|
مقدمه
خدای تعالی انسان را در دو جنس زن و مرد آفرید و به ایشان نعمت بخشید تا مکمل هم باشند، از ایشان خانوادهها تشکیل گردد، نسلها ادامه یافته و باعث سکون و آرامش و رشد و تعالی هم باشند. سپس به هر دو تکالیفی محول فرمود تا با اجرای آنها به سوی سعادت و کمال مطلوب خویش گام بردارند. چرا که زن و مرد هر دو انسانند و هیچ تفاوت و مزیتی از نظر انسان بودن یا در نحوه آفرینش یا رسیدن به سعادت نسبت به همدیگر ندارند بلکه چون زن و مرد دو جنس از یک نوع میباشند که نوعشان همان انسان بودنشان است و جنسشان زن و مرد بودن میباشد و این تفاوت در جنس آنها نیز به خاطر انتظاراتی است که دستگاه خلقت از هر دوی آنها دارد و الا این تفاوت عامل برتری یکی بر دیگری نیست بلکه ملاک برتریشان در نحوه رفتار و کارهایی است که انجام میدهند درست مطلبی که در قرآن مورد تاکید قرار گرفته که هر کس کار صالحی انجام دهد از مرد و زن او مومن است یعنی ملاک برتری ایشان تقوا و انجام تکالیف الهی ایشان است.
مشترکات زن و مرد
با توجه به این که زن ومرد دارای اشتراکات زیادی هستند مانند هر دو انسانند، هر دو دارای وجدان هستند، هر دو دارای فطرت پاکی میباشند هر دو میتوانند صاحب ثروت باشند و یا فعالیت اقتصادی نمایند در هر دو حس آرمانجویی ، حقیقت طلبی، میل به جاودانگی و صدها وجه مشترک دیگری نیز دارند، دارای یک سلسله تکالیف مشترکی نیز میباشند یعنی هر دو برای رسیدن به سعادت باید نماز بخوانند، هر دو باید عمل صالح انجام دهند، هر دو از انجام هر گناهی اعم از غیبت و زنا و غیره دوری کنند، هر دو باید در صورت داشتن امکانات مالی خمس و زکات بدهند، اگر قدرت مالی پیدا کردند باید به حج واجبی بروند و … .
تفاوتهای زن و مرد
اما چون از نظر جنسی متفاوت هستند با وجود تمام مشترکاتی که با هم دارند دارای یک سلسله تکالیف مخصوص به خود نیز بوده در برخی تکالیف متفاوتند هر چند برخی از راههای رسیدن به کمال آنها متفاوت است مثلا زن در تولید مثل نقش اساسی را نسبت به مرد دارد، عاطفه و عشق با گوشت و خون زن آمیخته شده و در واقع جزئی از وجود زن میباشد، حس مادری که در همه اینها نسبت به مرد نقش سرنوشتسازی بر عهده دارد، ولی آنها با انجام وظایف مربوط به خویش به کمال خواهند رسید چنانکه مثلا زن با شوهرداری و مرد با جهاد مال و جان ، هر دو ثواب جهاد در راه خدا را خواهند داشت. پس هر چند تکالیف متفاوتند ولی در پاداش و کمال نهایی یکسانند.
حجاب ماموریت ویژه زنان
از جمله تفاوتهای تکلیفی زن و مرد، حجاب زنان میباشد ، که بر زنان واجب شده است. حجاب همچنان که میدانیم به معنی “پوشیدن” بوده و در اصطلاح فقها ، کلمه “ستر” بکار رفته که به معنی پوشش است. یعنی اینکه زن، خود را به نحوی از دید نامحرم پوشانده و جلب توجه نکند. که در سوره نور آیه ۳۱ به این حکم الهی اشاره شده است با این بیان که ( و به زنان با ایمان بگو دیدگان خود را _ از هر نامحرمی _ فرو بندند و زیورهای خود را آشکار نگردانند مگر آنچه که _ طبعا _ از آن پیداست و باید روسری خود را بر گردن خویش فرو اندازند و زیورهایهایشان را جز برای شوهرانشان یا پدرانشان یا پدر شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران شوهرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان یا پسران خواهرانشان یا زنان _ همکیش _ خود یا کنیزانشان یا کودکانی که بر عورتهای زنان وقوف حاصل نکردهاند آشکار نکنند و پاهای خود را _ به گونهای به زمین _ نکوبند تا آنچه از زینتشان نهفته میدارند معلوم گردد. ای مومنان همگی _ از مرد و زن _ به درگاه خدا توبه کنید امید که رستگار شوید.)
