loading...
۩۞۩.شوق پرواز.۩۞۩
amirrezajafary بازدید : 46 سه شنبه 12 آذر 1392 نظرات (0)


امام خميني خورشيد قيام در سپهر ولايت بود که آيات نجات و حيات را بر صحيفه سرخ فجر نگاشت. سمند انقلاب او تشکيلات کفر، شرک و نفاق را سرنگون ساخت و مردمان تشنه حق را از چنگال ظلمت رهانيد و به ديار عزت رسانيد. او به دليل شجاعتي که در پرتو ايمان و تقوا کسب کرده بود، از هيچ قدرتي جز خداوند نهراسيد و در برابر تمامي کجي ها و انحراف ها با قامتي به صلابت کوه ايستاد و خم به ابرو نياورد و به تعبير مقام معظم رهبري حضرت آية الله العظمي خامنه اي:

«او بت ها را شکست و باورهاي شرک آلود را زدود... و به ملت ها فهمانيد که قوي شدن و بند اسارت گسستن و پنجه در پنجه سلطه گران انداختن، ممکن است.» (1)

بنا به فرمايش حضرت آية الله جوادي آملي: حضرت امام از هيچ چيز نمي ترسيد و کسي را هم نمي ترسانيد و مي فرمودند: نترسيد، انسان براي اين زنده است که به لقاء الله برسد، چه بهتر که با شهادت به ديدارش نائل گردد. (2)

امام از همان آغاز مبارزه سياسي راس حکومت و اساس سلطنت رژيم پهلوي را هدف قرار داد و فرياد زد: «هيهات که خميني در برابر تجاوز ديوسيرتان و مشرکان و کافران به حريم قرآن و عترت رسول خدا (ص) و امت محمد (ص) و پيروان ابراهيم حنيف ساکت و آرام بماند و يا نظاره گر صحنه هاي ذلت و حقارت مسلمانان باشد. من خون و جان ناقابل خويش را براي اداي واجب حق و فريضه دفاع از مسلمانان آماده نموده ام و در انتظار فوز عظيم شهادتم.»

amirrezajafary بازدید : 54 پنجشنبه 02 آبان 1392 نظرات (0)

 

توجه به خانواده

به راستی، سبک زندگی در جوامع امروز تعیین کننده ترین عامل فرهنگی است. توجه به این مقوله از دیرباز از دغدغه های مقام معظم رهبری و مدیران ارشد کشور بوده است. با اینحال، تا به امروز مجال پرداختن به این امر مهم به صورت تخصصی و متمرکز میسر نشده بود.

با فرمایشات مقام معظم رهبری در سفر اخیر ایشان به خراسان شمالی، توجه به این امر در کشور وارد مرحله جدیدی شده است. انجمن علمی آموزش و توسعه منابع انسانی با همکاری شرکت سیمیاگران و حضور نهادها، دستگاهها و سازمانهای تصمیم گیر، تأثیرگذار و پیشرو در این امر از هر دو بخش دولتی و خصوصی در لبیک به دعوت حضرت امام خامنه ای پرداختن به این موضوع را در دستور کار خود قرار داده است. به این ترتیب، اولین کنفرانس ملی «سبک زندگی» با برنامه های جنبی متنوع از جمله نشستهای تخصصی، جشنواره انتخاب برترین ها و نمایشگاه فعالیتهای انجام شده توسط این مج

.

amirrezajafary بازدید : 69 دوشنبه 08 مهر 1392 نظرات (0)

ماهیت جنگ نرم

مقدمه

امروزه رهيافت تقابل گرا و خشونت محور با محوريت اقدامات نظامي سخت افزارانه در پيچيدگي هاي نظام بين الملل، جاي خود را به رويكرد نرم افزاري و جنگ نرم داده است. اين رهيافت از سوي موسسه هاي وابسته به بنيان هاي ليبرال – دموكرات همچون كميته ي خطر كنوني، بنياد اعانه ي ملي براي دموكراسي، موسسه هاي هوور و بنياد دفاع از دموكراسي ها ترويج شده است.

امروزه جنگ نرم، موثرترين، كارآمدترين، كم هزينه ترين، خطرناك ترين و پيچيده ترين نوع تهديد عليه ارزش ها و امنيت ملي يك كشور است. موثرتر است؛ چون مي توان با كمترين هزينه، باحذف لشكركشي و از بين بردن مقاومت هاي طيف شناسي جنگ ، بر مبناي«ابزار و روش تحميل اراده» است. بر مبناي اين شاخص جنگ، شامل جنگ نرم و جنگ سخت است. اين نوع تفكيك ابتدا در مورد تفكيك قدرت، به قدرت نرم و سخت، از سوي جوزف ناي انجام شده، و سپس در دهه ي اخير از سوي انديشمندان تكامل يافته است.

درپاسخ به اين پرسش كه جنگ نرم چيست؟ صاحبنظران و محققان پاسخ هاي متفاوتي داده اند. مفهوم جنگ نرم كه در برابر جنگ سخت به كار مي رود، داراي تعريف واحدي نيست كه مورد پذيرش همگان باشد، و تلقي و برداشت افراد، جريان ها و دولت هاي گوناگون از جنگ نرم ، عمليات رواني، قدرت نرم و تهديد نرم مشخص نيست. برخي از پاسخ ها به اين پرسش عبارت است از:

(1) گروهي جنگ نرم را عبارت از استفاده ي طراحي شده از تبليغات و ابزارهاي مربوط به آن، براي نفوذ در مختصات فكري دشمن با توسل به شيوه هايي مي دانند كه موجب پيشرفت مقاصد امنيت ملي مجري مي شود.

(2) برخي، تلاش برنامه ريزي شده براي استفاده از ابزارها و روش هاي تبليغي، رسانه اي، سياسي و روان شناختي، براي تاثير نهادن بر حكومت ها، گروه ها و مردم كشورهاي خارجي به منظور تغيير نگرش ها، ارزش ها و رفتارهاي آنان را جنگ نرم مي دانند.

(3) بعضي، استفاده ي يك كشور از قدرت نرم براي دستكاري افكار عمومي كشور آماج و تغيير ترجيحات، نگرش ها و رفتارهاي سياسي آنان را جنگ نرم مي دانند.

(4) به گمان برخي، جنگ نرم حالت تنش و مخاصمه ي شديدي است كه بين كشورها پديدار مي شود و مانورهاي سياسي، مشاجره هاي ديپلماتيك، جنگ هاي رواني، مخاصمه هاي ايدئولوژي، جنگ اقتصادي و رقابت براي كسب قدرت از مختصات آن هستند. هدف هاي اين تهاجم مي تواند تضعيف روحيه، وحدت ملي، ايجاد شكاف ميان مردم و حاكميت، نافرماني مدني، افزايش ناكارآمدي حاكميت و تضعيف اراده ي مقاومت در مردم باشد.

(5)جنگ نرم عبارت است از هر گونه اقدام غير خشونت آميز كه ارزش ها و هنجارهاي جامعه ي هدف را مورد هجوم قرار مي دهد و سرانجام منجر به تغيير در الگوهاي رفتاري موجود و خلق الگوهاي جديدي مي شود كه با الگوهاي رفتاري مورد نظر نظام حاكم تعارض دارد.

(6) جنگ نرم نوعي جنگ سرد است كه سرانجام به استحاله ي فرهنگي جامعه منجر مي گردد.

(7) جنگ نرم، مجموعه ي تدابير و اقدامات از پيش انديشيده ي فرهنگي، سياسي و اجتماعي كشورهاست كه بر نظرات، نگرش ها، انگيزش ها و ارزش هاي مخاطبان آماج(اعم از حكومت ها، دولت ها، گروه ها و مردم كشورهاي خارجي) تاثير مي گذارد و دربلند مدت موجب تغيير منش، رفتار و كنش هاي فردي و اجتماعي آنان مي گردد.

(8) جنگ نرم به معني به كارگيري هوشمندانه، طرح ريزي و هدايت شده ي اقدامات غير رزمي است كه سرانجام موجب تغيير نگرش و رفتار گروههاي هدف در جهت برنامه ها و منافع طراح جنگ نرم خواهد شد.

(9) جنگ نرم شامل هر گونه اقدام رواني، تبليغاتي، رسانه اي و فرهنگي است كه جامعه و گروه هدف را نشانه مي گيرد و بدون درگيري نظامي و اعمال خشونت، رقيب را به انفعال يا شكست وا مي دارد. جنگ نرم در پي از پا در آوردن انديشه و تفكر جامعه ي هدف است تا بنيان هاي فكري و فرهنگي آن را سست كند و با بمباران خبري و تبليغاتي، درنظام سياسي- اجتماعي حاكم، تزلزل و بي ثباتي تزريق كند. با اين اوصاف، طيف وسيعي از اقدامات، از جنگ رايانه اي و فعاليت هاي اينترنتي گرفته تا راه اندازي شبكه هاي راديويي و تلويزيوني و شبكه هاي در فضاي مجازي و موارد ديگر، در قالب مفهوم عنوان جنگ نرم مي گنجد.

در دو دهه ي اخير، مقام معظم رهبري حضرت آيت الله خامنه اي، عالي ترين تبيين ها را از جنگ نرم به معني عام، و از تهاجم فرهنگي به معني خاص داشته اند. جنگ نرم را تهاجم فرهنگي، بلكه يك شبيخون، غارت و قتل عام فرهنگي، جنگ اراده ها و عزم ها، جنگ و تهاجم به مرزهاي ايماني، عقيدتي و فرهنگي، جنگ براي عوض كردن ذهن مردم و نااميد ساختن از مبارزه، و در نهايت در آذر ماه سال1388، جنگ نرم را به معني«ايجاد ترديد در دل ها و ذهن هاي مردم» تعريف فرمودند. بدون شك همه ي اين تعريف ها به تبيين ماهيت و ابعاد جنگ نرم كمك خواهد كرد و به احتمال فراوان يكي از تعريف ها قابل قبول، تعريف زير مي باشد:

«جنگ نرم، استفاده ي دقيق و برنامه ريزي شده از قدرت نرم عليه نظام هاي سياسي مورد هدف، به منظور تاثير گذاري بر باورها و ارزش هاي بنيادين و با هدف دگرگوني در هويت فرهنگي و الگوهاي رفتاري مورد قبول در عرصه هاي مختلف سياسي، فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي است»

با توجه به اين تعريف، مي توان جنگ نرم را مانند هر پديده ي ديگري در سه بعد شناخت:

اول، ماهيت و منطق دروني قدرت نرم كه عبارت از تلاش براي تاثير گذاري بر«باورها و ارزش هاي بنيادين» مورد قبول كشور هدف است.

