loading...
۩۞۩.شوق پرواز.۩۞۩
amirrezajafary بازدید : 109 چهارشنبه 17 مهر 1392 نظرات (0)

روزهای بعد از رحلت پیامبر اکرم (ص) از زبان دخترش فاطمه(س)

فرهنگ > دین و اندیشه - ویژه نامه خبرآنلاین در بزرگداشت رحلت رسول خدا (ص)

رحلت پیامبر اكرم (ص) براى حكومت اسلامى و امت اسلام حادثه‏اى سخت و جانسوز بود . چنانكه امیرالمؤمنین(ع) مى‏فرماید:
« بابی انت و امی یا رسول الله (ص) لقد انقطع بموتك ما لم ‏ینقطع بموت غیرك من النبوة والانباء و اخبارالسماء . خصصت ‏حتى صرت مسلیا عمن سواك و عممت ‏حتى صار الناس فیك سواء و لولا انك امرت بالصبر و نهیت عن الجزع، لانفدنا علیك ماءالشؤون . و لكان الداء مماطلا و الكمد محالفا و قلالك . . . (1) ؛
پدر و مادرم فدایت اى پیامبر خدا، با مرگ تو رشته‏اى پاره شد كه در مرگ دیگران چنین قطع نشد و آن نبوت و فرود آمدن پیام و اخبار آسمانى بود . مصیبت تو دیگر مصیبت دیدگان را تسلى دهنده ست ‏یعنى پس از مصیبت تو دیگر مرگ ها اهمیتى ندارد . و از طرفى این یك مصیبت همگانى است كه عموم مردم به خاطر تو عزادارند . اگر نبود كه امر به صبر و شكیبایى فرموده‏اى و از بى‏تابى نهى نموده‏اى آنقدر گریه مى‏كردم كه اشك هایم تمام شود . و این درد جانكاه همیشه در من مى‏ماند و حزن و اندوهم دائمى مى‏شد. كه همه اینها در مصیبت تو كم و ناچیز است.»
سختى مصیبت رحلت پیامبر به قدرى بود كه امام على مى‏فرماید: « فضجت الدار الافنیة(2)؛ گویا در و دیوار خانه فریاد مى‏زد.»
پیامدهاى رحلت از زبان مبارک حضرت زهرا (س)
در این مقال بنابر آن است كه پیامدهاى رحلت پیامبر اكرم (ص) از نگاه تنها یادگارش، حضرت فاطمه سلام الله علیها بیان شود. او كه بضعة الرسول است (9) و به تعبیر امام على (ع) بقیة النبوة (10) است و به اعتراف دیگران، خیرة النساء و ابنة خیر الانبیاء، صادقة فی قولك، سابقة فی وفور عقلك است.
او كه هم مردمان مكه و مدینه را دیده و هم شاهد حیات پیامبر اكرم (ص) بوده و هم در كنار پیامبر و حضرت امیر(ع) حوادث ریز و درشت عصر نبوت و روزهاى بعد از رحلت و حوادث تلخ و دردناك آن ایام كوتاه را به دقت زیر نظر داشته است . آرى او مى‏تواند پیامدهاى تاسف بار رحلت پیامبر را خوب بیان كند . در اینجا به مواردى از آنها مى‏پردازیم:
آن حضرت در خطبه فدكیه (14) و خطبه‏اى كه بعدا در جمع زنان مدینه كه به عیادت ایشان آمده بودند (15) ایراد فرموده‏اند، پیامدهاى رحلت پیامبر را بیان مى‏كنند از جمله آنها عبارتند از:
1. ایجاد ضعف و سستى در میان مردم .
استومع وهنه « یا وهیه.‏» (16)
حضرت در خطبه‏اى كه در حضور زنان مدینه كه به عیادت ایشان آمده بودند نیز این امر را تذكر دادند و با تاسف فرمودند:
« فقبحا لفلول الحد واللعب بعد الجد و قرع الصفاة (17) ؛ چه زشت است ‏سستى و بازیچه بودن مردانتان پس از آن همه تلاش و كوشش .»
2. تفرقه و اختلاف به وجود آمد .
«استنهر فتقه وانفتق رتقه (18) ؛ تشتت و پراكندگى گسترش یافت . و وحدت و همدلى از هم گسست.»
استنهر از نهر به معناى وسعت و زیادى است، فتق به معناى جدایى و پاره پاره شدن است. انفتق از انفتاق یعنى شكافتن و رتق هم به معناى همبستگى و اتحاد است .
در قرآن كریم نیز آمده است كه: «ان السموات والارض كانتا رتقا ففتقناهما (19) ؛ (آیا كافران ندیدند) كه آسمان ها و زمین به هم پیوسته بودند و ما آنها را از یكدیگر باز كردیم .»
3. امید و آرزوهاى مسلمانان به ناامیدى تبدیل شد.
آنان كه به پیامبر اكرم (ص) و احكام عالیه اسلام ناب حضرتش دلخوش كرده بودند از نعمت دین الهى و حكومت اسلامى بهره ‏مند گشته بودند. اكنون با دیدن حوادث بعد از آن حضرت مایوس شده و امیدشان به یاس مبدل گشت .
« واكدت الامال‏.» (20)
4 . به حریم پیامبر بى ‏حرمتى شد .
« اضیع الحریم و ازیلت الحرمة عند مماته (21)؛ هنوز جسد مبارك پیامبر بر زمین است. در اجتماع سقیفه (22) بدون نظرخواهى از خاندان پیامبر به تعیین جانشین براى آن حضرت مى‏پردازند. و حق اهل بیت‏ حضرتش را ضایع مى‏كنند .
چنانكه حضرت على(ع) مى‏فرماید:" فوالله ما كان یلقى فى روعى، ولا یخطر ببالى ان العرب تزعج هذا الامر من بعده (ص) عن اهل بیته ولا انهم منحوه عنی من بعده" (23) ؛ به خدا سوگند نه در فكرم مى‏گذشت و نه در خاطرم مى‏آمد كه عرب خلافت را پس از رسول خدا از اهل بیت او بگرداند. یا مرا پس از وى از عهده دار شدن حكومت‏ باز دارند.»
و حتى در لحظات واپسین عمر حضرت و هنگام رحلت ایشان، هنگامى كه قلم و لوحى طلب فرمودند به آن حضرت بى‏ حرمتى كردند و نداى " فانه یهجر" سر دادند. (24)