در صورتی که زنان از عهده این تکلیف شانه خالی کنند نه تنها باعث از دست رفتن ارزش و کرامت انسانی خود خواهند شد بلکه نتایج بدی نیز در جامعه بر جای خواهد گزارد که در زیر به طور فهرست وار اشاره میگردد.
پشت پا زدن به قانون و فرمان الهی.
گسستن پیوند خانوادهها.
افزایش کودکان سرراهی و بی سرپرست.
بیماریهای روحی و روانی.
فساد و بی بندوباری و شهوترانی
رکود فعالیتهای اجتماعی
صرف هزینههای غیر ضروری برای خرید وسایل آرایش و تهیه لباسهای مبتذل.
عذاب الهی
زنان همچون مرواریدهایی هستند که اگر از صدفشان که همانا حجاب آنهاست بیرون بیایند مورد سوء استفاده و دستبرد آلودگان و غارتگران حریم عصمت و حیا واقع شده، ارزش و کرامت خویش را از دست خواهند داد و با جلوهگری و آرایش و عشوهگری باعث بروز بیماریهای روحی و روانی جوانان، از هم پاشیدن بنیان خانوادهها، فساد و فحشا خواهند شد. در اینجا بد نیست جهت اهمیت مطلب نگاهی گذرا به نامهای که چارلی چاپلین به دختر خود نوشت بیاندازیم تا روشن گردد که حجاب فقط یک بحث مذهبی نبوده و یک مسئله فرا مذهبی میباشد.
نامهای که چارلی چاپلین به دخترش نوشت.
چارلی چاپلین در بخشهای پایانی نامه خود به دخترش این چنین بیان می دارد: حقیقت را با تو میگویم دخترم: مردمان بر روی ریسمان نااستوار سقوط میکنند. شاید که شبی در خشش گرانبهاترین الماس این جهان، تو رافریب دهد آن شب این الماس، ریسمان نااستوار تو خواهد بود و سقوط تو حتمی است. شاید روزی چهره زیبای شاهزادهای تورا گول بزند آن روز بند بازی ناشی خواهی بود و بند بازان ناشی همیشه سقوط میکنند. دل به زر و زیور نبند زیرا بزرگترین الماس این جهان آقتاب است و خوشبختانه این الماس بر گردن همه میدرخشد …
…. اما اگر روزی دل به مردی بستی، با او یکدل باش. به مادرت گفتهام در این باره برایت نامهای بنویسد او عشق را بهتر از من میشناسد واو برای تعریف یکدلی شایسته تر از من است. کار تو بس دشوار است این را میدانم. اما هیچ چیز و هیچکس دیگر در این جهان نیست که شایسته آن باشد که دختری ناخن پایش را به خاطر او عریان کند. برهنگی بیماری عصر ماست و من پیرمردم و شاید که حرفهای خنده دار میزنم. اما به گمان من تن عریان تو باید مال کسی باشد که روح عریانش را دوست میداری. بد نیست اگر اندیشه تو در این باره مال ده سال پیش باشد، مال دوران پوشیدگی، نترس این ده سال تورا پیر نخواهد کرد …
پس کسانی که به هر طریقی، برهنگی را رواج میدهند چه با تولید لباسهای مبتذل، چه با فروش آنها و چه زنانی که در انظار عمومی و نزد نامحرم از این پوششها استفاده میکنند، نه تنها همه مخالفت امر خدا و ائمه و پیامبر صلی الله علیه و آله نمودهاند بلکه در مقابل همه ضرر و زیانهای مختلف فردی، روانی و اجتماعی وبه خطر افتادن سلامتی روانی اجتماعی و به طبع آن انواع مرضهای جسمی مسئول خواهند بود و علاوه بر هلاکت خود زمینه هلاکت دیگران را نیز فراهم خواهند کرد.