دوم، منظور و كاربرد اين تاثير گذاري، «دگرگوني هويت فرهنگي» و «تخريب الگوي سياسي» است.

سوم، ابزار اعمال اراده و پيشبرد هدف در اين جنگ، «قدرت نرم» كشور حريف و متخاصم است.

از اين مختصر نيز مي توان نتيجه گرفت كه جنگ نرم، پديده هايي همچون «تهاجم فرهنگي»، «عمليات رواني»، «جهاني سازي فرهنگ» و جز اينها را نيز دربر مي گيرد و اعم از آن است. از اين تعريف ها چنين پيداست كه:

(1) جنگ نرم يك اقدام عمدي و تدبير شده است.

(2) جنگ نرم قلمروهاي گوناگون فرهنگي، سياسي، اقتصادي و اجتماعي است.

(3) قصد اصلي عاملان جنگ نرم «تغيير هويت فرهنگي، سياسي، اقتصادي و جتماعي است.

(4) آماج جنگ نرم به مردم كشورها محدود نمي شود، بلكه دولتمردان و نخبگان را نيز هدف قرار مي دهد.

(5) درنهايت، جنگ نرم مبتني بر منافع «قدرت نرم»، «روش هاي غير خشونت آميز» و «قدرت اقناع و همراه سازي» است.

2. ويژگي هاي جنگ نرم

براي شناخت هرپديده، بهتر است ويژگي هاي متمايز كننده ي آن پديده شمرده شود. ويژگي هاي زير كه ناظر بر نقاط افتراق جنگ سخت و نرم است، مي تواند به شناخت جنگ نرم كمك كند:

1-2. ذهني و غير محسوس بودن: جنگ نرم، بر خلاف جنگ سخت، از ماهيت انتزاعي و ذهني برخوردار است. بنابراين تشخيص به موقع آن دشوار است، ولي جنگ سخت، محسوس و همراه با واكنش و برانگيختن است. درجنگ نرم، كشف بازيگران، آرايش و گسترش دشمن مشكل بوده و كمتر موجب برانگيختن و واكنش مي شود.

2-2. تدريجي بودن: جنگ نرم در يك فرآيند تدريجي، خزنده و آرام اعمال مي شوند.

3-2. ابهام آميز بودن: عاملان جنگ نرم در پوشش دوست و به بهانه ي كمك به مخاطبان، اقدامات خويش را به سامان مي رسانند.از اين رو نه تنها توده هاي نافرهيخته بلكه برخي از نخبگان، اغلب در تشخيص و درك نيات آنان باز مي مانند.

4-2. پر شمول بودن و فراگير بودن: جنگ سخت اغلب گروه محدودي از افراد جامعه- بيشتر نظاميان- را آماج قرار مي دهد. در حالي كه جنگ نرم بر همه ي گروه هاي جامعه تاثير مي گذارد.

5-2. غلبه ي بعد فرهنگي جنگ نرم بر ساير ابعاد: گر چه جنگ نرم همه ي ابعاد يك نظام، به ويژه سه بعد سياسي، فرهنگي اجتماعي را تحت تاثير قرار مي دهد، ولي بعد فرهنگي آن برجسته تر از ساير ابعاد است و با دگرگوني هويت فرهنگي، نظام سياسي موجود ناكارآمد گرديده و زمينه هاي فروپاشي آن فراهم مي شود.

6-2. داشتن اثرهاي عميق: جنگ سخت، جز در موارد محدود، اثرهاي كوتاه مدتي بر جامعه ي هدف بر جاي مي گذارد، در حالي كه اثرهاي جنگ نرم، به ويژه در بعد فرهنگي، مي تواند هميشگي باشد؛ چرا كه ممكن است موجب تغيير ارزش ها و هنجارهاي جامعه و شخصيت افراد گردد.

7-2. پيچيدگي بودن: جنگ نرم، پيچيده، چند لايه و چند وجهي است. اين جنگ لايه هاي شناختي، عاطفي، هيجاني، اجتماعي، معنوي، رواني، و حتي جسماني مخاطبان را آماج قرار مي دهد. از اين رو تشخيص آن، كار دشواري است. جنگ نرم، محصول پردازش ذهني نخبگان بوده و اندازه گيري آن مشكل است؛ در حالي كه جنگ سخت، محصول پردازش ذهني نخبگان بوده و اندازه گيري آن مشكل است؛ در حالي كه جنگ سخت ، عيني ، واقعي و محسوس است و مي توان آن را با ارائه ي برخي از معيارها اندازه گيري كرد.

8-2. بين رشته اي بودن: در اعمال جنگ نرم از يافته هاي علوم گوناگوني مانند روان شناسي، جامعه شناسي، علوم ارتباطات، مردم شناسي فرهنگي، علوم سياسي و جز اينها استفاده مي شود. از اين رو مقابله با آن تنها با آگاهي از فرايندها و يافته هاي آن علوم ميسر است.

9-2. عمدي بودن: جنگ نرم با طرح و نقشه ي پيشين و همراه با خصومت و دشمني به سامان مي رسد. از اين رو بايد مصاديق جنگ نرم دشمن را كه ناشي از ناكارآمدي و يا ضعف نظام است از آسيب هاي داخلي تفكيك نمود.

10-2. شمول گسترده ي بازيگران: جنگ نرم داراي بازيگران گوناگوني است كه هر يك برخي ابعاد سياسي، فرهنگي و اجتماعي جامعه ي آماج را مورد تهديد قرار مي دهد.

11-2. تاكيد بر روش هاي غير خشونت آميز: در جنگ سخت، با تخريب و حذف فيزيكي حريف و تصرف و اشغال سرزمين او اهداف، تامين و اراده ي تحميل مي شود؛ در حالي كه در جنگ نرم با تاثير گذاري بر انتخاب ها، فرآيند تصميم گيري و الگوهاي رفتاري و در نهايت با«روش هاي غير خشونت آميز» و تغيير هويت حريف، اراده بر او تحميل مي شود.

3.پيشينه و رويكردها

جنگ نرم از چه قدمت و پيشينه اي برخوردار است؟ محققان و مولفان نه چندان زيادي در پي ارائه ي پاسخي متقن به اين پرسش مهم بر آمده اند. در اين زمينه ديدگاه ها و رويكردهاي گوناگوني شكل گرفته است كه به طور مختصر به مهم ترين آنها اشاره مي شود.

1-3. جنگ نرم، پديده اي پرقدمت

گروهي جنگ نرم را پديده اي بسيار پر قدمت مي دانند. اينان بر اين باورند كه بروز و ظهور پديده ي جنگ نرم، همزاد شكل گيري اجتماعي و حكومت هاست. ملتون و همكارانش در اين گروه جاي مي گيرند. به گمان ملتون و همكارانش، سران حكومت ها از دير باز ي پي آن بوده اند تا با بهره گيري از ساز و كارهاي غير نظامي(غيرسخت)، قدرت رقبا و دشمنان خويش را محدود سازند و اراده ي خويش را بر آنان تحميل نمايند. اين مولفان در تاييد ادعاي خويش از شواهد متنوعي از جمله، كتاب«هنر جنگ» سان تزو، راهبرد پرداز چيني ياد مي كنند. سان تزو به حكام و فرماندهان كشورش توصيه مي كند كه با بهره گيري به موقع از روش هاي غير نظامي، اراده ي خود را بر دشمن تحميل كنند و از آن راه، قدرت نظامي خويش را بيشتر نمايند.

2-3. نافرماني مدني و جنگ نرم

گروهي ديگر از نويسندگان، از رساله ي«نافرماني مدني» هنري ديويد ثرو به عنوان يكي از نخستين آثار مربوط به جنگ نرم ياد مي كنند. ثرو اين اثر را در قرن نوزدهم تاليف نموده است. وي معتقد است كه يكي از اثربخش ترين روش هاي مقابله با حكومت و تغيير رفتار، «نافرماني مدني » است. منظور او از نافرماني مدني اقدامي است كه شهروندان جامعه با اتكا بر ابزارهاي مسالمت آميز، در برابر هنجارهاي موجود، انجام مي دهند. اقدام متكي بر نافرماني مدني در درجه ي اول بايد «غير خشونت آميز» باشد. در درجه ي دوم مسئوليت چنين اقدامي بايد از سوي اقدام كنندگان پذيرفته شود. در درجه ي سوم نيز چنين اقدامي باي محدود باشد و بديل هاي سازنده اي ارائه دهد. حال اين پرسش مطرح است كه « نافرماني» چه زماني «جنگ نرم تلقي مي شود؟ برخي مولفان، در پي پاسخ به اين پرسش برآمده اند. به گمان آنان نافرماني مدني براي نظام حاكم نوعي تهديد و جنگ است. آنها در تاييد ادعاي خويش بر چند نكته تاكيد ويژه مي نمايند: نخست اينكه، هر نوع نافرماني موجب نقض هنجارها و نظم حاكم مي شود. دوم، افراد با شركت در تجمع هاي اعتراض آميز به سبب عواملي همچون«از دست دادن هويت فردي»، «پخش مسئوليت»، «احساس گمنامي» و «برانگيختگي تكانش ورزانه»، قادر به كنترل كنش هاي مخرب و رفتارهاي آزارگرانه ي خود نيستند. به همين سبب آنان آشكارا قوانين را نقض مي كنند، اموال عمومي را تخريب مي نمايند، با ماموران حكومتي درگيرمي شوند و ارزش هاي بنيادي جامعه را مورد تاخت و تاز قرار مي دهند. سوم اينكه، بسياري از حزب ها و دسته هاي درگير در فرآيند نافرماني مدني، مخالف نظام حاكم بر جامعه خويش بوده و در پي آن هستند تا«به تدريج» مردم را با خود همراه سازند و حكومت را«گام به گام» وادار به عقب نشيني نمايند. چهارم اينكه، شواهدي وجود دارد كه نشان مي دهد بسياري از كنش هاي اعتراض آميز و نافرماني مدني كشورها، از سوي كشورهاي دشمن با رقيب آنها«مديريت» مي شود. بنابراين، تلقي نافرماني مدني به عنوان نوعي جنگ نرم، كه دامنه ي قدرت و ميزان اقتدار حكومت را تقليل مي دهد و كارآمدي و مشروعيت الگوي سياسي موجود را به چالش مي كشد، تلقي درستي به نظر مي رسد؛ ولي اين برداشت را مي توان شيوه اي از جنگ نرم براي براندازي يك نظام سياسي به شمار آورد. به عبارتي اين برداشت از جنگ نرم، به بعد سياسي مي شود و ساير ابعاد جنگ نرم را در بر نمي گيرد.

