شناختي شخصيت تركان خاتون كرمان به عنوان بانويي مسلمان است كه با در پيش گرفتن سلوكي خردمندانه از دوران حاكميت ايلخانان در جهت رونق بخشيدن به جامعه و اقتصاد ايالت كرمان بهره گرفته است.
كليدواژه: مغول، ايلخانان، كرمان، تركان خاتون

نقش سياسي و اداري مهد¬عليا در دربار و ديوان عصر صفوي
زهرا زارعيان جهرمي

از ميان زنان دربار صفوي مهدعليا همسر سلطان محمد شاه ¬خدابنده و مادر شاه عباس، قدرت اصلي دربار بود كه در كنار پري¬خان¬خانم، خواهر محمد شاه اعمال قدرت مي¬كرد. پس از توطئه و قتل پري¬خان¬خانم، قدرت از دست وي و شاه اسماعيل دوم به اين زن و محمد شاه رسيد. با توجه به نرم¬خويي و بي¬لياقتي شاه، مهدعليا قدرت مطلق دربار شد. وي از يك سو مي¬كوشيد پسر بزرگ خود حمزه ميرزا را به وليعهدي و جانشيني شاه منصوب كند بنابر اين مقام وكيل ديوان اعلي را به وي سپرد. اما به واسطه¬ي علي¬قلي¬خان شاملو و جلوس شاه عباس در آرزوي نخستين خود ناكام ماند. هدف ديگر وي برخاسته از خاستگاه و هويت وي بود كه از سادات و دختر يكي از حكام محلي مازندران بود كه با كمك سلمان¬ميرزاي وزير مي¬كوشيد كه قدرت تاجيكان و ديوان¬سالاران را در برابر نظاميان ترك قزلباش احيا كند.
بررسي زندگاني مهدعليا اين پرسش را پديد مي¬آورد كه قدرت¬يابي وي در دربار سلطان ¬محمد شاه چه نقشي را در تحولات سياسي و اجتماعي و اداري ايران زمانه¬ي هجده ماهه¬ي قدرت وي (3يا 5 ذيحجه¬ي 985 ﻫ .ق.) داشته است. فرضيه¬ي تحقيق حاكي از آن است كه تلاش¬هاي سياسي وي موجب انتقال قدرت از شاه اسماعيل دوم به سلطان ¬محمد شاه و از حيث اداري و اجتماعي موجب احياي موقعيت ديوان-سالاران تاجيك در برابر نظاميان ترك قزلباش شد.
كليدواژه¬: مهدعليا، سلطان محمد شاه خدابنده، ديوانسالاران تاجيك، قزلباش.

عملكرد زنان در راستاي تثبيت ساختار سياسي حكومت¬هاي اسلامي هند: مطالعة موردي پيامد سياسي سفرهاي سه ملكة هندي به حج (9-8 هـ.ق)
سيده زهرا زارعي

از آغاز فتوحات در هند، هم حكومت¬هاي مجاهدي چون غزنويان و تا حدي غوريان و هم سپس حكومت¬هاي مسلماني كه بر سراسر يا بخشي از هند حكومت يافتند، كمابيش همگي براي كسب مشروعيت به مركز جهان اسلام (دربار خلفاي عباسي در بغداد و بعد قاهره و نيز به حرمين شريفين) وابسته بوده و ارتباط خود را به هر روي با آن حفظ مي¬كردند. در قرون9-8 هـ.ق همچون گذشته راهي دريايي بنادر هند را به مكه متصل مي¬كرد و غالباً تاجران، صوفيان و حجاج با كشتي در اين راه در رفت و آمد بودند. چنان كه مسيري مشهور به مسير «بيت الله العتيق» (مسير درياي سرخ و عمان جنوبي به معبر) از مكه به عدن و شحر و ريسوت از ميانة اقيانوس از شمال جزيرة سكوترا مستقيماً به مالابار جنوبي و معبر مي¬رفت. ظاهراً در موسم حج مردم هند براي انجام فرايض ديني از اين راه به مكه سفر مي¬كردند و در آنجا از طريق فعاليت¬هاي خيريه و عمراني مختلفي با صرف هزينه¬هاي هنگفت، شهرت و اعتبار حاصل مي¬كردند؛ يا طي ديدار با خلفاي عباسي مصر تلاش¬هايي براي كسب مشروعيت مي كردند. از سوي ديگر سلاطين مخلوع به همراه ملكه¬ها به مكه تبعيد مي¬شدند و گاهي تا زمان فوت در آنجا گذران زندگي مي¬كردند. چنانكه ملكه ماه حق (ماهرو) همسر سلطان علاءالدين محمد شاه خلجي(715-695هـ.ق) و مادر خضرخان ؛ همسرسلطان علاء الدين حسن كانگوي(759- 748 هـ.ق) براي كسب مشروعيت سلطنت محمد شاه اول بهمني (776- 759 هـ.ق) در موسم حج به مكه سفر كرده و با لواي خلافت به هند باز مي¬گشت. همچنين سلطان شمس الدين و مادرش مخدومه جهان پس از كودتاي تاج الدين فيروزشاه (825- 800هـ.ق) به مكه تبعيد شدند. تحقيق حاضر بر آن است كه به اين پرسش پاسخ گويد كه سفرهاي ملكه-هاي هندي چه پيامدهاي سياسي داشته است؟ فرضية تحقيق بر آن است كه مهمترين نقش ملكه¬ها تلاش در كسب مشروعيت براي سلاطين هندي از خلفاي عباسي مصر در حج بوده است.
كليد واژه¬: هند، ملكه ،حج، مشروعيت، خلفاي عباسي مصر

نامهای زنان در اسناد بقعه شیخ صفی

عمادالدین شیخ الحکمایی
راضیه یاسری

در منابع انشا و آداب نگارش، اشاره¬های صریحی در نهی ذکر نام زنان در مکتوبات دیده می شود. این امر باعث شده است تا پژوهش در حوزه نام-شناسی زنان در قیاس با نام¬های مردان دشواری بیشتری داشته باشد. اما پرهیز از ذکر نام زنان در اسناد قضایی به دلایل شرعی کمتر دیده می¬شود. به همین دلیل مجموعه اسناد بازمانده از بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی به عنوان تنها بایگانی اسناد کهن ایران، منبع ارزشمندی برای مطالعات نام¬شناسی و بررسی نقش و حضور زنان در جامعه به ویژه در سده¬های ششم تا دهم به شمار می رود. در این مقاله تلاش شده است تا ضمن طبقه بندی نام-های زنان به برخی از مسائل مربوط با موضوع نام¬شناسی و تاریخ زنان پرداخته شود. بررسی نام¬ها از منظر زبان و عناصر تشکیل¬دهنده نام¬ها، نام¬های رایج میان طبقات مختلف و نیز القاب و عناوین و تفخیم در نام¬ها از دیگر نکات مطروحه در این مقاله است.