و مدتى هم از رحلت ‏حضرت نگذشت كه به در خانه تنها یادگارش آمدند و چه بى ‏حرمتی ها كه نكردند. چنانكه حضرت زهرا فرمود: یا ابتاه یا رسول الله هكذا كان یفعل بحبیبتك وابنتك ... . (25)
یا ابتاه یا رسول الله ماذا لقینا بعدك من ابن الخطاب وابن ابى قحافة (26) ؛ بابا اى رسول خدا پس از تو از دست زاده خطاب و زاده ابى قحافه چه بر سر ما آمد. (27)
5 . خط نفاق و دورویى آشكار شد .
« ظهر فیكم حسكة النفاق.‏» (28)
حضرت در جاى دیگرى از همین خطبه، با كنایه زیبایى به این نفاق افكنى پرداخته است و فرموده است:
« تشربون حسوا فى ارتغاء و تمشون لاهله و ولده فى الخمر والضراء و نصبر منكم على مثل حز المدى، و وخز السنان فى الحبشاء (29) ؛ شیر را اندك اندك با آب ممزوج نمودید و به بهانه این كه آب مى‏نوشید، شیر را خوردید. كنایه از نفاق است كه تظاهر به عملى مى‏شود كه در واقع خلاف آن است (30) و براى نابودى اهل بیت او در پشت تپه‏ها و درختان كمین كردید . و ما بر این رفتار شما كه مانند بریدن كارد و فرو بردن نیزه در شكم، دردآور و كشنده است صبر مى‏كنیم .»
6 . دین و معنویت كم رنگ شد .
« و سمل جلباب الدین.‏» (31)
«جلباب‏» چادر یا عبایى كه بدن انسان را مى‏پوشاند، حضرت زهرا (س) تعبیر به جلباب دین فرموده . چون دین نیز تمام زوایاى زندگى فردى و اجتماعى انسان را در بر مى‏گیرد، همانگونه كه چادر و عباء تمام بدن انسان را در بر مى‏گیرد. (32)
و در عبارتى دیگر فرموده‏اند: «... اطفاء انوار الدین الجلى و اهمال سنن النبى الصفى (33) ؛ به خاموش كردن انوار درخشان دین و بى‏اهمیت كردن و مهمل گذاردن سنت‏هاى پیامبر برگزیده خدا همت گماردید.»
7 . مردم دچار بى‏تفاوتى شدند .
حضرت خطاب به انصار كه با جان و مال پیامبر را كمك كرده بودند چنین فرمودند:
« یا معاشر الفتیة و اعضاء الملة، و حضنة الاسلام ما هذه الغمیزة فی حقی و السنة عن ظلامتى (34) ؛ اى گروه جوانمرد، اى بازوان ملت و یاوران اسلام، این غفلت و سستى و ضعف شما در حق من و تغافل و بى‏تفاوتى و خواب آلودگى درمورد دادخواهى من، چیست؟»
8 . مردم پیمان شكنى كردند .
فرمودند:« فانى حرتم بعد البیان و اسررتم بعد الاعلان و نكصتم بعد الاقدام (35) ؛ پس چرا بعد از بیان حق حیران و سرگردانید، و بعد از آشكار كردن عقیده پنهان كارى مى‏كنید و بعد از آن پیشگامى و روى آوردن به عقب برگشته پشت نموده‏اید.»
حضرت زهرا سلام الله علیها، در این فراز به حادثه غدیر اشاره مى‏كند كه پیامبر اكرم (ص) آن را براى مردم بیان فرمود و به آنها اعلام كرد و آنان نیز با على (ع) بیعت كردند . اما اكنون بیعت‏ خود را شكستند .
9 . مردم دچار وسوسه‏هاى شیطانى شدند .
« تستجیبون لهتاف الشیطان الغوى (36) ؛ به شیطان گمراه كننده پاسخ مثبت دادید.»
و در جاى دیگر از خطبه فرموده‏اند:« اطلع الشیطان راسه من مغزره هاتفا بكم فالفاكم لدعوته مستجیبین (37) ؛ شیطان سر خود را از مخفی گاه به در آورد. شما را فراخواند، دید كه پاسخگوى دعوت باطل او هستید... .»
«مغزر» یعنى مخفى گاه . در اینجا شیطان به سنگ پشت و خارپشت تشبیه شده است. چون آن هم وقتى دشمن را مى‏بیند، سرش را در لاك خود فرو مى‏برد. اما وقتى كه محیط را بدون خطر احساس كرد، سر خود را بیرون مى‏آورد. شیطان نیز تا وقتى كه پیامبراكرم (ص) زنده بودند، سرش را در لاك خود فرو برده بود و جرات نمى‏كرد خود را نشان دهد . ولى بعد از آن سرش را بیرون آورد و به تحریك مردم پرداخت. (38)
10. شتاب در شنیدن حرف هاى بیهوده و بى‏اساس .
« معاشرالناس المسرعة الى قیل الباطل المغضیة على الفعل القبیح الخاسر (39) ؛ اى گروه مردم كه به سوى شنیدن حرف هاى بیهوده شتاب مى‏كنید، و كردار زشت زیانبار را نادیده مى‏گیرید.»
11. نطفه مظاهر فساد روئیدن گرفت .
در پایان خطبه عیادت خطاب به زنان مهاجر و انصار فرمود:
« اما لعمری لقد لقحت فنظرة ریثما تنتج ثم احتلبوا مل‏ء القعب دما عبیطا و ذعافا مبیدا(40) ؛ به جان خودم سوگند نطفه فساد بسته شد، باید انتظار كشید تا كى مرض فساد پیكر جامعه اسلامى را از پاى درآورد كه پس از این از پستان شتر به جاى شیر خون بدوشید و زهرى كه به سرعت هلاك كننده است .
12. فرصت طلبان به سر كار آمدند .
حضرت سلام الله علیها در فرازهایى از خطبه فدكیه به گروه هاى فرصت طلب كه منتظر بودند تا بعد از رحلت پیامبر از موقعیت ‏بهره برند پرداخته است . و ویژگى‏هاى آنها را نیز بیان فرموده است .