3-3. الگوي انقلاب هاي رنگي و جنگ نرم

برخي از محققان، كاركرد انقلاب هاي رنگي را با كاركرد جنگ نرم مترادف مي دانند. بدون شك«انقلاب مخملي» يا «انقلاب رنگي» يكي از شيوه هاي براندازي و جنگ نرم است كه نوعي دگرگوني و جابجايي قدرت، همراه با مبارزه ي منفي و نافرماني مدني را شامل مي شود. انقلاب هاي رنگي و مخملي در جوامع پساكمونيستي در اروپاي مركزي، شرقي و آسياي مركزي اتفاق افتاد و بخش عمده اي از تحولات سياسي سالهاي اخير در حوزه ي شوروي سابق و از جمله در آسياي مركزي و قفقاز را تحت تاثير خود قرار داده است. نكته اي كه توجه فراواني به اين موضوع را معطوف كرده، تلاشي است كه از سوي غرب به ويژه آمريكا براي تبديل آن به الگوي تغيير ساختار سياسي در كشورهاي در حال گذار، مخالف و معارض انجام مي شود. نوع دگرگوني و تغيير ساختارهاي سياسي كه از آن با نام انقلاب هاي رنگين ياد مي شود، داراي ويژگي مشتركي در علت ها و شكل تحول است. همگي آنها (به جز قرقيزستان) بدون استفاده از ابزارهاي خشونت آميز و با راهپيمايي خياباني به پيروزي رسيدند. اين تحرك ها با شعارهايي مبتني بر دموكراسي خواهي و ليبراليسم انجام گرفت. ثقل زماني در انجام انقلاب هاي رنگين، انتخابات مي باشد. به اين گونه كه با اعلام تقلب در انتخابات از سوي مخالفان، دو هدف عمده ي ابطال انتخابات و برگزاري مجدد آن، با ناظران بين المللي پيگيري مي شود. تلقي از انقلاب هاي رنگين به عنوان نوعي جنگ نرم، مانند نظريه ي نافن كرماني مدني، كه دامنه ي قدرت، ميزان كارآمدي، مشروعيت و اعتبار حكومت را كاهش مي دهد. و الگوي سياسي موجود و نظام مستقر را به چالش مي كشد، به عنوان الگويي براي براندازي نرم، تلقي درستي به نظر مي رسد؛ ولي در اين برداشت، جنگ نرم محدود به جنگ نرم سياسي، از راه سازمان دهي حركت هاي اعتراضي خواهد شد و اين برداشت از جامعيت لازم برخوردار نيست و همه ي ابعاد جنگ نرم را در بر نمي گيرد.

اهداف جنگ نرم

هدف نهايي در جنگ نرم همان هدف جنگ سخت، يعني مهار و فروپاشي يك نظام سياسي است؛ ولي ابزار و روش هاي اين براندازي متفاوت است. اگر در جنگ سخت با اشغال سرزمين، براندازي يك نظام سياسي انجام مي شود و نظام دفاعي و امنيتي يك كشور فرو مي ريزد، درجنگ نرم تلاش مي شود با تاثير گذاري بر باورها و ارزش هاي يك ملت، انديشه والگوي اداره ي يك كشور كه هويت دهنده به نظام سياسي است به چالش كشيده شود. تلاش دشمن در براندازي نرم با پروژه ي بي اعتمار سازي و اعتمادزدايي از نظام سياسي، به نتيجه خواهد رسيد. جنگ نرم، روشي براي تحميل اراده و تامين منافع است كه با غلبه بر طرف مقابل، بدون استفاده از قدرت نظامي و روش هاي خشونت آميز اعمال مي شود. ابزار اصلي اين جنگ، قدرت نرم به ويژه، قدرت اقناع سازي است كه اغلب با استفاده از ابزارهاي ارتباطي و رسانه ها، و دانش روان شناختي تلاش مي شود، در قويت هاي فكري و فرهنگي ترديد ايجاد شود. حوزه ي عمل اين جنگ، افكار، اعتقادها، باورها، ارزش ها، علايق و گرايش هاي جامعه ي هدف است كه مهاجم براي اشغال آن برنامه ريزي مي كند. در با تصرف ذهن و قلوب مردمان كشور هدف، تغيير در ساختارها محقق مي شود. به عبارتي جنگ نرم، جنگ تخريب الگو است. مهاجم در اين جنگ با ايجاد ترديد در

الياسي با استفاده از بررسي نظرهاي كرمي، ساندرس و ميچل مهم ترين هدف هاي جنگ نرم آمريكا و دنياي غرب، در ساير كشورها را تغيير ايدئولوژي حاكم، كاهش مشاركت سياسي مردم، الهاي ناكارآمدي حكومت، تغيير هويت ديني و ملي شهروندان با تخريب پيشينه ي تاريخي آنان، دستكاري افكار عمومي در جهت خواسته هاي خود و عليه نظام حاكم، كاهش انسجام اجتماعي، كاهش انسجام در حاكميت، تغيير ارزش هاي جامعه، ايجاد استحاله ي فرهنگي، تغيير الگوي سياسي حاكم و تشديد تقويت واگرايي قومي بر شمرده است.

شناسايي هدف هاي مرجه در بحث امنيت نرم داراي اهميت است. ايدئولوژي دولت، مشاركت سياسي، كارآمدي حكومت، هويت، انسجام اجتماعي و افكار عمومي برخي از مهم ترين هدف هاي مرجع در چارچوب امنيت نرم به شمار مي آيد. هشت هدف و محور اصلي به عنوان مهم ترين هدف ها و خطوط اصلي جنگ نرم، در نقشه و نمودار راهبردي جنگ نرم، از منظر مقام رهبري مطرح شده است.ن موارد عبارت از ايجاد ترديد در دل ها و ذهن هاي مردم، انهدام سنگرهاي معنوي، تبديل نقاط قوت ما به نقاط ضعف، تبديل فرصت هاي ما به تهديد، تخريب پايه هاي نظام، بدبين كردن مردم به هم و ايجاد اختلاف در جامعه، خدشه در نشانه هاي اميد، القاي ياس به جامعه و انحراف ذهن مردم از دشمني دشمن، مي باشد.

مخاطبان جنگ نرم

جنگ نرم را مي توان به لحاظ مخاطب به دو سطح دسته بندي نمود:

نخبگان و دولتمردان كشور هدف

اين سطح از جنگ نرم، راهبردي است و به سطح نخبگان فكري و سياسي كشور باز مي گردد و بالاترين سطح رويارويي جنگ نرم تلقي مي شود. هدف اصلي در اين سطح، تضعيف و كاهش قدرت تاثير گذاري و جريان سازي نخبگان در محيط داخلي و بين المللي است. به هر ميزاني كه بازيگران بتوانند در اين سطح، قدرت نخبگان را كاهش دهند و يا آنها را با خود هماهنگ نمايند، امكان پيروزي بيشتري خواهند داشت.

در اين سطح از جنگ نرم با مديريت ادراك نخبگان، تلاش مي شود تا برآوردها و شناخت نخبگان از پديده ها دستكاري شود و يا با انجام عمليات رواني بر آنان، عزم و اراده ي آنان را دگرگون سازند. ملتون و ديگران بر اين باورند كه آماج هاي اصلي تغييرات بنيادي در جامعه، روشنفكران و تحصيل كردگان آن جامعه هستند. آنها در تاييد ادعاي خويش از اصول نظريه ي «ارتباطات مرحله اي» ياد مي كنند. دراين نظريه باور اين است كه حكومت و نهاد هاي سياسي با بهره گيري از رسانه ها بر افراد تحصيل كرده و روشنفكر جامعه تاثير مي گذارند و آنان نيز با تبليغات، روشنگري، آموزش و جز اينها بر توده هاي مردم تاثير مي گذارند و از آن راه، موجب شكل گيري افكار عمومي جامعه مي شوند.

برخي تحقيقات نيز نشان داده اند كه جامعه داراي دو نوع افكار عمومي «نخبگان» و «توده» است. به گمان آنان، افكار عمومي نخبگان سريع تر از افكار عمومي جامعه شكل مي گيرد. به همين سبب، نهادهاي سياسي و عاملان و كارگزاران دستگاري نگرش هاي سياسي، بيش از هر چيز در پي شكل دهي به افكار عمومي اين گروه هستند.

مردم و بدنه ي اجتماعي كشورهدف

در اين سطح از جنگ نرم، عنصر مردمي قدرت ملي كشور، هدف قرار مي گيرد. هدف از جنگ نرم، سلب اراده و انگيزه از مردم و بي تفاوت نمودن جمعيت هاي همراه وتبديل آنها به جمعيت هاي معارض، مخالف و بي تفاوت است. تلاش مهاجم در اين سطح شكل دادن به نافرماني هاي مدني با ايجاد شكاف بين مردم و حاكميت است. جنگ نرم، در اين سطح مي تواند بر ميزان حمايت مردم از سياست هاي نظام و نخبگان موثر باشد.

اگر كشوري از قدرت نرم لازم در اين سطج برخوردار باشد، به طور طبيعي آن كشور فاقد بحران هاي سياسي ، مشورعيت، كارآمدي، مشاركت، مقبوليت و هويت خواهد بود و بازدارندگي مردمي در برابر جنگ نرم شكل خواهد گرفت. شواهد زيادي وجود دارد (براي مثال پيام هاي مندرج در رسانه هاي برون مرزي كشورهاي غربي را نگاه كنيد) كه نشان مي دهد دنياي غرب در فرايند «جهاني سازي»، «اشاعه ي فرهنگي»، «ايجاد تغييرات بنيادي» و «اعمال جنگ نرم» در پي آن است تا سرانجام همه ي افراد جوامع آماج را تحت تاثير قرار دهد. مادامي كه بيشتر ا فراد جامعه تحت تاثير قرار نگرفته باشند، امكان استحاله ي كامل فرهنگي، تغيير نظام سياسي و دگرگوني نظام فرهنگي جامعه وجود نخواهد داشت. به عبارت ديگر دنياي غرب در پي آن است تا مردم كشورهاي آماج را وادار سازد تا آن گونه بينديشند، تخيل بورزند و رفتار نمايند كه غربيان مي انديشند و عمل مي كنند.