حجاب، جنبه ای از اطاعت الهی
یکی از آثاری که رعایت حجاب، بدنبال دارد، بالا بردن روحیّه ی تعبّد و اطاعت از خداوند متعال می باشد. شاید هنوز ما در تردید و دودلی باشیم که چرا زنان باید دارای حجاب و پوشش باشند! چرا باید در سرما و گرما چادر داشته باشند؟ رعایت عفت و پوشش مناسب دختران و پسران در جامعه چه فایده ای دارد!
و همچنین با توجه به شبهاتی که امروزه از سوی مخالفان اسلام و تشیع، در مورد حجاب و چادر مطرح شده است، ممکن است شبهه و اشکالاتی در این مورد، در جوانان ایجاد کرده باشد.
امّا از سوی دیگر، حکم حجاب و عفاف از احکام قطعی اسلام است و خداوند متعال در آیات 30 و 31 سوره ی مبارکه نور، به آن امر فرموده است:
«قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضوا مِنْ أَبْصرِهِمْ وَ یحْفَظوا فُرُوجَهُمْ ذَلِک أَزْکی لهَُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرُ بِمَا یَصنَعُونَ(۳۰) وَ قُل لِّلْمُؤْمِنَتِ یَغْضضنَ مِنْ أَبْصرِهِنَّ وَ یحْفَظنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلا مَا ظهَرَ مِنْهَا وَ لْیَضرِبْنَ بخُمُرِهِنَّ عَلی جُیُوبهِنَّ وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلا...»
«به مردان مؤمن بگو دیدگان خویش را از نگاه به زنان اجنبی باز گیرند و فرجهای خویش را نگهدارند این برای ایشان پاکیزه تر است که خدا از کارهایی که میکنید آگاه است (۳۰) و به زنان با ایمان بگو چشم از نگاه به مردان اجنبی فرو بندند و فرجهای خویش را حفظ کنند و زینت خویش را جز آنچه آشکار است آشکار نسازند و باید که روپوش هایشان را به گریبانها کنند و زینت خویش را نمایان نکنند مگر برای ... »
بنابراین، هرچند ما نتوانیم علت و فلسفه ی وضع حکم حجاب را در اسلام پیدا کنیم ؛ اما چون حکم خداوند است و اوست که ما را امر فرموده است، و به منافع و مصالح ما بیشتر از خود ما آگاه است، این دستور را رعایت می کنیم. که با رعایت حجاب از امر الهی اطاعت كرده ایم وعبودیت خویش را با آن به نمایش گذاشته ایم.
دیگر زمان آن گذشته است که اشغال و استعمار یک کشور صرفا از طریق تجاوزات و حمله ی نظامی ممکن باشد. استفاده از سلاح و پیاده کردن نیروی نظامی و... . امروزه سیاست مداران به این نتیجه رسیده اند که راه های کم هزینه تر و راحت تری هم وجود دارد و آن، گسترش فرهنگ خود در آن کشور بجای نیروی نظامی خود است. اینکه با استفاده از شبکه های ماهواره ای و پایگاه های اینترنتی و راه های بسیاری از این قبیل؛ فرهنگ منحط خود را بر مردم کشور مورد نظر تحمیل کنند و با تبلیغات گسترده و ترویج آن ،این فرهنگ را بر فرهنگ بومی آن منطقه (شاید نزدیک به 3000 ساله) غلبه دهند و بهتر جلوه دهند.