amirrezajafary بازدید : 56 چهارشنبه 17 مهر 1392 نظرات (0)

 


به مناسبت رحلت رسول اکرم و شهادت امام حسن مجتبی(ع) و امام رضا(ع) ویژه نامه ای برای شما کاربران عزیز آماده شده است. گروه خواندنی های باشگاه خبرنگاران:

آخرین لحظات زندگی پیامبر(ص) چگونه گذشت؟

در این موقع سوادة بن قیس برخاست و گفت: موقع بازگشت از نبرد "طائف" در حالی كه بر شتری سوار بودید، تازیانه خود را بلند كردید كه بر مركب خود بزنید، اتفاقا تازیانه بر شكم من اصابت كرد، من اكنون آماده گرفتن قصاصم.

زیارت سه بعدی از مسجدالنبی و قبرستان بقیع

برای دریافت تصاویر سه بعدی و همچنین زیارت سه بعدی مسجد النبی و قبرستان بقیع می توانید این مطلب را مشاهد کنید.

زیارت سه بعدی حرم امام رضا(ع)
برای دریافت تصاویر سه بعدی بخش های مختلف حرم امام رضا(ع) از جمله  گلدسته ها/نقاره خانه/سقاخانه و... می توانید این مطلب را مشاهده کنید.

درس‌هايي از عظمت خاتم الانبياء به روایت آيت الله صافي

تاريخ زندگي پيغمبر اسلام در همه حالات نمايشگر تصميم و عزم راسخ و پايداري و استقامت او است.