بِگُم ها یا ملکه‌هاي مسلمان بهوپال واستعمار انگليس
منصور طرفداری
دکتر محمد حسین منظور الاجداد

حکومت مسلمان بهوپال يکی از چند حکومت مسلمانی است که بر ويرانه های امپراتوری مغول درنيمه اول سده هجدهم در هند شکل گرفت. اين حکومت که توسط دوست محمدخان از امرای افغانِِ امپراتوری مغول درسال1723م تاسيس شد. ابتدا تحت سلطه نظام های مسلمان حيدرآباد دکن و سپس تحت فشار قوم هندوی ماراتايی که قصد نابودی¬اش را داشتند در سال 1818 میلادی، طی قراردادی، تحت الحمايگی کمپانی هندشرقی نماينده استعمار انگلستان در هند را پذيرفت. بعد از مرگ نظر محمدخان حاکم بهوپال که اندکی بعد از انعقاد معاهده مذکور روی نمود، همسرش قدسيه بيگم به نيابت از دختر خردسالش سکندر قدرت را به دست گرفت و به اين ترتيب يک قرن حاکميت زنان مسلمان بر قلمرو بهوپال آغاز گرديد. بگم¬های ملکه¬های مسلمان به رغم مخالفت شديد انگليسی¬ها با حکومت زنان، با سماجت وزيرکی قدرت را به دست گرفته و از آن حراست کردند. به هر روی حکومت آنها که با قدسيه بيگم آغاز شد توسط سکندر بيگم و شاه جهان بيگم تداوم يافت و با مرگ سلطان جهان بيگم آخرين ملکه مسلمان بهوپال در سال 1926 م به پايان آمد

کليد واژه: هند،حکومت مسلمان بهوپال، بِگُم ها، کمپانی هند شرقی، استعمار انگليس.

ساتي بيگ
سميه ضيائي
دکتر حسين مير جعفري
هنگامي كه سلطنت مغولان در ايران پس از مرگ ابوسعيد بهادرخان رو به انحطاط مي‌رفت عده اي از امرا قدرت را به دست گرفتند و هر كدام با به تخت نشاندن ايلخان خوانده¬اي مشروعيت ظا هري را براي خود به همراه مي¬آوردند از جمله آن امراء مي¬توان به شيخ ‌حسن چوپاني اشاره كرد كه براي به دست گرفتن قدرت، ساتي بيگ دختر اولجاتو سلطان را به عنوان ايلخان معرفي نمود و وی از سال 739-740ه. ق عهده دار مقام ايلخاني بود. البته شيخ حسن چوپاني زمانی که خواست قدرت را گسترش دهد ساتي بيگ را عزل كرد و سليمان خان از نسل هولاكو، را بر تخت خاني نشاند و ساتي بيگ را به عقد در آورد. حسن چوپا ني در بعضي از مواقع هم از ساتي بيك به عنوان يك طعمه استفاده مي¬كرد مانند زماني كه مي خواست آحاد ميان طغاتيموريان- ايلخان خراسان و گرگان- و شيخ حسن بزرگ- جلاير- را از بين ببرد و سرانجام با مرگ شيخ حسن چوپاني در سال 744ه.ق سلطنت سليمان خان و همسرش ساتي بيگ هم پايان پذيرفت.
شيخ حسن چوپاني از ساتي‌بيگ فقط به عنوان يك ابزار براي به قدرت رسيدن خودش استفاده مي كرد.
سؤالات:
1- به قدرت رسيدن ساتي‌بيك تا چه حد وابسته به مساعدت حسن چوپاني داشت؟
2- آيا تمايل ساتي بيگ جهت رسيدن به قدرت براي حسن چوپاني مهم بود؟
كليد واژه: ساتي‌بيگ، اولجايتو، حسن چوپاني

بررسی نقش زنان برجسته دربار شاه جهان در چالش جانشینی
بدرالسادات علیزاده مقدم
عصر شاه جهان از درخشا¬ن¬ترین ادوار حیات تاریخ بابریان است. حکومت سی ساله وی توام با آرامش و رفاه و جلال و شکوه برای هندوستان بود. با این حال این آرامش در سالهای پایانی حکومت او استمرار نیافت. در این سال¬ها حوادثی رویداد که تاثیر عمده ای در آینده هندوستان بجای گذاشت. ظهور آتش جنگ میان فرزندان شاه جهان و حوادث پس از آن ،اگر چه به ظاهر جدالی سخت بر سر مسئله جانشینی شاه جهان بود اما در واقع این جدال مبین وجود دو دیدگاه در بدنه حکومت در باب نحوه اداره امور بود. گروهی طرفدار مدارا و استفاده از غیر مسلمانان در اداره امور و گروهی دیگر مخالف این امر بودند .اگرچه ریشه این اختلاف نظر به ابتدای تشکیل سال های پایانی عصر شاه جهان و قبل از آن برمی¬گردد، اما تجلی آشکار و جدال واقعی این دو دیدگاه در حوادث پایانی عصر شاه جهان و مسله جانشینی او هویدا شد. رهبری این جدال سخت اگرچه به ظاهر در اختیار رجال دربار بود و منابع تنها اشاراتی به نقش زنان برجسته دربار شاه جهان داشته اند، اما همین اشارات گذارا مبین تاثیر این تفکرات بر آنان و همگامی آنان با فراز و فرودهای فکری و سیاسی این دوره است . در این مقاله این سوال مطرح می شود که نقش زنان برجسته دربار شاه جهان در چالش جانشینی شاه جهان چه بود؟ با توجه به سوال فوق، فرضیه این مقاله این است که: زنان برجسته دربار شاه جهان هرکدام نماینده دو جریان فکری جاری در دولت شاه جهان بودند که به دلایل فرهنگی و سیاسی عهده دار این نقش ها شدند.
کلید واژه: نقشبندیه ،قادریه، روشن آرابیگم ،جهان آرا بیگم

نظری و گذری بر شعر و انديشه های شعري « جهان ملك خاتون»
زهرا فتحي
جهان ملك خاتون (658- 758) دختر مسعود شاه اينجو و نواده رشيد الدين فضل الله يكي از زنان شاعر عصر ايلخاني بوده است. از او ديوان شعري بر جاي مانده است مشتمل بر انواع شعر كه بر استعداد درخشان او گواه است و به قول هنري ماسه «به لحاظ ادبي ساختاري معتدل و ميانه دارد و همين ارزش خاصي به اشعار او مي¬دهد». جهان ملک خاتون، در شعر بيشتر تابع سنت و قيود پيشينيان بوده و در اين راستا فردوسي و منوچهري و خيام و سعدي و حافظ شاعراني بوده¬اند كه جهان ملک خاتون به آنها توجه ويژه¬اي داشته است تضمينات و استقبال¬هاي به جاي مانده، مويد این مطلب مي-باشد؛ از آن ميان حافظ بيش از همه نظر اعجاب و تحسين او را برانگيخته و به لحاظ هم عصري با آن شاعر، مراودات شعري نيز با هم داشته¬اند.
اين نوشتار بر آن است تا ابتدا تصويري از چگونگي وضعيت زنان را در عصر مورد نظر ترسيم نمايد آنگاه جهان ملك خاتون را به عنوان يكي از شاعران زن اين دوره معرفي نمايد و شعر او را مورد بررسي قرار دهد.
كليد واژه: دوره مغول، زن، شعر، جهان ملك خاتون.