این امر؛ که در سال های اخیر نیز بیشتر بروز پیدا کرده است، در ایران از سال ها پیش در دست اقدام است و با نا امید شدن از کشتن فیزیکی جوانان ایران، دست به کشتن روحی و معنوی آنها زده اند. اینگونه اقدامات، درباره ی اکثر کشور های اسلامی نیز صورت گرفته است که گزارش زیر در مورد استعمار کشور الجزایر توسط فرانسه است:
فرانتس فانون، نویسنده ی فرانسوی در مورد تفکر استعمار گران (در مورد استعمار الجزایر بوسیله ی فرانسه) می نویسد: « هر چادری که دور انداخته می شود افق جدیدی را که برای استعمار ممنوع بوده در برابر او می گشاید و پس از دیدن هر چهره بی حجابی، امیدهای حمله ور شدن استعمار ده برابر می شود و دیدن در برخورد با زن محجبه یک طرفه است و طرف مقابل نمی تواند او را ببیند و زنی که دیده نمی شود تسلیم نمی گردد و خود را عرضه نمی کند.»
« اولین اقدام غیر فرهنگی که فرانسه در کشور الجزایر صورت داد، تلاش برای از بین بردن حجاب بود؛ و در این کار موفق هم شد، و هر چه (توانست) بدن زن الجزایری را بیشتر عریان کند، چنگـــــــــــال استعمار بیشتر به حلقوم الجزایر فرو رفت. اما مجداً زن الجزایری شخصیت خود را بازیافت و مبارزه علیه استعمار را آغاز گردانید.» [1]
مواظب باشیم در عرصه ی معنویت نیز، در مقابل استعمارگران بایستیم.
روزی امام موسی بن جعفر علیه السلام از جلوی منزل بشرحافی می گذشت که صدای رقص و آواز از داخل منزل به گوش می رسید؛ کنیز بشر که در حال ریختن خاکروبه ها بود، به امام برخورد کرد، امام پرسید: ای کنیز صاحب این خانه بنده است یا آزاد؟
کنیز گفت: آزاد و از اشراف زادگان است.
امام فرمودند: راست گفتى؛ زیرا اگر بنده بود از مولاى خود مى ترسید، و این چنین در معصیت گستاخ نمى شد.
این سوال زندگی و سرنوشت بشر حافی را تغییر داد و شد جزء توبه کنندگان.(1)
حال سوال این است:
آیا ما در افعالمان بنده ایم یا آزاد؟ در رفتار و گفتارمان چطور؟ آیا پوشش ما طبق گفته های مولایمان هست؟ آیا زندگی ما به بندگان خدا شباهتی دارد؟
آیا همان گونه لباس می پوشیم که خدا دستور داده؟ آیا در عفاف و حجابمان بنده ایم یا آزاد؟
(گروه حجاب و عفاف)
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب حجة الاسلام و المسلمین دکتر حسن روحانی رییس جمهور منتخب ایران
سلام علیکم
با عرض تبریک به مناسبت حضور حماسی مردم و انتخاب شما به عنوان رییس جمهور مردم شریف ایران، درخواستی در راستای کار فرهنگی و دینی از شما دارم.
آقای حسن روحانی، یکی از مسائلی که در برنامه تمام کاندیداها از آن صحبت و حرفی زده نشد، مسئله عفاف و حجاب در جامعه می باشد.
البته شما و دیگر کاندیداها، از اخلاق مداری و دوری از بداخلاقی حرفهایی را بیان فرمودید، که این امر هم خود مصداقی از رعایت عفاف کلامی و رفتاری در جامعه می باشد.
ولی بیشترین امری که این سالها به آن هجمه شده، حجاب و عفاف زن در جامعه است، به گونه ای که بی حجاب بودن نشانه یک شخصیت در جامعه تلقی شده و داشتن حجاب نشانه یک عقب ماندگی است. در صورتی که این امر بر خلاف سخن دین و سیره و روش اهلبیت (علیهم السلام) و علما می باشد.
آقای دکتر روحانی حال که شما رییس جمهور منتخب مردم شدید، از شما درخواست دارم که حجاب مداری و عفاف مداری را به عنوان یک ضرورت در جامعه ترویج داده و کاری برایش بکنید، زیرا این از وظایف همه، از جمله مسئولان جامعه است.