کوتاه اما پرمحتوا از کریم اهل بیت (ع)

از آن‌ حضرت‌ سؤال‌ شد : كرم‌ چيست‌ ؟ فرمود : بخشش‌ پيش‌ از خواهش‌ و اطعام‌ در قحطى‌ . (تحف‌ العقول‌ ، ص‌ 227) سؤال‌ شد بخل‌ چيست‌ ؟ فرمود : آنچه‌ در كف‌ دارى‌ شرف‌ بدانى‌ ، و آنچه‌ انفاق‌ كنى‌ تلف‌ شمارى‌. (تحف‌ العقول‌ ، ص‌ 227)

40 حدیث از پیامبر(ص)، امام حسن و امام رضا(ع)

با توجه به نزدیک شدن به 28 و 29 صفر که مصادف با رحلت خاتم النبیا حضرت محمد(ص)، شهادت کریم آل طه امام حسن مجتبی(ع) و شهادت ثامن الحجج امام رضا (ع)است 4 حدیث گهر بار از این سه ماه ولایت برای شما کاربران عزیز آماده کرده ایم.



سوگ عالم، غم آدم

بهشت در پسِ قرنها انتظار به میزبانیِ او زیور بسته و عالم خاک در حسرت کوچ او به غم نشسته است و انسان در این میان،در انسانیت خود و در شرافت و سعادت خود تا ابد مرهون و مدیون اوست که او باران لطف خدا بود بر جامعه بشری و روح حیات و هشیاری انسان در کالبد بی روح عالم خاک. سلام و درود جاودانه خدا بر او باد.

پیامک‌های ویژه رحلت پیامبر اعظم(ص)و شهادت کریم اهل بیت

به مناسبت 28 صفر رحلت جانگداز پیامبر اعظم (ص) و شهادت کریم اهل بیت امام حسن مجتبی تعدادی پیامک برای شما خوانندگان گرامی آماده کرده ایم.

زیارت آنلاین حرم امام رضا(ع)
السلام عليک يا علی بن موسی الرضا


نرم افزار زیارت امام رضا (ع) + دانلود


نرم افزار زیارت امام رضا (ع) بر روی سیستم عامل اندروید قابل اجراست.

شبكه سحر در ماتم سه نگين درخشان اهل بيت (ع)

شبکه سحر برنامه هايي را به مناسبت فرارسيدن ايام سوگواري ماه صفر و رحلت رسول اکرم (ص) و شهادت امام رضا (ع) پخش فیلم های سینمایی " ولایت عشق" و " محمد رسول الله " را در دستور خود دارد.



کتاب جامع الکترونیکی "حضرت محمد (ص)" +دانلود

اولین کتاب جامع الکترونیکی "حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم" از تاریخ اسلام تا زیارت نامه صوتی آن حضرت را شامل می شود.

طرح ویزه شهادت امام حسن مجتبی(ع)

چندین طرح ویژه شهادت کریم اهل بیت(ع)، که دیدن آن ها خالی از لطف نیست.

ویژگی های مهم حضرت محمد(ص)

پدر و مادرم فداى تو اى رسول خدا! با مرگ تو رشته‏اى پاره شد که در مرگ دیگران اینگونه قطع نشد، با مرگ تو رشته پیامبرى، و فرود آمدن پیام و اخبار آسمانى گسست.

روایت امام رضا (ع) از موی خاتم النبیا(ص)

مردی از نوادگان انصار خدمت امام ‏ رضا علیه‏السلام رسید. جعبه‏ای نقره‏ای رنگ به امام داد و گفت: «آقا! هدیه‏ای برایتان آورده‏ام که مانندآن را هیچ کس نیاورده است».

وصایای امام حسن مجتبی (ع) به جناده

جنادة بن ابی‏امیه گوید: در آن بیماری که امام حسن (ع) به دنبال آن از دنیا رحلت فرمود: به دیدار آن حضرت رفتم و در پیش روی آن حضرت طشتی بود پر از خون که در اثر زهر معاویه لعنة الله آن خونها در طشت ریخته بود.


صوت های ویژه رحلت پیامبر اعظم (ص) و شهادت امام حسن مجتبی(ع)

دخترم گریه تو پشت مرا می شکند

ای دل دیوانه راهی باز کن، تا مدینه یک نفس پرواز کن

چشمهاشو بسته بود نبی، تو نفسهای آخرش

امشب هوای غربت رخنه به سینه کرده

دست من و دامان تو یا رسول الله، درد من و درمان تو یا رسول الله

amirrezajafary بازدید : 65 چهارشنبه 17 مهر 1392 نظرات (0)

1. طلب کتف توسط پیامبر صلّی الله علیه و اله و سلم

 

در این روز پیامبر صلّی الله علیه و اله و سلم دوات و کتف طلبیدند تا بنویسند که خلافت بلافصل برای امیرالمؤمنین علیه السلام است، ولی عمر مانع از این کار شد و به ساحت اقدس نبوی صلّی الله علیه و اله و سلم جسارت کرد و گفت: «ان الرجل لیهجر»: «این مرد هذیان میگوید»!

 

همچنین پیامبر صلّی الله علیه و اله و سلم در این روز بر منبر رفتند و خطبه خواندند و مردم را موعظه نمودند و به پیروی از قرآن و عترت فراخواندند.(1)

 

1.       مستدرک سفینه البحار: ج6 ص295. بحارالانوار: ج23 ص473.