ابزارها و شيوه هاي جنگ نرم

وسعت ابعاد و زمينه هاي جنگ نرم سبب شده كه دايره ي گسترده اي از ابزارها و شيوه ها را در بر مي گيرد. همچنين خصلت نوآوري، فناوري نوين، ابزار و صنايع فرهنگي جديد، شيوه ها و روش هاي جنگ نرم را متنوع و پيچيده نموده است. به عبارتي مي توان گفت، خاصيت اين نبرد به گونه اي است كه كمتر ابزار و فناوري را مي توان به عنوان ابزار اختصاصي جنگ نرم مطرح كرد. مهم ترين و موثرترين ابزارهاي جنگ نرم را مي توان در سه مقوله ي صنايع و فرآورده هاي فرهنگي، رسانه هاي حقيقي و فضاي مجازي (فناوري هاي نوين ارتباطي) نام برد. اين سه مقوله، ارتباط تنگاتنگ و پيجيده اي با هم دارند. فيلم و سينما، پويانمايي (انيميشن و كارتون)، ماهواره، اسباب بازي، بازي هاي رايانه اي، ادبيات و نشر، هنرهاي تجسمي و موسيقي را مي توان به عنوان مهم ترين صنايع و فرآورده هاي فرهنگي نام برد. همچنين رسانه شامل مطبوعات، نشريات، راديو، تلويزيون و خبرگزاري ها مي باشد. در نهايت امروزه ابزارهاي جنگ نرم در فضاي مجازي شامل اينترنت (سايت هاي خبري، شبكه هاي اجتماعي، وبلاگ ها، پست هاي الكترونيكي و ...)، تلفن همراه (خدمات پيام كوتاه، بلوتوث و ام.ام.اس) مي باشد. افزون بر اين دسته بندي ، برخي از نويسندگان ابزارهاي جنگ نرم را در چهار مقوله ي ابزارهاي متكي بر فضاي سايبر، رسانه هاي نوشتاري، رسانه هاي ديداري- نوشتاري و ابزارهاي متكي بر سازمان ها و تشكل ها دسته بندي نموده اند.

غرب در جنگ نرم خود عليه ايران، از روش هاي گوناگوني استفاده مي كند. برخي از آن روش ها عبارت از: تاثير گذاري بر نخبگان، افزايش مطالبات دانشجويان، برجسته سازي فعاليت گروه هاي مخالف، حمايت از مخالفان نظام با عنوان پروژه ي ترويج دموكراسي، هنجارشكني هاي اجتماعي(مانند روابط پسر و دختر پيش از ازدواج)، برجسته سازي گسست نسلي، ترغيب فرار مغزها و انتساب آن به نارضايتي سياسي آنان، تلاش براي شكل گيري اجماع جهاني عليه ايران و سياه نمايي آينده ي كشور مي باشند. در جنگ نرم مجموعه اي از روش ها به كار مي رود كه بسياري از آنها همزمان بوده و داراي همپوشاني با يكديگر هستند. مهم ترين و موثر ترين شيوه هاي جنگ نرم شامل دو روش اصلي گفتاري و رفتاري است. هر دو روش در حال حاضر هم در فضاهاي حقيقي و هم در فضاهاي مجازي به كار مي رود. عمليات رواني، عمليات ادراكي، ديپلماسي عمومي و فريب تاكتيكي را مي توان در مقوله ي روش هاي اصلي گفتاري جنگ نرم قرار داد. اعتراض، نافرماني مدني، همكاري نكردن و تحصن، مداخله ي غير خشونت آميز و جذب مخالفان از جمله مهم ترين روش هاي رفتاري است.

نتيجه گيري

قدرت نرم، بنياد، زيرساخت و جوهره ي اصلي امنيت همه جانبه ي يك نظام سياسي است و فرهنگي نمودن امنيت جهاني در اين چارچوب به عنوان شكل و ماهيت جديد امنيتي قابل توجيه است. در اين نگرش، راهبرد دستيابي به امنيت؛ قدرت نرم و تاثير هنجاري بر ديگران است و جنگ نرم به عنون منبع و كانون اصلي تهديد در محيط امنيتي جديد به شمار مي آيد. با نگاهي به نظريه هاي مختلف و بررسي چيستي، ويژگي و ابعاد گوناگون جنگ نرم مي توان گفت كه جنگ نرم پديده اي است كه جنبه هاي مختلف حيات انسان را در عصر حاضر تحت تاثير قرار داده است. نظريه پردازان، محققان و نويسندگان، اين فرآيند را به عنوان هاي گوناگون «جهاني سازي فرهنگ»، «استعمار فرانوين»، «رهنامه ي جنگ كم شدت»، «استحاله و فروپاشي از درون»، «نافرماني مدني»، «انقلاب رنگين» و ... معرفي كرده اند. در رويكرد نرم كه از آموزه هاي مطالعات نوين و معاصر امنيتي است، تلاش مي گردد تامين منافع و مهار تهديد، از راه قدرت نرم انجام شود. در اين راستا آموزه هاي ليبراليستي در مطالعات امنيتي و روابط بين الملل، از جايگاه خاصي برخوردار است. در واقع اين رويكرد، اصل عملكردي خود را بر مبناي تغييرات از راه قدرت نرم قرار داده است و با تغيير باور و ارزش هاي بنيادين كشورهاي مرود آماج، هويت فرهنيگ والگوهاي رفتاري را در عرصه هاي مختلف، دگرگون مي سازد و در نهايت با ناكارآمد نمودن ايدئولوژي و الگوي موجود سياسي، زمينه هاي فروپاشي فراهم مي گردد.

هر چند گروهي، جهاني شدن را فرايندي طبيعي با هدف وحدت بخشيدن به جوامع انساني معرفي مي نمايند، ولي با رويكرد جنگ نرم، گروه ديگر اين پديده را فرايندي مي دانند كه در پي حاكم نمودن الگوهاي رفتاري خاص، ازسوي بازيگران و قدرت ها با اهداف مشخص مديريت مي شود. از اين منظر، جهاني شدن به عنوان تهديد نرم امنيت ملي، پروژه اي طرح ريزي شده و جرياني يكسويه و تحميلي از سوي كانون هاي قدرت، همراه با ماهيت سلطه است. از اين ديدگاه، كانون هاي قدرت به دنبال يك الگو و ساختار رفتاري مشترك، فراگير و جهاني در چارچوب هدف هاي ملي خود هستند. امروزه جنگ نرم، موثرترين، كارآمدترين، كم هزينه ترين و در عين حال خطرناك ترين و پيچيده ترين نوع تهديد عليه ارزش ها و امنيت ملي يك كشور است. ذهني و غير محسوس بودن، تدريجي بودن،‌ ابهام آميز بودن، پرشمول و فراگير بودن، غلبه بعد فرهنگي جنگ نرم بر ابعاد ديگر، پيچيدگي، بين رشته اي بودن و شمول گسترده ي بازيگران، مهم ترين ويژگي هاي جنگ نرم است.

amirrezajafary بازدید : 66 یکشنبه 07 مهر 1392 نظرات (0)

بعثت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) یا برانگیخته شدن آن حضرت به مقام رسالت، مهمترین فراز از تاریخ اسلام بوده و نزول قرآن کریم نیز از این زمان آغاز می‌گردد. کلمه بعثت به معنای «برانگیخته شدن» بوده و در اصطلاح به مفهوم فرستاده شدن انسانی از سوی خداوند متعال برای هدایت دیگران می‌باشد.

همانطور که از روایات اسلامی و مطالعات تاریخی برمی‌آید، مسأله بعثت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در ادیان الهی با برخی از خصوصیات و نشانه‌ها، قبل از ظهور آن حضرت، مطرح بوده و بسیاری از اهل کتاب و پاره‌ای از اعراب مشرک نیز با آن آشنایی قبلی داشته‌اند. نوید و بشارت ظهور پیامبر خاتم (صلی الله علیه و آله و سلم)، به تصریح قرآن در تورات و انجیل ذکر گردیده و حضرت عیسی (علیه السلام) نیز پس از تصدیق توراتی که به حضرت موسی (علیه السلام) نازل شده بود، به برانگیخته شدن رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بشارت داده است. همچنین در این کتب، حتی به خصوصیات رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و یارانشان نیز اشاره شده است.

amirrezajafary بازدید : 115 یکشنبه 07 مهر 1392 نظرات (0)


دستور حضرت به خواندن دعای « اللهم عرفنی نفسک..... »

 حاج غلام عباس حیدری دستجردی، داستان تشرفش را به محضر امام عصر علیه السلام

چنین نقل می کند :  ... موضوعی را که شرح می دهم، مربوط به تابستان سال 1345

است که برای زیارت حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام به مشهد مشرف

شده بودم. عصر روز جمعه ای بود که در مسجد بالا سر حضرت نشسته، مشغول دعا

بودم که یکدفعه دستی از بالای سرم پایین آمد و کتاب مفاتیح را از دستم گرفت؛ دعایی

را از مفاتیح به من نشان دادند و فرمودند: این دعا را بخوان. من کتاب را گرفتم و دعایی

را که قبلاً می خواندم، شروع کردم مجدداً همان را خواندم.دیدم برای مرتبه دوم،

همان دست پایین آمد و کتاب را گرفت و دعایی را که قبلاً فرموده بود دستور به خواندن داد

من باز هم کتاب را گرفتم و همان دعای قبلی خود را پیدا کردم و مشغول خواندن شدم.

دفعه سوم کتاب را از دست من گرفتند و همان دعای مخصوصی را که دو نوبت قبل

فرموده بودند؛ به نحو اکید دستور خواندن دادند. در این حالت

یک دفعه به خود آمدم که این چه دعایی است که سه نوبت این سید که بالای سر من

ایستاده است؛ امر به خواندن می کند؟نگاه کردم:

دیدم دعا در غیبت امام زمان ارواحنا له الفداءمی باشد.