بلغان خاتون نماد زن عصر ایلخانی
مریم فتحي
پرستو قاسمی اندرود
اولوق (معظمه) بولوقان خاتین ،دختر اوتمان پسر اوبتای نویان قونقورات ،همسر ارغون و غازان خان ایلخانی است . آثار به جای مانده از وی در مقبره قیدار نبی در نزدیکی سلطانیه پایتخت ایلخانیان اهمیت و توجه به اقدامات زنان در دوره ایلخانی را چندین برابر می کند .
با توجه به تاکید متون تاریخی به جایگاه والای زنان در جامعه مغولی و ابعاد مختلف حضور آنان در زمینه های سیاسی، مذهبی، اجتماعی، هنری و .. شناسایی و ارائه نمونه های مستند از این دست ضروری است .
این مقاله سعی دارد، از دو منظر تاریخی و باستان شناسی به ارزیابی اقدامات بلغان خاتون معظمه بپردازد . در بعد تاریخی با تاکید بر متون اصیل تاریخی، بسترهای موجود در تعالی زنان در امور سیاسی، مذهبی، عام المنفعه و ... به بررسی و تحلیل گذاشته خواهد شد که نماد چنین حضور و جایگاه رفیع اجتماعی در شخصیت زنانی چون بلغان خاتون معظمه تبلور می¬یابد و در بعد باستان شناسی با معرفی دو کتیبه به جای مانده از وی در بقعه قیدار نبی و دلایل توجه به این منطقه و اهمیت باستانشناختی آن، مورد ارزیابی و تحلیل قرار خواهد گرفت.
كلید واژه: ایلخانان ،بلغان خاتون معظمه ،سلطانیه،قیدار نبی،کتیبه

وجود غایب و حاضر
پژوهشی درباره وضعیت اجتماعی زنان در دوره مغول: برپایه روایات صفوه الصفا
یزدان فرخی

زنان بر اساس تاریخنگاری سنتی بخش نادیده انگاشته شده یا حذف شده جامعه ایرانی محسوب می شوند. بی تردید افزون بر زنان درباره گروه¬های اجتماعی مانند پیشه وران، عیاران و غیره تنها بر پایه متون ادبی و بویژه متون صوفیه می توان اشاره های قابل توجهی به دست آورد.
از سویی سده هشتم هجری افزون بر گسترش تصوف و در نتیجه رشد نگارش متون صوفیه و افزایش اطلاعات درباره این گروهها، دگرگونی های تازه ای در جامعه ایران به وجود آمد. حضور مغولان و جمعیت های صحرانشین، کاهش جمعیت بومی در نتیجه جنگ و کشتار و از میان رفتن حکومت متمرکزِ مسلط بر عرصه های اجتماعی، دوران ویژه ای را در تاریخ ایران بوجود آورد. در این دوران حتی متون وقایع نگار نیز اشاره های بیشتری به طبقات فرودست دارند. البته بخشی از این مساله در نتیجه رشد طبقات فرودست به لایه های بالاتر جامعه و در هم ریختگی نظم اجتماعی در این دوران تاریخی است.
به هر حال در این شرایط زمینه های پژوهش درباره گروه¬های غیر حاکم و به ویژه زنان عرصه گسترده¬ای می¬یابد بطوری که حتی می¬توان درباره زنان گروه¬های فرودست جامعه نیز بحث نمود- موضوعی که در مطالعات اجتماعی زنان ایرانی کمتر مورد توجه پژوهشگران قرار داشته است. کنار گذاشتن زنان به طبقات به اصطلاح «عامه» بخش عظیمی از جامعه زنان را دربر می¬گیرد و بی توجهی به آن به معنی یک سو نهادن توده عظیمی از جمعیت تاثیر گذار جامعه خواهد بود.
صفوه الصفا یا «مواهب السنیه فی المناقب الصفویه» به عنوان تذکره حیات شیخ صفی الدین اردبیلی(735-650) به قلم ابن بزاز (تالیف 759هـ ق) یکی از پیشه وران اهل قلم در اردبیل فراهم آمده است. این که وی از طبقات غیر سیاسی و متوسط جامعه محسوب می¬شود از نکته های برجسته این اثر به شمار می¬رود.
این اثر مجموعه ای از روایات در قالب یک «تذکره حیات» گردآوری شده که افزون بر آگاهی¬هایی از طریقت صفوی در نیمه سده هشتم هجری داده¬های قابل توجهی درباره زندگی روزانه جمعیت های روستانشین و شهری به دست می دهد. توجه ویژه برخی از روایات به فعالیت اقتصادی زنان، حدود آزادی های اجتماعی، زندگی خصوصی و نیز گوشه های تاریک زندگی طبقات متوسط وفرودست جامعه یا غیر سیاسی در میان متون صوفیه در این دوره کم نظیر است.
به نظر می رسد که پژوهش و مطالعه موردی بر خلاف بررسی های اجمالی و تعمیم های ناروا که عمدتاً بدون بکار گیری شیوه نقد متون بوده و در مطالعات زنان در ایران رایج است، برای پرتو افکندن بر وضعیت زنان در این دوره راهگشا خواهد بود.

کلید واژه: تاریخ اجتماعی، زنان، حضور اجتماعی، سده هشتم هجری، متون صوفیه، صفوه الصفا، شیخ صفی الدین اردبیلی

دیالوگ های زنان در بوستان سعدی
دکتر فقیه ملک مرزبان

سعدی شاعر گرانقدر قرن هفتم اعتنای بسیاری به اجتماع اطراف خود دارد وبا سی سال سفر در شهرهای مختلف با اقشار مختلف مردم اعم از زن و مرد ارتباط حاصل می کند.
در بوستان ، سعدی جهان مطلوب خود را در قالب حکایاتی شیرین باز می گوید و شخصیت های خردمند این حکایت ها با دیالوگ هایی حکیمانه، پند و اندرزهایی سرشار از ظرافت و عبرت را به خواننده هدیه می کنند.
در این میان شخصیت های زنان و سخنان ایشان در حکایات مورد توجه این مقاله قرار گرفته است که اولا چه کلامی از زنان در دیالوگ ها آمده است؟ و ثانیا بیشترین پیام نهفته در کلام زنان کدام مضامین هستند؟آیا سخنان زنان از لحن ویژه ای برخوردار است؟ و آیا از خلال سخنان زنان در حکایات بوستان می توان خصوصیات زن متعالی را در ذهن سعدی باز جست؟