 

 

 

 

 

روز بیست و ششم ماه صفر:

 

1. تجهیز لشکر اسامه

 

در این روز در سال 11 هـ . پیامبر صلّی الله علیه و اله و سلم به عده ای خاص از صحابه و به خصوص ابوبکر و عمر و عثمان امر فرمودند برای سفر به روم و جنگ با رومیان به امیریِ اسامه بن زید آماده شوند. آنان از این امر کراهت داشتند و نسبت به فرماندهی اسامه بر سپاه اسلام به خاتم الانبیاء صلّی الله علیه و اله و سلم اعتراض کردند. حضرت فرمودند: «خدا لعنت کند کسی را که از لشکر اسامه تخلف کند»، ولی با این همه ابوبکر و عمر و عثمان تخلف کردند و بازگشتند! (1)
1. بحارالانوار: ج30 ص428 ، ج21 ص410. طبقات ابن سعد: ج2 ص136. مستدرک سفینه البحار: ج6 ص295.

 

 

 

بیستم و هشتم ماه صفر:

 

1. شهادت رسول خدا صلّی الله علیه و اله و سلم

 

شهادت جانگداز و مظلومانة اشرف مخلوقات خاتم الانبیاء محمد بن عبدالله صلّی الله علیه و اله و سلم در سال 11 هـ در سن 63 سالگی به وسیلة سَمّ(1) بوده است؛ و طبق روایاتی عایشه و حفصه آن حضرت را مسموم کرده اند! (2)
در 24 صفر بیماری پیامبر صلّی الله علیه و اله و سلم شدت یافت. (3) پیامبر صلّی الله علیه و اله و سلم هنگام بیماری فرمودند: حبیبم را نزد من حاضر کنید. عایشه و حفصه پدران خود را نزد آن حضرت حاضر نمودند. پیامبر صلّی الله علیه و اله و سلم روی مبارک خویش را بر گردانیدند و فرمودند: «حبیبم را نزد من حاضر کنید». سپس دنبال حضرت علی بن ابیطالب علیه السلام فرستادند. چون نظر مبارک به آن حضرت افتاد ایشان را نزد خود خواندند و کلماتی به حضرت فرمودند. هنگامی که حضرت علی بن ابیطالب علیه السلام از نزد آن حضرت خارج شدند، عمر و ابوبکر به ایشان گفتند:«خلیلت به تو چه گفت»؟ فرمود: «هزار باب علم به من حدیث کرد که از هر باب هزار باب دیگر باز می شود». (4)

 

وصایای پیامبر صلّی الله علیه و اله و سلم

 

پیامبر صلّی الله علیه و اله و سلم در لحظات آخر عمر خود وصیتهایی به امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند و جبرئیل و میکائیل و ملائکه مقربین را بر آن وصیت شاهد گرفتند. از جملة آن کلمات که جبرئیل به پیامبر صلّی الله علیه و اله و سلم می فرمود و امیرالمؤمنین علیه السلام می شنیدند این بود: «خُمست را غصب می کنند و پردة احترامت (حرمتت) را می درند و محاسنت به خون سرت رنگین می شود».

 

امیرالمؤمنین علیه السلام می فرمایند : «هنگامی که آن کلام را فهمیدم، فریاد زدم و بر روی زمین افتادم». بعد فرمایشاتی به حضرت زهرا سلام الله علیها و حسنین علیهما السلام فرمودند. سپس آن وصیت با چند مهر از طلا که آتش به آن نرسیده بود(و ساختة دست بشر نبود) مهر شد و به امیرالمؤمنین علیه السلام تحویل داده شد. (5)

 

غسل و نماز بر بدن پیامبر صلّی الله علیه و اله و سلم

 

امیرالمؤمنین علیه السلام پس از غسل دادن آن حضرت به تنهایی بر ایشان نماز خواندند. (6)

 

مردم به جز اصحاب سقیفه در مسجد جمع شده بودند. امیرالمؤمنین علیه السلام آمدند و فرمودند: «رسول خدا صلّی الله علیه و اله و سلم امام ما است در زمان حیات و پس از وفاتش»، کنایه از اینکه برای نماز بر بدن آن بزرگوار نماز به صورت جماعت نمی خوانیم. در این هنگام مردم دسته دسته داخل می شدند و بدون امام آیة «ان الله و ملائکته یصلون علی النبی، یا ایها الذین آمنو صلّوا علیه و سلّموا تسلیماً» (7) را سه بار می گفتند و بیرون می آمدند.

 

دفن بدن مبارک پیامبر صلّی الله علیه و اله و سلم

 

بعد حضرت مولی الموحدین علیه السلام فرمودند: خداوند در هر مکانی که روح پیامبرش را قبض می کند راضی است که در همان مکان دفن شود، و من آن حضرت را در حجره ای که از دنیا رفته دفن می کنم.