سر بلند کردم تا از او تشکر کنم، کسی را ندیدم. به خود گفتم: وای بر من

که امام خود را دیدم و نشناختم.


بسم الله الرحمن الرحیم

 


اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَفْسَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَفْسَكَ لَمْ أَعْرِفْ رَسُولَكَ‏


اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي رَسُولَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي رَسُولَكَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَكَ‏


اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي‏



اى خدا تو مرا به خود شناسا كن كه اگر تو شناسايم به خويش نفرمايى

رسولت را نخواهم شناخت

اى خدا تو رسولت را به من بشناسان و گرنه حجتت را نخواهم شناخت

خدايا تو حجتت را به من بشناسان و گرنه از دين خود گمراه خواهم شد.

amirrezajafary بازدید : 57 یکشنبه 07 مهر 1392 نظرات (0)

پیامبر می فرماید: «ماه رمضان برترین ماه سال قمری است.» هم چنین در جایی دیگر ایشان فرموده : «مهدی(عج) سید و آقاست.»

اگر امروز امام مهدی(عج) برترین و کامل ترین انسان روی زمین است و ماه رمضان هم بهترین ماه خداست، پس باید بین این دو پیوندی عمیق باشد. اگر ماه رمضان، ماه ویژه سیر و سلوک است، پس باید با امام زمان(عج) که برترین سالک و رهروی خداست، پیوندی خاص وجود داشته و بین سلوک معنوی ما در این ماه با امام زمان(عج) هم رابطه ویژه ای باشد.

در ماه رمضان سه نوع رابطه است:

• پیوند امام مهدی(عج) و ماه رمضان،

• پیوند سلوک عبادی و معنوی ما در ماه رمضان با امام مهدی(عج)،

• رابطه سه گانه، یعنی رابطه ویژه امام مهدی(عج) با ما در ماه رمضان.

amirrezajafary بازدید : 38 یکشنبه 07 مهر 1392 نظرات (0)

1ـ سه ويژگى برجسته مومن

 

لايكـون المـومـن مـومنـا حتـى تكـون فيه ثلاث خصـال : 1ـ سنه من ربه .
2ـ وسنه من نبيه.
3ـ و سنه من وليه.
فـاما السنه مـن ربه فكتمان سـره. و امـا السنه من نبيه فمـداراه الناس . و امـا السنه مـن وليه فـاصبـر فـى البـاسـاء و الضـراء.(1)
مـومـن , مـومـن واقعى نيست, مگـر آن كه سه خصلت در او بـاشــد:
سنتـى از پـروردگـارش و سنتـى از پيـامبـرش و سنتـى از امـامـش.
اما سنت پروردگارش , پـوشاندن راز خود است, اما سنت پيغمبرش , مدارا و نرم رفتارى با مردم است, اما سنت امامـش صبر كردن در زمان تنگدستـى و پريشان حالى است.

 

2ـ پـاداش نيكـى پنهانـى و سزاى افشـا كننـده بــدى

 

الـمستتر بـالـحسنه يـعـدل سبعين حسنه, و المذيع بالسيئه مخذول, و المستتر بالسيئه مغفور له.(2)
پنهان كننده,كار نيك (پاداشش) برابر هفتاد حسنه است, و آشكار كننده كار بد سـر افكنـده است, و پنهان كننـده كـار بـد آمـرزيـده است.

amirrezajafary بازدید : 156 یکشنبه 07 مهر 1392 نظرات (0)
درنگي در سبك زندگي اسلامي رهبر معظم انقلاب در ديدار با هزاران نفر از جوانان استان خراسان شمالي، بحث مهمي در مفهوم پيشرفت اسلامي بر مبناي «سبك زندگي» و «تمدن‌سازي نوين اسلامي» بيان كردند. ايشان معتقدند: ايمان و تقليد نكردن از غرب، لازمه شكل‌گيري فرهنگ زندگي اسلامي است...

«سبك زندگي» يا Life Style در غرب ـ كه خاستگاه آن است ـ سبك زندگي شيوه و روش زندگي فرد در حوزه‌هاي مختلف زندگي او اعم از فردي يا اجتماعي است.

در واقع، اين عبارت بيشتر در خصوص تطابق زندگي فردي با تيپ‌هاي شخصيتي يا گروهي خاص به كار مي‌رود. حال سؤال اينجاست اگر فردي بخواهد سبك زندگي خود را شكل دهد، بر چه اساسي بايد از انواع و اقسام سبك‌ها و شيوه‌هاي رفتاري، يكي را انتخاب يا حتي اختراع كند؟

در نگاه غير ديني، اين انتخاب به سادگي صورت مي‌گيرد، چرا كه اصالت با فرد و علايق اوست و در سود و لذت خلاصه مي‌شود. اما در آيين انسان‌ساز اسلام،

فرد مسلمان نمي‌تواند چنين رفتاري داشته باشد بلكه بايد زندگي خويش را بر اساس اصول و آموزه‌هاي ديني شكل دهد.

بر همين اساس، اگر بخواهيم دين را براى مخاطبان امروز تبليغ كنيم، بايد بيش از هر چيزى، به سبك زندگى دينى توجه كنيم و ويژگي‌هايش را برشماريم.

چرا سبك زندگي ديني؟

محمدرضا مخبر دزفولي، دبير شوراي عالي انقلاب فرهنگي در اين باره مي‌گويد: سبك زندگي اسلامي – ايراني در مقابل تهاجم گسترده دشمن و تحميل سبك زندگي غربي به جوامع مختلف قرار دارد.

وي ادامه مي‌دهد: اسلام در بعد فردي و اجتماعي براي تعقل، آموزش و يادگيري از گهواره تا گور، نكوهش تنبلي و تاكيد بر كار و تلاش، بهداشت فردي، نرساندن ضرر به ديگران و مفيد بدن، روش خوردن و آشاميدن، لباس پوشيدن، آداب آراستگي و... برنامه دارد. به عنوان نمونه، پرداختن به ابعادي نظير صله رحم، احترام به پدر و مادر، همسايه، تكريم اقشار مختلف، عيادت بيماران، مهمان‌نوازي، تكريم جهادگران و ايثارگران، تكريم علما، توجه به كودكان و تربيت فرزندان، رازداري، حفظ آبرو و ... كه در فرهنگ ما جايگاه ويژه دارند، در سبك زندگي غربي ترك شده است.

دبير شوراي عالي انقلاب فرهنگي كه در مرداد ماه امسال «عليرضا علي‌احمدي» را به‌عنوان مدير طرح سبك زندگي اسلامي-ايراني منصوب كرده است، مي‌افزايد: بايد الگوي سبك زندگي اسلامي – ايراني با مشاركت فرهيختگان و نخبگان حوزه و دانشگاه تدوين شود و در آينده نه چندان دور، الگويي مناسب به مسلمانان جهان ارائه دهيم كه بدانند يك ايراني مسلمان داراي چه ارزش‌هايي براي رفتارهاي فردي و اجتماعي خود است.

با اين تفاسير،‌ آيا در همه شئون زندگي مي‌توان از الگوهاي ديني تبعيت كرد؟

قاعدتاً سبك زندگي ديني بايد الگوي كاملي از همه نياز‌مندي‌هاي دنيوي و اخروي باشد. سؤال اين است كه آيا سبك زندگي ديني در همه شئون كارآيي دارد، به عنوان نمونه در مباحث پزشكي مي‌توان از سبك زندگي ديني تبعيت كرد؟

معاون تحقيقات و فناوري وزارت بهداشت ضمن اشاره به مصوبه شوراي عالي انقلاب فرهنگي درباره سبك زندگي ديني و الزام تشكيلات وزارت بهداشت براي مشاركت در اين زمينه مي‌گويد: در همين راستا، نخستين جشنواره قرآن‌پژوهي و طب را زمستان سال گذشته در دانشگاه علوم پزشكي قم برگزار كرديم.

مصطفي قانعي ادامه مي‌دهد: از اهداف ما در اين كنگره، تغيير سبك زندگي مردم با توجه به دستورالعمل‌هاي قرآن كريم و طراحي جديد شيوه زندگي براي رسيدن به سعادت دنيوي و تضمين سعادت اخروي است.

معاون تحقيقات و فناوري وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي ضمن اشاره به راه‌اندازي كتابخانه ديجيتالي مقالات قرآني در حوزه پزشكي تأكيد مي‌كند: وزارت بهداشت در نظر دارد در ادامه اين حركت، مراكز پژوهشي مختص به كار در زمينه قرآن‌پژوهي و طب تأسيس كرده و مجله علمي پژوهشي در اين رابطه نيز منتشر كند.

با توجه به اينكه قرآن كريم نگاهي كل‌نگر دارد و موارد جزئي در آن مطرح نمي‌شود، استخراج جزئيات سبك زندگي ديني بايد از چه منابعي صورت گيرد؟

مصطفي دلشاد تهراني، برگزيده جايزه كتاب سال جمهوري اسلامي با نگارش كتاب «سيره نبوي» مي‌گويد: وقتي قرآن كريم مي‌فرمايد «لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ» به معناي اين است كه بايد زندگي پيامبر اكرم (ص) را فرا روي خويش قرار داده و سبك زندگي ايشان را دنبال كنيم.

وي مي‌افزايد: حضرت محمد(ص) در زندگي مديريتي خويش، مبتني بر يك اصول مديريتي بود كه ائمه اطهار (ع) نيز همان اصول را حفظ كردند و اين اصول امروزه وجود دارد و ما مي‌توانيم ريشه اين اصول را در قرآن كريم، آموزه‌هاي حضرات معصوم(ع) و تاريخ زندگي آنها بيابيم.

استاد دانشگاه قرآن و حديث معتقد است: غفلت از سبك زندگي نبوي ما را به تبعيت از مؤلفه‌هاي زندگي غربي سوق مي‌دهد. ما بايد بازگشتي دوباره به سبك زندگي پيامبر اكرم(ص) داشته، اصول آن را استخراج كرده و آن را به شكل امروزي در آوريم و در حوزه فردي، اجتماعي، خانوادگي، اقتصادي، يك مدل و الگوي زيست مسلماني ساخته و سعي كنيم تا جايي كه مي‌توانيم بر اساس آن زندگي كنيم.