کلید واژگان: حکایات بوستان، دیالوگ ، زن

از اقتدار تا آباداني
(نگاهي به شخصيت و احداثات ستي فاطمه؛ بانوي تيموري يزد)
نغمه قدوسي
شهر يزد با توجه به شرايط آب و هوايي خاص مناطق خشک و بياباني از دير باز مردمان سخت کوشي را در خود پرورش داده است.زنان نيز به نوبة خود از اين قاعده مستثني نبوده اند وليکن به دليل محدوديت هاي فرهنگي و اجتماعي به نسبت مردان کمتر در عرصة تاريخ نامي از آنان بر زبان آمده است.در اين بين زناني نيز بوده¬اند که هم رديف مردان در جامعه متجلي شده و احداثاتي را از خود بجا گذاشته اند. يکي از اين افراد بي بي فاطمه خاتون ملقب به ستي فاطمه بوده که از بانوان خيّر قرن نهم هجري در يزد به شمار مي-آيد.
وي علاوه بر اين که همسر امير جلال الدين چخماق شامي؛ حاکم يزد درعصر تيموري بوده، خواهر گوهرشاد خاتون همسر شاهرخ تيموري است که اين نسبت و پيوند خانوادگي خود بر اقتدار وي به عنوان يک مشاور امين در رونق يزد ، به همراهي همسرش پرداخت و هم چون خواهرش؛ گوهر شاد به ساخت بناهاي عام المنفعه و احداثات زيادي در اين خطه کويري دست زد، به گونه اي که نام خود را در زمره زنان روشنفکر و فعال در برگي از صفحات تاريخ يزد به يادگار گذاشته است.
در اين پژوهش سعي برآن گرديده؛ علاوه بر معرفي شخصيت ستي فاطمه به آثاري که امروزه از خود برجاي گذاشته و مهمتر از همه مقبره¬اي که در زمان حيات ، براي خود ساخته و به نوعي الگويي منحصر از ويژگي عصر تيموري است، پرداخته شود.
کليد واژگان: يزد ، تيموريان ، ستي فاطمه ، امير جلال الدين چخماق شامي

شجره الدر نخستين سلطان زن در دوره اسلامي عصر
(نگاهي به نقش او در قدرت بخشي مماليک بعنوان نيروي باز دارنده‌ي صيلبي و مغولي)
دکتر بهادر قیم

دهه دوم قرن هفتم هجري براي صفحات شرقي قلمرو خلافت، خاصه حوزه ماوراءالنهر و خراسان بزرگ دوره غم، اندوه، قتل و ويراني بوده است، چه در اين دوره، موج اول ايلغار مغول به رهبري چنگيزخان و مصاديق بارز آن (آمدن- کشتن- بردن- سوختن – رفتن) حادث گرديد. موج دوم ايلغار مغول به رهبري هلاکو، در سال 654 آغاز گرديد. در سالهاي منتهي به اين حمله، بغداد در احتضار سياسي به سر مي¬برد و خليفه، مرد دين و سياست هيچگونه تدبير و طرحي براي مقابله و غلبه بر اوضاع بحران زده قلمرو خود نداشته است. وضع مصر در اين دوره با بغداد کاملاً متفاوت بود، چه، در اواخر نيمه اول قرن هفتم هجري، ام خليل شجره الدر بيوة الملک الصالح ايوبي توانست بر اريکه قدرت فرتوت و پير ايوبيان تکيه زند. (648 هـ) و با هوشياري و درايت سياسي تحسين برانگيز به عنوان حلقه¬اي مهم در انتقال آرام و بدون خونريزي قدرت از ايوبي-ها به مماليک، ضمن دفع خطر صيلبي¬ها و ناکام ساختن آنها در رسيدن به هدف خود يعني تصرف کامل مصر، به ايجاد بستري مناسب براي تکوين يک دولت مقتدر اقدام کرد. اين دولت در آينده توانست در مقابل تهاجم مغول، ايستادگي کند. مصداق اقدامات شجره¬الدر که او را نخستين زن حاکم مصر در دوره اسلامي دانسته اند، نشان داد که در آن شرايط حساس پيش آمده بين دو دوره تهاجم مغولان، در حالي که براي مقابله با دشمنان خارجي و بهبود اوضاع از سوي مرداني نظير حکام ايوبي مصر و شام و المعستعصم بامر الله خليفه عباسي و سلطان محمد خوارزمشاه تدبيري انديشيده نشده است، زنان در عرصه هاي بحراني به عنوان عاملي تاثير گذار ظاهر شوند.
در اين يافته نگاري سعي مي¬شود به تبيين دور نمايي از اوضاع جهان اسلام در قرن هفتم هجري و چگونگي به قدرت رسيدن شجره الدر در مصر و اقدامات و نقش سياسي او که در قدرت بخشي دولت مماليک و موفقيت آنها در مقابله با صليبان و سپس شکست دادن مغولان بي تاثير نبوده، پرداخته شود.
کليد واژه: شجره الدر، نخستين فرمانرواي زن، مصر، ايوبيان، مماليک، صليبي‌ها، مغولان

بررسي نقش زنان در روابط ايران و بيزانس ( روزگار ايلخانان )
دکتر احمد کامرانی¬فر
شکل گيري فرمانراويي ايلخاني در مرزهاي خاوري امپراتوري دراز¬پاي بيزانس همزمان با ناتواني و سستي و آغاز راه فرو آمدن رو به فرو پاشي بيزانس بود که بيش از هر زمان ديگر در معرض آسيب هاي دروني و بيروني قرار داشت . تازيدن گروههاي ماجراجوي ترکمن در آناتولي که هر روز بخش بيشتري از خاک امپراتوري بيزانس را در هم مي نورديدند در کنار تاخت و تازهاي صليبيون در قلمروي بيزانس و همچنين ستيزه هاي ديرينه با مسلمانان بخشي از دشواري هاي فرمانروايي بيزانس در اين روزگار بودند و بر پايي فرمانروايي ايلخانان دريچه اميدي بود براي بيزانسيان تا شايد با پيوند ميان دو حکومت و در سايه ياري ايلخانان تماميت ارضي بيزانس از دست اندازي متجاوزان مصون ماند . پا فشاري بر وجود دشمن مشترکي بين ايلخانان و امپراتوري بيزانس به نام مسلمانان مي توانست آغازگر مناسبي براي گشايش باب گفتگو و برداشتن گامهايي در راه پيوند ميان آنان باشد .
دولتمردان بيزانسي براي جامه عمل پوشيدن به آرزوهاي پيوندشان با ايلخانان چشم به ازدواج هاي سياسي ميان شاهزادگان بيزانسي با خانان مغول فرمانروا بر ايران دوخته بودند تا شايد دم گرم زنانشان بر آهن سرد فرمانروايان مغول اثر نمايد و آنان را ترغيب به رويارويي با مسلمين نمايند . شالوده¬ريز ازدواج هاي سياسي بين دربارهاي بيزانس و ايلخانان ، ميخائيل هشتم بنيانگذار دودمان پالئولوگ بود . او دو دختر خود را روانه دربار ايلخاني نمود تا شايد با ازدواجشان پيوند ميان دو فرمانروايي استوار گردد. بعدها امپراتور آندرونيک دوم نيز با پيشنهاد ازدواج دخترش با غازان در پي پيوند دوباره با ايلخانان بر آمد .
اين نوشتار با دست مايه قرار دادن ازدواج هاي سياسي ميان دربارهاي ايلخاني و بيزانسي به چگونگي حضور زنان بيزانسي در ايران و سرنوشت هر يک ، نقش آنها در دربار و روابط خارجي ايلخانان مي پردازد . به ويژه آهنگ آن داريم تا اندازه نفوذ و تاثير گذاري زنان بيزانسي را در برانگيختن فرمانروايان مغول براي پيوند با بيزانسيان و اروپاييان را در جبهه گيري عليه مسلمانان بررسي نماييم . در « مقدمه » اشاره اي گذرا به اوضاع سياسي امپراتوري بيزانس همزمان با روي کار آمدن ايلخانان خواهيم داشت و با « نتيجه گيري‌» جمع بندي موضوع و تحليل پاياني خواهد آمد و با « فهرست منابع و ماخذ » اين نوشتار به پايان مي رسد .
واژگان کليدي : زنان ، روابط خارجي ، ايلخانان ، بيزانس