این ضرورت آنقدر مهم است که بارها و بارها رهبری در مورد آن لب به سخن گشوده و فرموده اند:
(( هم براى آنجا (آخرت)، هم براى حفظ عزت كشور و پیشرفت كشور، وضع حجاب را، وضع عفاف را، وضع تقیدات و پایبندى را خانمها باید مراقبت كنند؛ این وظیفه است.
خودنمائى و جلوهفروشى، یك لحظه است و آثار سوء آن براى كشور، براى جامعه، براى اخلاق، حتّى براى سیاست، آثار مخرب و ماندگار است؛ در حالى كه ملاحظهى عفاف، ملاحظهى حدود شرعى در رفتار و حركات بانوان، اگر چنانچه سختىاى داشته باشد، سختىِ كوتاهى است، اما آثارش، آثار عمیق و ماندگارى است. خود خانمها خیلى باید مراقبت كنند مسئلهى حجاب را، مسئلهى عفاف را؛ وظیفهى آنهاست، افتخار آنهاست، شخصیت آنهاست.
حجاب مایهى تشخص و آزادى زن است؛ برخلاف تبلیغات ابلهانه و ظاهربینانهى مادیگرایان، مایهى اسارت زن نیست. زن با برداشتن حجابهاى خود، با عریان كردن آن چیزى كه خداى متعال و طبیعت پنهان بودن آن را از او خواسته، خودش را كوچك میكند، خودش را سبك میكند، خودش را كمارزش میكند. حجاب وقار است، متانت است، ارزشگذارى زن است، سنگین شدن كفهى آبرو و احترام اوست؛ این را باید خیلى قدر دانست و از اسلام باید به خاطر مسئلهى حجاب تشكر كرد؛ این جزو نعمتهاى الهى است. )) (۱۳۹۱/۰۲/۲۳)
در پایان بار دیگر انتخاب شما را به عنوان رییس جمهور ملت شریف ایران تبریک گفته و امیدواریم خداوند متعال به شما و به ما توفیق بدهد تا بتوانیم آنچه را كه وظیفهى ماست، انجام بدهیم.
تا بحال به خود اندیشیده ای...؟
به گوهـــــر وجودی ات ؛ به عــزت درونـــی ات ؛ زیــــبایی کنونـی ات
به مروارید چی...؟!
اندیشیده ای ...
به ارزشش به زیبایی بودنش ؛ به کمیاب بودنش ؛ محبوب بودنش
اره... درست فهمیدی !!
تو مرواریدی هستی زیبا در پوشش چادری زیباتر
مروارید باش تا همیشه محبوب باشی ... نه چون سنگ ساحل در دسترس همگان
تو دختری یا پهلوان
خودت را کوچک نشمار تو همین حالا نقش پهلوان را برای جامعه بازی میکنی.
پهلوانی که فقط به کباده کشیدن و شنا رفتن نیست؛ پهلوانی که به میل زدن و چرخ گرفتن نیست. پهلوانی به رخصت گرفتن از مرشد است و منش پهلوانی داشتن.
تو هم چیزی از پهلوان های زورخانه ی شهر کم نداری.
او زورِ بازو دارد ولی منش پهلوانیش اجازه نمی دهد که از آن سوء استفاده کند؛ نمی گذارد که زورِ بازویش کسی را آزار دهد.
و تو مثل تمام دختران ایران زمین، زیباییِ زلیخایی داری ولی منش مریم گونه ات اجازه نمی دهد که از آن سوء استفاده کنی؛ نمی گذارد که زیبائیت را دستمایه آزار دیگران کنی.
کاش کمی از منش پهلوانی تو را پسرانی داشتند که یادشان رفته باید وارث یوسف و پاسدار خون شهیدان باشند.
خوش به حال مداد رنگی ها
رنگ های جدید که به بازار می آیند
برای آنها فرقی ندارد، خودشان را نمی بازند.
خدایا کمکم کن در کشاکش این روزگار ، نبازم، نه زندگیم را نه خودم را.