اين مترجم و شارح برگزيده نهج‌البلاغه تأكيد مي‌كند: مهم اين است كه اين سبك زندگي به خوبي عرضه شود، انسان‌ها آگاه شوند و آگاهانه انتخاب كنند، همانطور كه حضرت رسول (ص) با بعثت خود مدلي از زندگي را به مردم ارائه داد و به خوبي آن را ابلاغ كرد تا هر كسي كه مي‌خواهد آن را انتخاب كند.

حال كه سيره پيامبر اعظم(ع) و اهل بيت مكرم ايشان به عنوان بهترين منبع سبك زندگي ديني به شمار مي‌رود، آيا كتاب جامعي وجود دارد كه به صورت روزآمد، روان و همه‌فهم به بيان شيوه زندگي اسلامي پرداخته باشد؟

حجت‌الاسلام يدالله مقدسي از پژوهشگران بنياد بين‌المللي علوم وحياني اسراء مي‌گويد: اثر ارزشمند «مفاتيح الحيات» (كليدهاي زندگي) يا همان جلد دوم مفاتيح الجنان، با هدف آشنايي عموم مردم با آيات و روايات مربوط به روش‌هاي زندگي و معاشرت‌هاي اجتماعي و مسائل مربوط به جامعه اسلامي، تحت نظر فيلسوف فرزانه آيت‌الله جوادي آملي نگاشته شده است.

وي ادامه مي‌دهد: انسان با عمل به كتاب «مفاتيح الجنان» مرحوم شيخ عباس قمي، «كليد بهشت» را به دست مي‌آورد. كتاب مفاتيح الحيات نيز با همين هدف نوشته شده است و اين كتاب «كليد زندگي» واقعي را به انسان مي‌دهد تا انسان بتواند با آن «كليد بهشت» را به دست آورد.

عضو گروه تحقيق و تنظيم كتاب مفاتيح الحيات مي‌افزايد: زباني كه در اين كتاب آمده، زبان عموم است، يعني همه اقشار مي‌توانند از آن بهره بگيرند.

هادي نائيجي پژوهشگر معارف قرآني نيز درباره مفاتيح الحيات مي‌گويد: آيت‌الله جوادي آملي وعده انتشار اين كتاب را مدت‌ها پيش در نمازجمعه قم به مردم داد. ايشان بارها عنوان مي‌كردند كتاب مفاتيح الجنان مسير رسيدن به جنت را براي مسلمانان ترسيم مي‌كند و نياز است كتابي در مورد «مسير زندگي» در اين دنيا براي جامعه اسلامي تدوين شود.

سرانجام اين كتاب گرانسنگ با پيگيري‌هاي آيت‌الله جوادي آملي و دو سال كار تحقيقاتي يك تيم بيست‌نفره به نمايشگاه بين‌المللي كتاب تهران رسيد و در همان 10 روز ناياب شد.

كتابي كه در كم‌تر از 5 ماه به چاپ پنجاه و هشتم رسيده است و به گفته مصطفي امرائي، مدير مركز بين‌المللي نشر «اسراء»، تاكنون 290 هزار جلد از آن روانه بازار نشر شده است. ركوردي كه دست‌نيافتني مي‌نمايد!

به نظر مي‌رسد سبك زندگي ارائه شده در مفاتيح‌الحيات با ذائقه اسلامي ـ ايراني مردم همخواني دارد كه اينچنين توانسته است جاي خود را در خانه‌ها باز كند؛ كتابي كه عمل به دستورات ديني و اخلاقي‌اش توسط اشخاص و ورود سازوكار فرهنگي و تربيتي آن به جامعه، ضامن صلابت و سعادت است.

اين مهم به مرزهاي داخلي محدود نمي‌شود، بلكه صدور سبك زندگي ارائه شده در مفاتيح الحيات به ديگر نقاط جهان مي‌تواند گفتمان اخلاق‌مدار اسلامي را فراگير كند، شايد به همين دليل است كه مدير كانال نداي اسلام قصد پخش سلسله برنامه‌هاي The Keys of Life (كليدهاي خوشبختي) را دارد.

 

اما آخرين و مهم‌ترين سؤال اين است كه ورود سبك زندگي ديني به معيشت روزانه مردم از چه طريق امكان‌پذير است؟

بدون شك، نقش رسانه‌ها در اين حيطه انكارناپذير است. عضو هيئت علمي دانشگاه تهران در اين باره مي‌گويد: يكي از مؤلفه‌ها و تغييرات در سبك زندگي انسان‌ها، رسانه‌ها به خصوص سينماست. در واقع، با اختراع سينما در سال 1895 ميلادي، سبك جديدي از زندگي آغاز شد و آدم‌ها در كنار سرگرم بودن،به صورت غير مستقيم از آن تأثير مي‌پذيرفتند.

‌مجيد شاه‌حسيني با اشاره به نقش تلويزيون در القاي سبك زندگي به مردم ادامه مي‌دهد: اگر به صورت اتفاقي هم به برنامه‌هاي رسانه نگاه كنيد، ناخودآگاه يكي از 4 چالش‌ «سنت و مدرنيته»، «دين و مائوئيسم»، «فاشيسم و ليبراليسم» و «چالش مردگرايي افراطي در مقابل زن‌گرايي تفريطي» به ذهن ما شليك مي‌شود و در تصميم‌گيري‌هاي زندگي ما نظير ازدواج، تحصيل و سبك زندگي تأثير دارد.

طرح اين پرسش كه در واقع درون پرسش قبلي قرار دارد، خالي از لطف نيست: جديدترين نوع رسانه‌ها يعني «شبكه‌هاي اجتماعي» چه جايگاهي در تعيين سبك زندگي مشتركان خود دارند؟

نتايج آخرين پژوهش انجام شده در كشور كه بخشي از آن در شماره مرداد فصلنامه علمي – پژوهشي تحقيقات فرهنگي پژوهشكده مطالعات فرهنگي و اجتماعي وزارت علوم، تحقيقات و فناوري به چاپ رسيده بيانگر آن است كه اكثر اعضاي شبكه‌هاي اجتماعي معتقدند ميان عضويت آنان در اين شبكه‌ها و سبك زندگي اعضاي شبكه رابطه مستقيم وجود دارد.

بر اساس نتايج اين پژوهش، بيش از 30 درصد مردان و 41 درصد زنان معتقدند شبكه‌هاي اجتماعي اينترنتي توانسته است به ميزان بالايي در نوع ادبيات افراد جامعه مؤثر باشد.

همچنين 49,5 درصد زنان و 41,4 درصد مردان بر اين باور هستند كه عضويت در شبكه‌هاي اجتماعي اينترنتي در مقادير متوسط به بالا توانسته است بر سبك پوشش آنان در جامعه تأثير بگذارد.

واضح است محدود كردن شبكه‌هاي اجتماعي از طريق ابزارهايي نظير فيلترينگ، راهكاري موقتي است، بلكه راه‌اندازي نمونه‌هاي بومي نظير شبكه اجتماعي تبيان و پورتال جامع مهدويت (www.10000012.com) و انتشار مطالب جذاب و باورپذير ديني - اخلاقي در اين شبكه‌ها و رسانه‌هاي فراگير مي‌تواند در اين زمينه راهگشا باشد.

 

amirrezajafary بازدید : 50 یکشنبه 07 مهر 1392 نظرات (0)

سیره عملی زندگی امام رضا(ع) مملو از شیوه‌های سبک زندگی اسلامی است

اندیشه > اهل بیت- همشهری آنلاین:
یک کارشناس فرهنگی و تربیتی نمایندگی مدیریت حوزه علمیه خراسان شمالی گفت: سیره عملی زندگی امام رضا(ع) مملو از شیوه‌های سبک زندگی اسلامی است.

مهدی مهرپویان در گفت‌وگو با خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، منطقه خراسان شمالی بیان کرد: در راستای رسیدن به سبک زندگی اسلامی تحقیق و مطالعه زندگی و سیره امام رضا (ع) بسیار سازنده است.

وی ادامه داد: اگر کسانی فکر کنند که بدون مطالعه و الگوبرداری از زندگی ائمه اطهار بخصوص امام رضا(ع) سبک زندگی اسلامی را می‌توانند تفهیم و تحقق بخشند سخت در اشتباه هستند.

مهرپویان با اشاره به حدیث سلسلة الذهب که یادگاری از امام رضا(ع)است و در هنگام ورودش به نیشابور نقل کرده‌اند، یادآور شد: اگر کسی می‌خواهد زندگی دینی و اسلامی داشته باشد، یکی از شرط‌های این زندگی توجه به زندگی امام رضا(ع) است.

وی بیان کرد: زمانی که زندگی و سیره عملی امام رضا(ع) را مطالعه می‌کنیم، نمونه‌هایی از سبک زندگی اسلامی را می‌یابیم.

مهرپویان با اشاره به شیوه برخورد با دیگران در نوع سبک زندگی اسلامی گفت: در سیره عملی امام رضا (ع) نمونه بارزی از شیوه برخورد وجود دارد که چهره اسلام را نشان می‌دهد.

وی توضیح داد: ایجاد صله رحم، مبارزه با بعضی امتیازات طبقاتی و جلوگیری از اسراف و ایجاد اختلاف با یکدیگر از دیگر نمونه‌های سبک زندگی اسلامی است که در این موارد نمونه‌های بارزی از امام رضا وجود دارد.

مهرپویان گفت: امام رضا(ع) نه تنها در خیلی از موارد شیعیان را در تحقق بخشیدن یک اصل و اخلاق اسلامی به زبان و با نرمی امر و نهی می‌کردند بلکه در عمل هم توصیه به رعایت آن می‌فرمودند.

وی تحقق سبک زندگی اسلامی را با توجه به سیره عملی اهل بیت (ع) منوط به رعایت برخی مسائل از سوی برخی عوامل همچون صدا و سیما دانست.

مهرپویان خاطرنشان کرد: مطالعه سیره عملی امامان بخصوص امام رضا(ع) و برنامه ریزی دقیق در راستای جاری کردن سیره عملی امام رضا(ع) در زندگی شخصی و مواظبت و دقت در این امر از جمله الزامات سبک زندگی اسلامی است.

amirrezajafary بازدید : 46 یکشنبه 07 مهر 1392 نظرات (0)

همايش ملي سبك زندگي اسلامي (فراخوان مقاله تا نيمه آذر)

 

فراخوان مقاله

 

موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني ره برگزار مي‌كند:

همایش ملي سبک‌ زندگی اسلامی

 

ويژه دانشجويان و طلاب سراسر كشور

به برکت سخنان گهربار، حکیمانه و ارزشمند مقام معظم رهبری در جمع جوانان خراسان شمالی در مورد سبک زندگی, مهلت ارسال مقالات به این همایش تا نيمه آذر 1391 تمدید شد. همچنین محورهای ویژه ذیل، برگرفته از سخنان معظم له به موضوعات همایش افزوده شد. از علاقه‌مندان دعوت مي‌شود با ارسال مقالات علمي خود، ما را در برگزاري هرچه باشكوه‌تر شدن اين همايش ياري رسانند.