صدای زنان شاعر در ادبیات ایران
روح انگیز کراچی

هدف اصلی این مقاله اشاره¬ای به شعر زن ایرانی در طول تاریخ ادبیات فارسی و چگونگی تحول صدای زنانه است .
صدای ضعیف زنانه ای که در نظامی پدر سالار و مرد محور با توجه به سیاست های فرهنگی- اجتماعی حاکم بر این جوامع طی قرنها در میان صداهای قوی مردانه شنیده نشد . به جا ماندن چند بیت یایک غزل تصویری مبهم از زن شاعر ایرانی را در تاریخ ادبیات فارسی به نمایش گذاشت .
پرسشهای بی شماری در این رابطه مطرح است که مطالعه ای عمیق را از زوایای مختلف می طلبد . در این بررسی تحول شعر زنانه فارسی از رابعه در 329 هجری قمری تا دوره حاضر و از تصویر مبهم زن شاعر در سده های گذشته تا چهره شفاف زنانه او در حال حاضر و علل و عوامل ماندگاری نام زنان شاعر و تحول صدای ضعیف زنانه به صدایی رسا و گذار از مرحله شعر تقلیدی تا اجتماعی و شعر شخصی نشان داده می شود تا با شناخت شعر زنان تا اندازه ای جهان ذهنی و گوشه ای از تاریخ ادبی و ملی ما تبیین شود .

کلید واژه :زنان شاعر . ادبیات فارسی . صدای زنانه

زنان در قرن 17 از دیدگاه اولیاء چلبی
نورالدین گمیجی
بررسی مشاهدات اولیا ء چلبی از زنان در قرن 17 ضمن تطبیق آن با زنان این دوره از زمره موضوعاتی است که در این مقاله تلاش به بررسی آن کرده ایم. در این بین در سطرهای که با نام سرزمین های نزدیک ایران ذکر می¬کند حائز اهمیت است.
به این دلیل تمامی سیاحتنامه بررسی شده و مکان¬هایی که اولیاء چلبی سفر کرده و معلوماتی که در مورد زنان در خصوص زیبایی، لباس ، رفتار و فهم¬شان از حجاب و فعالیت روزانه شان به عنوان یک کل در نظر گرفته شده است .علاوه بر آن در این بین دیدگاه اولیاء هم در خصوص زنانی که در حاکمیت امپراطوری اسلامی عثمانی و هم در مورد خارج از آن، چه اتباع مسلمان و غیر مسلمانی ثبت شده اند مورد توجه قرار گرفته است. در این بین به دلیل قرار گرفتن اولیاء در بین گروه اعزامی سفارت عثمانی به اطریش فرصت آشنایی با زنان اروپایی را از نزدیک بدست آورده است. در این قسمت تنها در طی این سیاحت زنان آشنا شده اروپایی جایی نمی¬گیرد. باز هم شخصا به مهاجمان عثمانی پیوسته و در ناحیه های مختلف به یغما گران برخورد کرده و در خصوص زنان آشنا شده نوشته هایش دست اول است. از جاهایی که اولیاء سفر کرده و وابسته به دولت عثمانی بوده و از جمله مناطق مهم و مجهول برای ما محسوب می شود منطقه کریم هست . سفری که در این مناطق شده در اساس فرصت شناخت پیداکرده و در سطرهایی که در مورد زنان دیگر ملتها در آن نواحی و در بین عموم از موقعیت نواحی کارموک ، چرکس ، مسکو، روسیه، قزاق بحث کرده می توان به صورت گسترده مشاهده های ایران را هم اضافه کرد.
در تمام قرن 17 ویا در ابتدای آن در اجتماع عثمانی آنچه نزدیک به زن ، اعتقاداتی که توجه به زنان ،آموزش زنان، و در قسمت های فرهنگ و هنرمندی و آثاری که به منصه ظهور رسیده مانند نقشی که در حوادث سیاسی بدست گرفته اند ، اهمیت دارد. باز هم زنان مسلمان و یا غیر مسلمان در زندگی عملی روزانه شان در کارهایی انجام داده اند و در روابط زن و مرد فهم متفاوت هم ارزش گذاری شده جای می گیرد.

زنان واقفه ي بقعه شيخ صفي الدين اردبيلي
مريم لطفي

چکيده
يكي از سنت¬ها و فعاليت¬هاي اجتماعي جامعه ايراني سنت وقف است كه با اهداف گوناگون و توسط اشخاص مختلف براي اماكن مقدس و يا كارهاي عام المنفعه صورت مي گيرد. در عصر صفوي يكي از مكانهايي كه املاك وقفي فراواني داشت، آرامگاه شيخ صفي الدين اردبيلي در شهر اردبيل بود. مردم از طبقات اجتماعي مختلف از وزير و امير و حاکم گرفته تا مردم عادي و زنان، موقوفه هايي بر بقعه داشته اند. هر چند در تاريخ ايران دوره اسلامي و بر اساس منابع تاريخي، زنان معمولا" بطور رسمي در فعاليت¬هاي سياسي، اقتصادي و اجتماعي حضور ندارند. اما در برخي منابع مانند سفرنامه هاي اروپاييان و همچنين اسناد يا مجموعه هايي مانند صريح الملك كه نه براي ثبت وقايع تاريخي بلكه به عنوان سندي حقوقي در دوره خود تدوين شده اند،‌ مي توان تصاويري از چگونگي حضور زنان در جامعه پيدا كرد. پژوهش حاضر در نظر دارد تا موضوع وقفيات بقعه شيخ صفي از سوي زنان را مورد بررسي و تحليل قرار دهد.
بر اساس شواهد موجود نه تنها زنان بسياري در معاملات بقعه حضور دارند بلكه املاكي نيز از سوي آنها وقف بقعه گرديده كه اين مسئله هم جايگاه اقتصادي زنان را نشان مي دهد و هم مي تواند دليلي بر حضور فعال آنها در عرصه اجتماع دوره مورد نظر نيز باشد. اين تحقيق برآن است تا ضمن شناسايي زنان واقفه، اهداف و شرايط وقف آنها، جايگاه اقتصادي و اجتماعي آنها را تا حد ممكن روشن نمايد. روش تحقيق در اين پژوهش از نوع کتابخانه¬اي و اسنادي به ويژه بر اساس مجموعه صريح الملك خواهد بود.

کليد واژه: زنان، وقف، بقعه شيخ صفي الدين اردبيلي، صفوی.