 

امیرالمؤمنین علیه السلام با کمک دیگران قبری حفر کردند و بدن حضرت را داخل قبر قرار دادند. سپس آن حضرت داخل قبر رفتند و صورت پیامبر صلّی الله علیه و اله و سلم را باز کردند و گونۀ راست را بر زمین گذاشته درِ لحد را بستند و خاک روی آن ریختند. (8)

 

خلاصه ای از زندگی پیامبر صلّی الله علیه و اله و سلم

 

آن حضرت دو ماهه - وبنابر نقلی در حمل بودند - که پدر بزرگوارشان جناب عبدالله بن عبدالمطلب علیهما السلام از دنیا رحلت فرمود. 4 یا 7 و یا 8 ساله بودند که مادرشان آمنه بنت وهب در ابواء رحلت فرمود. 8 سال و دو ماه و ده روز از سن شریفشان گذشته بود که جد بزرگوارشان حضرت عبدالمطلب علیه السلام از دنیا رحلت فرمود.

 

25ساله بودند که با جناب خدیجه کبری سلام الله علیها ازدواج کردند .

 

30سال از سن مبارک آن حضرت گذشته بود که حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام متولد شدند. در40 سالگی خداوند آن حضرت را به نبوت مبعوث فرمود. در 45 سالگی به معراج تشریف بردند و در سال پنجم از بعثت، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها متولد شدند.

 

50سال از عمرمبارکشان گذشته بود که جناب ابوطالب علیه السلام و خدیجه کبری سلام الله علیها از دنیا رحلت نمودند.
52 سال و یازده ماه و سیزده روز از سن مبارکشان گذشته بود که به مدینه منوره هجرت فرمودند. بعد از هجرت تقریباً ده سال در مدینه شرف حضور داشتند، تا آنکه در 28 صفر سال 11 ه مسموماً از دنیا رحلت فرمودند. (9)

 

هنگام رحلت پیامبر صلّی الله علیه و اله و سلم ، حضرت زهرا سلام الله علیها بسیار می گریستند. حضرت ایشان را نزد خود فرا خواندند و مطلبی فرمودند که حزن و اندوه حضرت فاطمه سلام الله علیها فرو نشست. وقتی علت را سؤال کردند آن حضرت فرمودند: «پدرم به من خبر داد که اولین نفر از اهل بیتش که به او ملحق می شود منم و مدت این فراق طولانی نیست

amirrezajafary بازدید : 64 چهارشنبه 17 مهر 1392 نظرات (0)

 

 

 

سلام بر تو اي فرستاده خوبي ها، اي مهربانترين فرشته خاک. تو از ملکوت آسمان به زمين فرا خوانده شدي تا انسان را با معناي واقعي اش آشنا کني. تو، آفتاب روشن حقيقت بودي در شام تيره زندگي. از مشرق دلها برآمدي و اکنون، آسمان تب دار غروب جانگداز توست.

در سال يازدهم هجرت رسول اكرم(ص)در آخرين سفرحج (در عرفه)، در مكه و در غديرخم، در مدينه قبل از بيمارى و بعد از آن در جمع ياران و يا در ضمن ‏سخنرانى عمومى، با صراحت و بدونهيچ ابهام، از رحلت ‏خود خبرداد. چنان كه قرآن رهروان رسول خدا (ص)را آگاه ساخته بود كه‏پيامبرهم در نياز به خوراك و پوشاك و ازدواج و وقوع بيمارى وپيرى مانند ديگر افراد بشر است و همانند آنان خواهد مرد.  پيامبراكرم(ص)يك ماه قبل از رحلت فرمود:

" فراق نزديك شده و بازگشت ‏به سوى خداوند است. نزديك است فراخوانده شوم و دعوتحق را اجابت  نمايم و من دو چيزگران در ميان شما مى‏گذارم و مى ‏روم: كتاب خدا و عترتم، و خداوند لطيف و آگاه به  من خبرداد كه اين دو هرگز از يكديگر جدا نشوند تا كنار حوض كوثر برمن ‏وارد شوند. پس خوب بينديشيد چگونه با آن دو رفتار خواهيد نمود."

در حجه ‏الوداع در هنگام رمى‏جمرات فرمود: "مناسك خود را از من ‏فراگيريد، شايد بعد از امسال ديگر به حج نيايم و هرگز مرا ديگر در اين جايگاه نخواهيد ديد."

روزى به آن حضرت خبر دادند كه مردم از وقوع مرگ شما اندوهگين‏و نگرانند. پيامبر در حالى كه به  فضل بن عباس و على بن ‏ابي‌‏طالب(ع) تكيه داده بود به سوى مسجد رهسپار گرديد و پس ازدرود و سپاس  پروردگار، فرمود: "به من خبر داده‏ اند شما از مرگ ‏پيامبر خود درهراس هستيد. آيا پيش از من، پيامبرى بوده است كه‏ جاودان باشد؟! آگاه باشيد، من به رحمت پروردگار خود خواهم ‏پيوست و شما نيز به  رحمت پروردگار خود ملحق خواهيد شد."