محورهاي پيشنهادي مقام معظم رهبري امام خامنه‌اي مدظله‌العالي:

بن‌مایه‌های فرهنگ اسلامی جامعه
نقش نخبگان در تبیین سبک زندگی اسلامی
آسیب‌شناسی سبک زندگی فعلی
وظیفه سیاست‌گذاران و برنامه‌ریزان در سبک زندگی
خطرهای تقلید در سبک زندگی
ارزش‌ها در جامعه اسلامی
علم در جامعه اسلامی
اختراع در جامعه اسلامی
صنعت، سیاست و اقتصاد در جامعه اسلامی
تبلیغ و تبلیغات در جامعه اسلامی
ثروت و قدرت در جامعه اسلامی
کارجمعی و فرهنگ آن در جامعه اسلامی
وحدت و اتحاد در جامعه اسلامی
تفریح در جامعه اسلامی
صداقت در جامعه اسلامی
تولید و مصرف در جامعه اسلامی
عزت و کرامت در جامعه اسلامی
رفاه, تجمل، رفاه زدگی و تجمل گرایی در جامعه اسلامی
جوان در جامعه اسلامی
جوان در حکومت اسلامی
امید ونشاط در جامعه اسلامی
گوش کردن در جامعه اسلامی
عقل و اندیشه در جامعه اسلامی
وظیفه و مسئولیت در جامعه اسلامی
پیشرفت، تمدن و تمدن‌سازی و سبک زندگی
شهید در جامعه اسلامی
همت و تلاش در جامعه اسلامی
هدف در جامعه اسلامی
رستگاری در جامعه اسلامی
امنیت روانی و اخلاقی در جامعه اسلامی
 

محورهاي اعلام شدة قبلي همايش براي ارسال مقاله

سبک زندگی در مقیاس فردی:
فرد و عبادت؛
فرد وقرآن؛
فرد و مسجد؛
فرد و روابط‌خانوادگی و اجتماعی؛
فرد و ویژ‌گی‌های شخصیتی – اخلاقی؛
فرد و تحصیلات؛
فرد و اشتغال؛
فرد و ساعت فراغت؛
فرد و رسانه؛
فرد و هنر؛
و... .
 سبک زندگی در مقیاس خانواده:
خانواده و تعامل زوجین؛
خانواده و تعامل والدین و فرزندان؛
خانواده و تعامل فرزندان با فرزندان؛
خانواده و نقش جنسیت در آن؛
خانواده و اوقات فراغت(ورزش، تفریح،...)؛
خانواده و معیشت(درآمد، هزینه، پس‌انداز، ...)؛
خانواده و روابط همسایگی؛
خانواده و روابط خویشاوندی؛
و... .
 سبک زندگی در مقیاس اجتماعی:
جامعه و آداب‌ورسوم اجتماعی؛
جامعه، سنت ‌و‌ تجدد؛
جامعه و ورزش؛
جامعه، مراسم دینی و هیئات مذهبی؛
جامعه و فرهنگ دینی؛
جامعه و ارزشهای اخلاقی؛
جامعه و رسانه‌های جمعی؛
جامعه و تهاجم فرهنگی؛
جامعه و تجمل‌گرایی و رفاه‌خواهی؛
جامعه و فردگرایی؛
جامعه و گروه‌های ضدفرهنگی؛
جامعه و ضرورت مهندسی فرهنگی؛
جامعه و آداب ازدواج و طلاق؛
جامعه و تحزّب؛
جامعه، مسجد و سایراماکن مذهبی؛
و... .
 سبک زندگی در مقیاس حکومت اسلامی:
حکومت و حقوق شهروندی؛
حکومت و مردم(حقوق متقابل، پذیرش، تبعیت، نقد)؛
حکومت و نخبگان.؛
حکومت و ولایت فقیه؛
حکومت و احزاب،گروه‌های سیاسی،اقلیت‌های مذهبی؛
حکومت و سازمان‌های غیردولتی؛
حکومت و نهادهای حکومتی(فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، نظامی،هنری، ...)؛
حکومت و آزادی‌بیان و عقیده؛
و... .
سبک زندگی در مقیاس بین‌المللی:
امت اسلامی و روابط بین‌المللی؛
امت اسلامی و مشکلات بین‌المللی؛
امت اسلامی و ملل و ادیان دیگر؛
امت اسلامی و عزّت بین‌المللی؛
امت اسلامی و تنوع فرهنگی(تهاجم فرهنگی، تقابل فرهنگی، مهاجرت، ...)؛
امت اسلامی و مرزهای جغرافیایی؛
امت اسلامی و الگوها؛
و... .

 

 

نحوة تنظيم مقالات
الف) شرايط عمومي

 

مقالات تناسب کامل با محورهاي همايش يا موضوع آن داشته باشد.
مقالات از صبغة تحقيقي ـ تحليلي، ساختار منطقي، انسجام محتوايي برخوردار باشد.
آرا و ديدگاه‌هاي مطرح‌شده در مقالات مستند و مستدل باشد و مقاله با قلمي روان و ساده نگارش يافته باشد.
مقالات ارسالي  قبلاً در نشريات داخلي يا به عنوان بخشي از يک کتاب چاپ نشده باشد و نيز هم‌زمان براي ساير همايش‌ها و يا مجلات ارسال نشده باشد.
مقاله حداکثر در 30 صفحه (صفحة 300 کلمه‌اي) تنظيم شود.
مشخصات کامل نويسنده، نشاني پستي، نشاني صندوق الکترونيکي (Email)، شماره تلفن تماس، شماره دورنگار و مؤسسه علمي وابسته، همراه مقاله ارسال شود.
 

ب) نحوة تنظيم مقالات

مقالات ارسالي بايد از ساختار علمي برخوردار باشد، يعني داراي عنوان، مشخصات نويسنده، چکيده، کليدواژه‌ها، مقدمه، بدنة اصلي، نتيجه‌گيري و فهرست منابع (در انتهاي مقاله) باشد. در تنظيم هر يک از مؤلفه‌هاي ساختاري يادشده، لازم است ويژگي‌هاي ذيل رعايت شود:

عنوان: عنوان مقاله گويا، رسا و ناظر به محتواي مقاله باشد.
چکيده: چکيده فارسي در 150 کلمه تنظيم شود.
چکيده بايد شامل: بيان مسأله، هدف پژوهش و اشاره به چگونگي روش پژوهش و يافته‌هاي مهم پژوهش در حد اختصار باشد. در چکيده از طرح فهرست مباحث يا مرور بر آنها، ذکر ادله، ارجاع به مآخذ خودداري شود.
کليدواژه‌ها: شامل حداکثر هفت واژة کليدي مرتبط با محتوا که ايفاکنندة نقش نماية موضوعي مقاله باشد.
مقدمه: در مقدمة مقاله، مسئله بيان شود؛ به پيشينة پژوهش در مسئله اشاره شود؛ ضرورت پژوهش در مسئله بيان گردد؛ به هدف و نيز روش تحقيق اشاره شود و مفاهيم و اصطلاحات اساسي مقاله تعريف گردد.
بدنة اصلي: در بدنه اصلي مقاله لازم است، نکات ذيل رعايت شود:
الف. پيكرة مطالب در قالب محورهاي مشخص تقسيم‌بندي و سامان داده شود.

ب. نكات مقدماتي، مباني و پيش‌فرض‌هاي مسئله، درحد ضرورت بيان گردد.

ج.  امانتداري در نقل قول‌ها كاملاً رعايت شود.

د. نقل قول‌هاي مستقيم داخل گيومه گذاشته شود و در پاورقي به مآخذ مربوط مستقيماً (بدون ر.ک:) ارجاع داده شود.

ﻫ.نقل‌هاي مضموني و محتوايي در گيومه نيايد، اما هنگام ارجاع به منبع مربوط، حتما از علامت «ر.ك:» استفاده شود.

پاورقي: كلية ارجاعات در پاورقي ذكر شود و نحوة ارجاع به صورت زير باشد:
كتاب: نام و نام‌خانوادگي نويسنده، نام كتاب، (نام مترجم)، شمارة جلد، شمارة صفحه يا صفحات.

مقاله: نام و نام‌خانوادگي نويسنده، عنوان مقاله، (نام مترجم)، عنوان مجله، سال و شماره، شمارة پياپي، شمارة صفحه يا صفحات.

نشاني آيات: نشاني آيات قرآن پس از ذكر آيه در داخل متن، به صورت «(نام سوره: شماره آيه)» ذكر شود.
نتيجه‌گيري: نتيجه بيانگر يافته‌هاي تحقيق است كه به صورت گزاره‌هاي خبري مختصر بيان مي‌گردد، و از ذكر بيان مسئله، مباحث مقدماتي، بيان ساختار مباحث، ادله، مستندات، ذكر مثال يا مطالب استطرادي، در اين قسمت خودداري شود.
فهرست منابع: اطلاعات كتاب‌شناختي كامل منابع و مآخذ تحقيق (اعم از فارسي، عربي و لاتين) در انتهاي مقاله بر حسب نوع منبع به صورت زير تنظيم گردد.
كتاب: نام‌خانوادگي نويسنده، نام نويسنده، عنوان كتاب، نام مترجم، مصحح يا محقق، نوبت چاپ، محل نشر، ناشر، تاريخ انتشار.