از نیکی ر. کدی و روت رادد تا دانشنامه ی زنان و فرهنگ های اسلامی:
در جستجوی تاریخ زنان در تمدن اسلامی مابین قرون ۱۳ و ۱۹ در عرصه ی آکادمیک اروپا-امریکا
رافائل مائوریللو،
پانزده سال از چاپ اثر گرانقدر و مبتکرانه ی رادد زنان در مجموعه تذکره ها (۱۹۹۴)، و حتی زمان بیشتری از انتشار کتاب زنان در تاریخ خاورمیانه (۱۹۹۱، تدوین کدیه و بارون)، و زنان در جهان اسلام (۱۹۷۸، تدوین کدیه و بک) می گذرد. این آثار تاثیر عمیقی بر رویکردهای اروپاـامریکا در مطالعه¬ی خاورمیانه، تمدن اسلامی و دانشمندان مسلمان داشته است. نمود آن را می¬توان در اثری به تدوین لیلا ابولغود به نام بازسازی زنان (۱۹۹۸) مشاهده کرد: این اثر به طور کلی بر پایه ی نوشته های محققان خاورمیانه و مسلمان تدوین شده است و این گونه تغییر اساسی را نسبت به کتاب زنان در تاریخ خاورمیانه که تقریبا تمام نویسندگان آن غربی بودند، نشان می دهد. هرچند به نظر می رسد در دانشگاه¬های خاورمیانه اطلاعات چندانی درباره¬ی تحقیقات در زبان¬های (و فرهنگ¬های) اصلی و غیر انگلیسی اروپا – اسپانیایی، فرانسوی، ایتالیایی- و در نتیجه بهره گیری از آثار ارزشمندی چون مجموعه ی مطالعات نام شناسی و زندگی نامه ها در اندلس و یا آثار دانشمندانی چون م. فیرو، م.ل. اویلا، ف.ر. مدیانو، ا.نگره، و ه. لفطی، وجود ندارد. علاوه بر این، آثاری که در دهه¬ی اخیر به زبان انگلیسی تالیف شده اند، گام های بزرگی را با آثاری چون زنان در خاورمیانه (۲۰۰۷) اثر کدی و زنان در اسلام (۲۰۰۷) تدوین رادد، انتشار مجله¬ی مطالعات زنان خاورمیانه (۲۰۰۵)، و دانشنامه¬ی زنان و فرهنگ-های اسلامی (۲۰۰۳-۲۰۰۸) در این جهت برداشته¬اند. بنابر این هدف از نگارش این مقاله، پرکردن این جای خالی با معرفی گرایش¬های اصلی و آثار پراهمیت در عرصه¬ی آکادمیک اروپا-امریکا، با توجه خاص به تاریخ تمدن اسلامی مابین سال¬های سیزده تا نوزده میلادی در آثار منتشر شده به زبان های غیر انگلیسی می¬باشد.

«زن ایرانی در نگاه دبیر سلطانی»
نگاهی به نقش زن در نگاه رستم الحکماء نگارنده کتاب رستم التواریخ
فخرالسادات محتشمی پور

در بررسی کتاب تاریخ ایران، با صفحات نانوشته¬ای مواجه می-شویم که بخش عمده¬ای از آن مربوط به وقایعی است که قهرمانانش، از زنان این دیارند. زنانی که نخواستند یا نتوانستند نام آور شوند. و ما نیز در گذر زمانه پر غوغایمان، مجال آن نیافتیم تا علت را جویا شویم. تا امروز که پرسشگری شرط پژوهش است و تنها صحه گذاردن به یافته¬های موجود، امتیاز محسوب نمی¬شود. امروز برای انجام یک پژوهش تاریخی با نوعی تردید در آن چه موجود است، به دنبال حلقه-های مفقوده در تاریخ می¬گردیم و از همه ابزار و عوامل ممکن برای آشکار کردن مجهولات و نقاط مبهم، مدد می¬گیریم.
نگارنده در این مقاله تلاش دارد تا با جستاری در یک اثر تاریخی متعلق به قرن سیزدهم هجری قمری، با دریافتی کلی از وضعیت اجتماعی آن دوران، به دست آمده از لابلای سطور این کتاب که مولف آن براساس مشاهدات خود یا پدرش که هر دو از دبیران دربار بوده¬اند، وقایع دوران بیست سلطان از سلسله¬های پادشاهی صفویه تا قاجاریه را ثبت کرده است، نیم نگاهی به نقش و موقعیت زنان داشته باشد. سوال اصلی در این مقاله این است که نگاه مورخ این دوره که لاجرم خود از صاحبان علم و بینش و فرهنگ بوده است، نسبت به «زن» چیست؟ و این که آیا این مورخ نگاه جامعی به زمانه خود و مسائل اجتماعی آن از جمله وضعیت زنان داشته¬اند؟ که البته این خود محل تردید است. همچنین این که اساساً محور واقعی این نوع نگارش¬های درباری، «سلطان» است و الباقی جمله رونق دهندگان به «مجلس بزم» و «عرصه رزم» او امید چندانی برای یافتن نقشی چندان متفاوت از آن چه در سایه حرم شاهی برای زنان تصویر شده باقی نمی¬گذارد. در این دوره تاریخی زن نقشی را می¬پذیرد که برایش می¬پسندند و این نقش را با استفاده از تمام قوت و توان فطری و مهارت¬های اکتسابی، به احسن وجه ایفا می¬کند و چه بسا پسند خودش در این میان به دست فراموشی سپرده می¬شود تا روزی که هویت خود را بازیابد.
کلیدواژه: ابژه ، سوژه ، جنسیت، حرم ، رزم و بزم.

نقش زنان گيلان در تحولات اجتماعي با تكيه بر عصر صفوي
زهرا مصفا
با تاکید بر عصر صفویه متون تاریخی یا جغرافیایی که در دوره¬های مختلف نوشته شده¬اند ، عموما گزارش جنگ¬ها و یا روابط سیاسی حکومت¬های گوناگون است. بنابراین اوضاع اقتصادی و اجتماعی در مناطق مختلف آن به ندرت در این آثار انعکاس یافته است. علت این نقصان بزرگ تاریخی تدوین آثار تاریخی است که عموما شکل فرمایشی داشته¬اند . این مورخان علاوه بر نادیده گرفتن اوضاع اجتماعی به بررسی وضع گروه¬های اجتماعی نیز توجهی نداشته¬اند. یکی از مهمترین این گروه¬ها، زنان بودند که تاثیر زیادی بر تحولات اجتماعی و اقتصادی داشته¬اند و مورخان بسی از این امر غافل بودند. از اینروست که در بین متون تاریخی تنها می¬توان به چند شخصیت درباری اشاره نمود که فعالیت¬های آنها شبیه سیاست بازی¬های درباری بود.
کارکرد و فعالیت¬های اجتماعی زنان در ولایت گیلان به جهت اوضاع طبیعی این سرزمین بسیار متفاوت از سایر مناطق ایران بود. گزارش¬هایی که از سیاحان اروپایی در عصر صفوی از نقش زنان در این ولایت ارائه شده، تفاوت چشمگیری با سایر مناطق ایران داشت. علت این امر ، فعالیت¬های اقتصادی و اجتماعی زنان در سرزمین گیلان بود. مهمترین منبع اقتصادی این سرزمین برنج و ابریشم ، موجب تقسیم کار در این مشاغل می¬شد. امور مربوط به پرورش توسط زنان و سایر فعالیت¬ها به مردان اختصاص می¬یافت. مشارکت اجتماعی زنان در گیلان و سهم آنان در تولید اقتصادی ، موجب ایجاد حقوق اجتماعی برای آنان شده و در نهایت آنان می توانستند به برخی از حقوق و جایگاههای اجتماعی خود دست یابند. مشارکت اجتماعی ، اقتصادی زنان، حضور چشمگیر آنان را موجب شد و پس از ایجاد نوگرایی در جامعه ایران، زنان گیلانی از این تجربه¬ها استفاده نموده و از پیشتازان فرهنگ و معارف جدید محسوب شدند.
مهمترین سوالی که در این پژوهش مطرح است اینست که چه عواملی موجب مشارکت گسترده¬ی زنان در فعالیت¬های اجتماعی گیلان می¬شد؟
بر اساس پرسش فوق می¬توان گفت اوضاع جغرافیایی و اقتصادی گیلان مهمترین عامل فعالیت گسترده زنان در گیلان می¬شد. محقق تلاش دارد تا با تکیه بر گزارش¬های سیاحان و منابع محلی و تاریخی به پرسش و فرضیه مذکور پاسخ دهد.
واژه های کلیدی: تحولات اجتماعی ، زنان ، گیلان، صفویه ، نوگرایی