روزي ديگر پيامبر (ص) با کمک علي (ع) و جمعي از ياران خود به قبرستان بقيع رفت و براي مردگان طلب آمرزش کرد . سپس رو به علي (ع) کرد و فرمود: "کليد گنجهاي ابدي دنيا و زندگي ابدي درآن، در اختيار من گذارده شده و بين زندگي در دنيا و لقاي خداوند مخير شده ام، ولي من ملاقات با پروردگار و بهشت الهي را ترجيح داده ام."

در چند روز آخر از زندگى رسول اكرم(ص)آن بزرگوار درمسجد پس از انجام نماز صبح فرمود:

"اى مردم! آتش فتنه‏ ها شعله‏ورگرديده و فتنه‏ها همچون پاره‏هاى امواج تاريك شب روى آورده است. مندر روز رستاخيز پيشاپيش شما هستم و شما در حوض کوثر بر من در مي آئيد. آگاه باشيد که من  دربارهثقلين از شما مي پرسم، پس بنگريد چگونه پس از من درباره آن دو رفتار مي کنيد، زيرا که خدايلطيف و خبير مرا آگاه ساخته که آن دو از هم جدا نمي شوند تا مرا ديدار کنند. آگاه باشيد که من آن دو رادر ميان شما به جاي نهادم
 ( کتاب خدا و اهل بيتم ). بر ايشان پيشي نگيريد که از هم پاشيده و پراکنده
خواهيد شد و درباره آنان کوتاهي نکنيد که به هلاکت مي رسيد."

آنگاه پيامبر (ص) با زحمت به سوي خانه اش  به راه افتاد. مردم با چشماني اشک آلود آخرين فرستاده الهي را بدرقه مي کردند. در آخرين روزها پيامبر به علي (ع) وصيت نمود که او را غسل و کفن کند  و بر او نماز بگزارد. علي (ع) که جانش با جان پيامبر آميخته بود، پاسخ داد: " اي رسول خدا ، مي ترسم طاقت اين کار را نداشته باشم. "

پيامبر (ص) علي (ع) را به خود نزديک کرد . آنگاه  انگشترش را به او داد تا در دستش کند. سپس شمشير، زره و ساير وسايل جنگي خود را خواست وهمه آنها را به علي سپرد.

فرداي آن روز بيماري پيامبر (ص) شدت يافت اما او در همين حال نيز اطرافيان خود را درباره حقوق مردم و توجه به مردم سفارش مي کرد. سپس به حاضران فرمود: " برادر و دوستم را بخواهيد به اينجابيايد." ام سلمه، همسر پيامبر گفت: " علي را بگوييد بيايد. زيرا منظور پيامبر جز او کس ديگرينيست." هنگامي که علي (ع) آمد ، پيامبر به او اشاره کرد که نزديک شود. آنگاه علي (ع) را در آغوش گرفت و مدتي طولاني با او راز گفت تا آنکه از حال رفت و بيهوش شد. با مشاهده اين وضع، نواده هاي پيامبر (ص) حسن و حسين (ع) به شدت گريستند و خود را روي بدن رسول خدا افکندند. علي (ع)  خواست آن دو را از پيامبر (ص) جدا کند. پيامبر (ص) به هوش آمد و فرمود:

"علي جان آن دو را واگذار تا ببويم و آنها نيز مرا ببويند، آن دو از من بهره گيرند و من از آنها بهره گيرم."

سرانجام پيامبر (ص) هنگامي که سرش بر دامان علي (ع) بود، جان به جان آفرين تسليم کرد. 