مجله: نام‌خانوادگي نويسنده، نام نويسنده، عنوان مقاله، نام مترجم، نام مجله، سال و شماره، شماره پياپي،

 

د) يادآوري

حق رد يا قبول و نيز ويرايش مقالات براي دبيرخانة همايش محفوظ است.
مقالات پذيرفته‌شده، در کتاب مجموعه مقالات همايش و مقالات پژوهشي برتر در مجلات علمي ـ پژوهشي و علمي ـ ترويجي مؤسسه امام خميني «ره» با اولويت مطرح و در صورت تأييد چاپ خواهد شد.
مطالب مقالات مبيّن آراي نويسندگان آنهاست و مسئوليت آن نيز بر عهده آنهاست.
مقالات دريافتي و فايل‌هاي نرم‌افزاري در صورت تأييد يا عدم تأييد بازگردانده نمي‌شود

amirrezajafary بازدید : 49 یکشنبه 07 مهر 1392 نظرات (0)

نگاهی به آثار اقتصادی سبک زندگی اسلامی

 

مفهوم سبک زندگی در غرب متفاوت از آن چیزی است که مقام معظم رهبری در سخنان خود بیان نموده‌اند. می‌توان گفت «سبک زندگی» در اندیشه غربی حالتی خاص از تعریف رهبری از سبک زندگی است. چرا که سبک زندگی از دیدگاه غربی بر یک سری مفاهیم فردی تکیه دارد که محدود در بهداشت، اجتماعات، غذاخوردن و … می‌باشد. این تلقی از سبک زندگی تمامی شئون زندگی فرد را در بر نمی‌گیرد. به عنوان مثال شامل نحوه رفتار در بازار و کسب و کار نخواهد شد و در مورد آنها بحث نمی‌کند حال آنکه رهبری تقریبا تمامی شئون معیشتی انسان را در سخنان خود مدنظر قرار دادند و دامنه این مفهوم را به بخش نرم افزاری تمدن گسترش داده اند. می‌توان ادعا کرد که دو بخش سخت افزاری و نرم افزاری تمدن متاثر همدیگر می‌باشند و تصحیح هر یک می‌تواند زمینه تغییر و تحول در دیگری را ایجاد کند. در ادامه به تاملاتی در باب سبک زندگی و اثرات آن بر اقتصاد اسلامی می‌پردازیم.

معنای سبک زندگی در بیان رهبری:

با تاملی در بیانات رهبری می‌توان اینگونه نتیجه گرفت که سبک زندگی به معنی اصول و الگوهای حاکم بر رفتار فردی و خانوادگی در درون خانواده و اجتماع می‌باشد. به عبارت دیگر ما در رفتارهایمان در مورد زندگی خودمان، خانوده‌مان و یا اجتماعمان از چه ارزشها و الگوهایی تبعیت می‌کنیم. این اصول و الگوها می‌توانند بخش حقیقی یک تمدن را تشکیل دهند. تغییر در این الگوها و اصول است که رفتار اقتصادی مردم را تغییر می‌دهد و نوع تحلیل ها درباره عوامل مختلف اقتصادی و اجتماعی نیز تغییر می‌کند.

جایگاه رزق در سبک زندگی اسلامی:

 رزق در زندگی از یک منظر مهم‌ترین مسئله و از منظری دیگر ساده‌ترین مسئله زندگی می‌باشد، و به همین علت است که اگر نگاه خود را نسبت به رزق تصحیح نکنیم ممکن است طلب رزق، تمام زندگی ما را اشغال کند و امری که باید برای هدفی بسیار بزرگ‌تر در کنار زندگی باشد، هدف زندگی گردد. از این رو برای نجات از چنین مهلکه‌ای باید با دقت هرچه تمام‌تر جایگاه رزق را در زندگی و معیشت خود بشناسیم و وظیفه خود را نسبت به آن به درستی انجام دهیم. مساله معیشت و تامین مالی زندگی در غرب یکی از دغدغه های اصلی مردم می‌باشد و این مساله در زندگی انسانی بسیار موثر واقع شده است. به همین دلیل مسایل اقتصادی به یکی از شالکه های اصلی زندگی تبدیل شده و بسیاری از علوم را متاثر کرده است. صنایع جدید برای کاهش هزینه ها و کاهش دغدغه های بشر ایجاد شده اما هنوز نتوانسته اند آرامشی برای هزینه ها و زمان های از دست رفته ایجاد کنند. یکی از عمده مسایل این نگرانی، دور شدن از مفاهیمی نظیر رزق و عدم فهم واقعی معیشت انسانی می‌باشد.

سبک زندگی و ربا:

مروری بر آداب و رسوم مختلف مردم کشور نشان می‌دهد که روح حاکم بر بسیاری از رفتارها نشات گرفته از سبک زندگی غربی می‌باشد. سبک لباس پوشیدن، سبک غذا خوردن، سبک بهداشت و علم بهداشت، پیروی از فرهنگ غربی در کاهش هزینه های زمانی از طریق وسایلی چون اتومبیل، ماشین ظرفشویی، لباسشویی، یخچال های گران قیمت و …. ،‌سبک کار( انسانها به جای بیدار بودن در بین الطوعین و کار در روز و استراحت در ساعات آغازین شب، تا ساعتهای بسیاری از شب را بیدار می‌نشیند و فرهنگ شب نشینی به علت رشد تکنولوژی رشد بسیاری داشته است) همه این مسایل سبب شده است که سبک زندگی مردم در کشورمان زیاد نزدیک به سبک زندگی اسلامی ‌نباشد.

در چنین شرایطی و حاکم بودن چنین سبک زندگی آمیخته ای نباید انتظار داشت که مردم خودشان علاقه چندانی به اجرایی شدن بانکداری اسلامی و حل مساله ربا داشته باشند. اما سوالی که می‌ماند آن است که چرا در سبک زندگی غربی ربا پذیرفته شده است؟ عامل پذیرش ربا چیست؟

می‌توان گفت که ربا در زندگی معنا می‌دهد که رزاقیت خداوندی را قبول ندارد و تحقق سنن الهی را امری غیر قابل پذیرش می‌داند یا ایمان کافی به آنها ندارد. به عبارت دیگر در زندگی غربی که این سنن پذیرفته شده نیست ، زمانی که یک فرد می‌خواهد پول خود را در اختیار دیگران بگذارد به هیچ عنوان از آیه من ذاالذی یقرض الله قرض حسنا و یضاعف له اضعافا کثیرا تبعیت نمی‌کند زیرا اعتقادی ندارد که خداوند چندین برابر پول او را به او باز خواهد گرداند. یا آنکه زمانی که پولی را برای کسب سود به کسی می‌دهد برای آنکه میزانی را برای خود اطمینان ببخشد و امید داشته باشد که عایدی دارد حتما میزان مشخصی نرخ بهره وضع خواهد کرد تا تضمینی برای او باشد و عقد مضاربه و مشارکت در سود و زیان برای او معنا ندارد. اما انسانی که از سنن الهی آگاهی دارد و برای او پذیرفته شده است با تمایل زیاد پول خود را به صورت قرض الحسنه د راختیار سایرین قرار می‌دهد و خداوند وعده خویش را در خصوص این فرد عملی خواهد کرد. یا زمانی که بخواهد در مضاربه مشارکت کند می‌داند که اگر سود و عایدی از این معامله( در صورت آنکه تحقیقات کامل را در مورد عملیاتی شدن کار انجام داده باشد) رزق او و به صلاح او باشد ، به او می‌رسد و اگر به صلاح او نباشد احتمال زیان خواهد بود. از این رو در هر دو حالت برای او مساله ای وجود ندارد و به راحتی به چنین عملی دست می‌زند اما تازمانی که این برداشت از رزاقیت الهی تصحیح نشود نمی‌توان انتظار داشت که تضمین خداوندی را قبول کند بلکه به دنبال یک تضمین از طرف بنده و تضمین مادی برای خود خواهد بود.

جایگاه پس انداز و رزق در سبک زندگی اسلامی:

در نظام غربی خدا مرده است و خداوند در زندگی عادی مردم جایگاهی ندارد و بنای اقتصاد غرب بر فرد، فارغ از خدا بناشده است حال آنکه شالکه تمامی اجزاء زندگی اسلامی متاثر از خداوند و وابسته به اراده و تجلی خداوند است. مساله پس انداز یکی از اختلافات موجود در اقتصاد غربی و اقتصاد اسلامی است، که از سبک زندگی اسلامی و غربی نیز نشات می‌گیرد. اساسا تقسیم درامد انسان به پس انداز و مصرف و به عبارتی تقابل میان پس انداز و مصرف از نخستین تفاوت ها در میان اسلام و غرب در مساله مصارف و سبک مصرف مردم می‌باشد. مطابق با نگاه اسلامی بسیاری از مصارف به عنوان پس اندازی برای انسان به شمار می‌آیند مثل صدقه، خمس، زکات، نذورات و … و بسیاری از پس اندازها از رزق و روزی انسان کم می‌کند مثل کنز مال و یا عدم پرداخت خمس و … . این سخن نشان می‌دهد که در اندیشه اسلامی با وجود آنکه تفاوت میان مصرف کردن و ذخیره پول و درامد می‌باشد اما تقابلی میان این دو نمی‌باشد.

در مجموع باید بیان کرد که سبک زندگی اسلامی اثرات بسیاری در زندگی انسان دارد و می‌تواند شاکله اقتصاد اسلامی را تعیین کند و موجب رشد و اجرایی شدن اهداف گسترده نظام اسلامی بشود. سبک زندگی اسلامی با تصحیح رفتارها و الگوهای حاکم بر زندگی اسلامی موجب می‌شود تا زمینه های پذیرش احکام اسلامی گسترده شود و نوع رفتارها و کنش های اقتصادی و اجتماعی مردم در قبال مسایل مختلف نیز تغییر کند و در عین حال معنای متفاوتی به علومی اسلامی و انسانی بدهد. سبک زندگی غربی هم اکنون ساختارهای علوم انسانی واجتماعی را متاثر کرده است از این رو سبک زندگی اسلامی نیز می‌تواند ساختار علوم اسلامی و انسانی را نیز متحول کند.

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    مطالب سایت درچه سطحی مشاهده نمودید؟
    سایت های کاربردی

    leader.jpg
    drrohani.jpg
    majlis.png
    ghgh.png
    http://www.8pic.ir/images/82086723376344085293.png
    images54.jpeg
    5445.jpeg
    http://www.8pic.ir/images/32420978701375817097.jpeg
    آمار سایت
  • کل مطالب : 426
  • کل نظرات : 5
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 4
  • آی پی امروز : 43
  • آی پی دیروز : 142
  • بازدید امروز : 45
  • باردید دیروز : 157
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 202
  • بازدید ماه : 484
  • بازدید سال : 4,609
  • بازدید کلی : 61,845