نگاهي به نقش سياسي و اجتماعي حرمسرا ها در دوره اسلامي
دکتر محسن معصومی
وجود حرمسراها به عنوان محلي براي سكونت مادران، همسران و دختران خلفا و پادشاهان، در دوره اسلامي، نظرات موافق و مخالف گروهي از پژوهشگران را در دوره جديد به خود جلب كرده است. عده‌اي حرمسرا را تنها مكاني براي ارضاي اميال نفساني حكمرانان دانسته و به طور كلي ايجاد چنين مكانهايي را نكوهش كرده‌اند و گروهي ديگر، شايد متأثر از جنبشهايي كه در سالهاي اخير براي حمايت از حقوق زنان شكل گرفته است، نقش سياسي و اجتماعي مهمي براي حرمسراها قايل شده‌اند. آنچه مسلم است سكونت شاهزادگان، وليعهدها و مادران و همسران پرنفوذ حكمرانان در حرمسراها، باعث مي‌شد كه اين مكانها، به يكي از كانونهاي اصلي قدرت بويژه در منازعات مربوط به جانشيني، تبديل شوند. به علاوه در حرمسراها برنامه‌هاي متعدد و متنوع علمي، فرهنگي، ادبي و مذهبي، براي تربيت و آموزش زنان و نيز سرگرمي آنها تدارك ديده مي‌شد. در اين مقاله ضمن نقد و بررسي ديدگاهاي فوق در باره حرمسرا، نقش سياسي و اجتماعي اين مراكز در دوره اسلامي بررسي خواهد شد.

تحلیلی بر نگرش های جنسیتی در منظومه سام و بهرام
دکتر الهام ملک زاده
دکتر زهرا علیزاده بیرجندی

متون ادبی آیینه¬ای از تاریخ اجتماعی و تابعی از بافت موقعیتی عصری هستند که در آن شکل گرفته اند. از این رو، در بررسی انتقادی متون ، توجه به عواملی چون بافت تاریخی، روابط قدرت در جامعه، ارزش ها، نهادهای فرهنگی- اجتماعی و ایدئولوژیکی ضروری است.
منظومه سام و بهرام _ منسوب به عبدالرزاق لاهیجی- از متون ادبی عصر صفویه است. یکی ازشخصیت های اصلی این منظومه داستانی زنی است به نام سام، که همچون شخصیت های بسیاری از منظومه¬های عاشقانه در نقش معشوق جلوه¬گری می¬کند. تصویر پردازی¬های مصنف در روایت این عشق، نمادپردازی¬های او در بیان تقابل های جنسیتی، مضامینی چون عشق مجازی و عشق حقیقی و سایر مباحث مطرح ، نمودی از نگرش و باورهای رایج زمانه و روزگار حیات نویسنده درباره زن را بر ما آشکار می سازد.
در مقاله حاضر با نگاهی انتقادی بر این منظومه، نگرش های جنسیتی عصر صفویه مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفته است.

کلید واژه: زنان- صفویه- نگرش های جنسیتی- منظومه سام و بهرام

بررسی و نقد شرکت دو همسر شاه اسماعيل اوّل صفوی در نبرد چالدران و سرانجام آنان
دکتر حسين ميرجعفری

در منابع عصر صفوی از چهار همسر شاه اسماعيل اوّل صفوی ياد شده است به نام‌های تاجلو‌بيگم, مادر شاه طهماسب اوّل و بهرام‌ميرزا, خان‌بيگی‌خانم‌موصلو, مادر القاص‌ميرزا و سام‌ميرزا, بهروزه‌خانم که در جنگ چالدران به اسارت عثمانی‌ها در آمد و چهارمی مهدعليا دختر شروانشاه که در سال 929 به ازدواج شاه اسماعيل درآمد.
آن چه در اين مقاله مورد توجه نگارنده است, ماجرای شرکت بهروزه‌خانم و تاجلی‌خانم دو تن از همسران شاه است که در نبرد چالدران بر خلاف ميل شاه اسماعيل در جنگ شرکت کرده و سرانجام بهروزه‌خانم اسير عثمانی‌ها شده و تاجلو خانم حين فرار با تسليم جواهرات خود به فردی از جنگجويان عثمانی به نام مسيح‌بگ که در تعقيب او بوده, موفق به نجات از دست وی شده و از خطری که او را تهديد می‌کرده است, نجات يافته است.
از مجموع اطلاعات موجود چنين بر می‌آيد که سلطان سليم اوّل در مدت اقامت بهروزه‌خانم در خاک عثمانی هرگز رفتار بدی با وی نداشته است.
تاجلوخانم, زن شجاع شاه اسماعيل, از جمله زنان نامداری است که در ميدان نبرد چالدران حضور داشته و ديگر زنان را تشويق به شرکت در جنگ کرده که جرأت و دليری او زبانزد خاص و عام گرديده و پس از رهايي و پيوستن به شاه, همواره برای وی دوستی مهربان بوده که حدود بيست سال مشاور و يار غم و شادی شاه اسماعيل بوده است. همچنين از وی به عنوان بانويي گشاده‌دست نام برده‌اند که می‌کوشيد گرسنه‌اي در اطراف بارگاهش ديده نشود.
در اين مقاله سرگذشت اين دو بانو از ديد مورخان, به خصوص تاريخ‌نويسان ايرانی و عثمانی بررسی و نظرات آنها مورد نقد و تحليل قرار می‌گيرد.

پادشاه خاتون ، خاتون سیاست و هنر
فاطمه نوبخت

از زمان حکومت سلجوقیان در ایران و نفوذپذیری تدریجی سنن قبیله¬ای ، تعصب مذهبی گذشته کم رنگ شد و به دنبال آن زنان از پس پرده ها بیرون آمدند و به صورت مستقیم یا غیر مستقیم در امر سلطنت با شوهران و یا فرزندان خود شریک شدند. دوره حکومت اتابکان و سپس خوارزمشاهیان و مغول دوره شوکت و قدرت زن در ایران محسوب گردد.
از زنان معروف این دوره پادشاه خاتون ، حاکم کرمان می¬باشد. وی پنجمین پادشاه زن مسلمان ، دختر قطب الدین محمد سلطان قراختایی کرمان و قتلغ ترکان بود. پادشاه خاتون همسر اباقاخان و پس از آن همسر پسر اوگیخاتو ، سلطان ایلخانی بود. مادر وی ، قتلغ خاتون پس از مرگ شوهرش با اجازه اباقاخان به نیابت از فرزند خردسالش در کرمان به حکومت پرداخت. بعد از مرگ اباقاخان ، سیورغتمش ، برادر پادشاه خاتون بر مادر شوریدو قتلغ خاتون قبل از رفع فتنه پسر درگذشت و سیورغتمش حاکم کرمان شد. بعد از مرگ ارغون خان ، گیخاتو به پادشاهی رسید و پادشاه خاتون با اجازه همسر خود حکومت کرمان رادر دست گرفت تا بدین وسیله انتقام مادرش را از سیورغتمش بگیرد. پس از ورود به کرمان برادر را به زندان افکند ، اما پس از مدتی همسرش کردوچین و دخترش شاه عالم او را نجات دادند. پادشاه خاتون مامورانی را در پی او فرستاد و وی را به کرمان آوردند و به دستور فرمانروا ، سیورغتمش را به قتل رساندند. دو سال بعد گیخاتور درگذشت و بایدو داماد سیورغتمش جانشین او شد. کردوچین برای گرفتن انتقام همسرش ، حکومت کرمان را از داماد خود گرفت و به آن سوی رهسپار شد. چند روز درگیری میان سپاهیان این دو زن در گرفت و در نهایت کردوچین به شهر وارد شد و به دستور او پادشاه خاتون را با اهانت و خواری به زندان انداختند و سپس به قتل رساندند. در اکثر منابع این دوره پادشاه خاتون را زنی عالمه ،عادله، شاعره و اهل فضل می دانند. علت شهرت این زن فرمانروا چیست؟ کرمان در مدت فرمانروایی وی با چه تغییراتی روبرو شد؟ اقدامات وی در عرصه های مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی چه می باشد؟ پادشاه خاتون به علما و ادبا توجه خاص داشت و در زمان حکومت وی در کرمان علما و فضلا را بسیار محترم می شمردند. او خط نسخ را به زیبایی تمام می نوشت و شعر را بسیار تیکو می سرود. این زن فرمانروا قرآنها و کتابهای متعددی به خط خویش نوشت. در مدت کوتاه سلطنتش به عدل و داد رفتار کرد و مدارس و عمارات متعددی بنا کرد.

معرفی یک نسخه خطی؛ احوال ممتاز محل: تاج محل
دکتر جمشید نوروزی
در باره زندگی ارجمند بانو ملقب به «ممتاز محل» (1000-1040ق) و آرامگاه باشکوه وی در شهر آگرا، مقالات و کتاب های زیادی نوشته شده است. با این حال، هنوز برخی از مسائل مرتبط با زندگی این دختر تهرانی الاصل و نیز مشخصات فنی و هنری مقبره زیبای او از انظار پنهان مانده است. برای بیان برخی از این مطالب ناگفته، باید به مندرجات نسخه های خطی منتشر نشده فارسی مراجعه کرد. یکی از این نسخه ها، با شماره A-285، در کتابخانه دکتر ذاکر حسین دانشگاه جامعه ملیه اسلامیه شهر دهلی نو نگهداری می شود. عنوان دقیق و اصلی این نسخه، مشخص نیست. در صفحه اول این نسخه، به زبان فارسی و با خطی متفاوت از متن اصلی، عنوان «احوال ممتاز محل: تاج محل» درج شده است. با این حال در صفحه دوم این نسخه، به زبان فارسی و خط انگلیسی، عنوان «خلاصه احوال بانو بیگم مخاطب به ممتاز محل عرف به تاج بی بی» آمده است. در ابتدای متن اصلی این نسخه، یعنی شروع صفحه سوم نیز همین عبارت ذکر شده است. این نسخه، شامل 41 برگ 2 صفحه ای می باشد که هر صفحه آن، دارای 7 سطر است. طول و عرض این نسخه، به ترتیب 24 و 5/15 سانتیمتر می باشد. مندرجات این نسخه، به خط نستعلیق و در سایز بزرگ کتابت شده است. اظهار نظر در باره کاتب و تاریخ کتابت این نسخه، دشوار است. با این حال در دو صفحات 2-3و41 این نسخه، مهر منیرالدین محمد و تاریخ 1283ق درج گردیده که احتمالاً مبین مالکیت این نسخه در این سال است. مولف این نسخه و زمان نگارش آن، ناشناخته است. اما در برخی نسخه های دیگر کتابخانه های هند و پاکستان که از حیث برخی عبارت ها و نیز محتوا و عنوان، نزدیک به عنوان و محتوای نسخه مورد اشاره است، میرزا مغل بیگ(ز: 1268ق) یا ممتازعلی میرزا بیگ به عنوان مولف معرفی شده است. می توان حدس زد که نسخه مورد نظر این نوشتار توسط این شخص و یا فرد دیگر، از روی یک نسخه کاملتر، تلخیص و کتابت شده است. مطالب و موضوعات اصلی این نسخه، عبارتند از: الف- زندگی نامه بسیار مختصر ممتازمحل و ازدواج وی با شاهجهان(1037-1068ق)، نام فرزندان او، مرگ ناگهانی و ساخت آرامگاه. ب- شعرهایی که شاه¬جهان برای آرامگاه ممتازمحل سروده است. ج- بیان نوع سنگ هایی که در ساخت آرامگاه به کار رفته است. د- شعرهایی در وصف آرامگاه اکبرشاه در سکندره. ه- نوع و اندازه(طول و عرض و ارتفاع)سنگ های مورد استفاده در آرامگاه ممتازمحل. و- کتیبه موتی مسجد واقع در دارالخلافه اکبرآباد. ز- نام معماران و کتیبه نویسان آرامگاه تاج محل. ح- نوع و اندازه چوب های مورد استفاده در آرامگاه ممتازمحل. ط- توسل اکبرشاه به روضه خواجه معین الدین چشتی و محضر شیخ سلیم چشتی برای فرزندار شدن و تولد شاهزاده سلیم. ی- ریز هزینه های صرف شده در ساخت اجزاء مختلف مجموعه آرامگاه ممتازمحل.

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    مطالب سایت درچه سطحی مشاهده نمودید؟
    سایت های کاربردی

    leader.jpg
    drrohani.jpg
    majlis.png
    ghgh.png
    http://www.8pic.ir/images/82086723376344085293.png
    images54.jpeg
    5445.jpeg
    http://www.8pic.ir/images/32420978701375817097.jpeg
    آمار سایت
  • کل مطالب : 426
  • کل نظرات : 5
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 4
  • آی پی امروز : 54
  • آی پی دیروز : 142
  • بازدید امروز : 57
  • باردید دیروز : 157
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 214
  • بازدید ماه : 496
  • بازدید سال : 4,621
  • بازدید کلی : 61,857