جلوه هايي از حقيقت وجودي نبي اکرم (ص) در قرآن کريم
از عايشه پرسيدند: اخلاق پيامبر چگونه بود؟ پاسخ داد: �خلق و خوي پيامبر(ص)، قرآن بود.� شخصيت جامع و چند بعدي پيامبراسلام و كمال و عظمت معرفتي، اخلاقي و وجودي آن بزرگوار، قرآن مجسم و ناطق است كه به عنوان نماد مطلق و تام �انسان كامل� در ميان آدميان، حجت و الگويي ماندگار مي باشد.
اگر قرآن كريم، كلام تشريعي حضرت حق است، پيامبر اكرم(ص) كلمه الله الاعظم و كلام تكويني خدا است. اگر قرآن كتابي است با حقايق جاودانه و هميشگي، پيامبر اكرم(ص) نيز حقيقتي عيني و جاودانه است. اگر قرآن بطون و لايه هاي معنايي و مصداقي عميق و گسترده اي دارد كه تلاش براي كشف آن حقايق بايد استمرار داشته باشد، پيامبر اكرم(ص) نيز ذخيره اي تمام نشدني و حقيقتي است عيني و انساني، كه شناخت ابعاد مختلف شخصيت ايشان و دستيابي به عمق سيره، سلوك و سنت آن حضرت به جهاد و اجتهادي مستمر نيازمند است. اگر نياز بشريت به قرآن هرگز پايان نمي يابد و تكامل علمي و اجتماعي انسان، نياز او را به حقايق قرآن كريم نه تنها كاهش نمي دهد كه روزافزون مي سازد، نياز انسان امروز و فردا به پيامبر اكرم(ص) و درس ها و آموزه هاي ايشان پايان ناپذير است و اگر اسلام خاتم اديان و قرآن خاتم كتب آسماني است، پيامبر اكرم(ص) خاتم النبياء و قله رفيع كمال انساني است. او خليفه الله الاعظم و واسطه ابدي نزول فيض الهي است كه: �و ما ارسلناك الا رحمه للعالمين�. قرآن كريم نسخه مكتوب حقيقت نور محمدي(ص) است و پيامبر اكرم (ص) آينه تمام نماي صفات حسناي حق و نور مطلق خداوند متعال بر عالم و آدم.
پيامبر اكرم(ص) به اميرالمؤمنين(ع) فرمود: علي! كسي جز تو و من خدا را نشناخت و كسي جز خدا و تو مرا نشناخت و كسي جز خدا و من تو را نشناخت. شناخت و معرفت حضرت حق- جل و علا- در حد اعلايي كه براي غيرخدا ميسر است، جز براي كساني كه در كانون نور محمد(ص) و علي(ع) قرار دارند، امكان پذير نيست، چرا كه اين معرفت و شناخت معرفتي است شهودي و نه ذهني، معرفتي است متناسب با اوج كمال و تعالي شناسنده، نه مدرسه اي و استدلالي. از آن سو نيز معرفت تام نبي(ص) و وحي(ع) جز براي حضرت حق، براي كسي حاصل نمي شود، چرا كه ديگران همه فروتر از اين دو وجود مقدس- كه نور واحدي از منشأ واحدند- مي  باشند و دستيابي به معرفت تام آنان برايشان مقدور نخواهد بود. حضرت حق در قرآن كريم فراوان درباره پيامبر اكرم(ص) و معرفي ايشان سخن گفته است كه براي آشنايي با جايگاه عظيم نبي اكرم(ص) به اين آيات بايد مراجعه كرد: در قرآن كريم اطاعت خدا و پيامبر(ص) در كنار هم مطرح و اطاعت از رسول خدا، همان اطاعت خدا شمرده شده است.آزار و ايذاء پيامبر اكرم(ص) موجب عذاب دردناك و لعنت خداوند در دنيا و آخرت تلقي شده و دوستي خداوند متعال مشروط به اطاعت از پيامبر اكرم(ص) گرديده است. خلق و خوي الهي پيامبر اكرم و رحمت و عطوفت آن حضرت مايه انسجام و وحدت مسلمانان به شمار آمده و با تعبير �وانك  لعلي خلق عظيم�، توصيف شده، تعبيري كه تنها درباره پيامبر به كار رفته است. پيامبر اكرم(ص) عامل رهايي و آزادي مردمان از زنجيرها و بندهاي سخت معرفي شده است.

بندهايي كه از سويي خرافات و عادات زشت و از سوي ديگر ستمگران و سلطه جويان بر فكر و انديشه و رفتار و حركت تعالي جويانه انسان ها ايجاد كرده اند. او �عبدخدا� معرفي شده است كه با عبوديت و بندگي ذات حق، به عالي ترين درجه عبوديت دست يافته و از همه تعلقات و وابستگي ها رها شده است.گستره فيض و لطف نبي اكرم نه تنها همه مردمان و آدميان كه عالميان را شامل شده و آن حضرت به عنوان �رحمه للعالمين� معرفي شده است.... اين توصيف ها گوشه اي از معرفي پيامبر(ص) در قرآن است كه مروري همراه با تأمل و درنگ در اين آيات و ديگر آيات، مي تواند آفاق و ابعاد شخصيت الهي نبي اكرم(ص) را براي ما روشن سازد.
علاوه بر اين، برخي سوره هاي قرآن كريم اساساً در شأن پيامبر اكرم(ص) است و اين غير از سوره هايي است كه به وجود مبارك آن حضرت تأويل شده است. �يس� كه قلب قرآن كريم است و سرچشمه هايي از معرفت و حكمت از آن جاري است، به پيامبر اكرم(ص) منسوب است. سوره
47 قرآن کريم به نام نامي آن بزرگوار نام نهاده شده است: "محمد" (ص)، علاوه براين سوره فتح، سوره حجرات، سوره نجم، سوره مجادله، سوره تحريم، سوره قلم، سوره مزمل، سوره مدثر، سوره بلد، سوره ضحي، سوره شرح (انشراح)، سوره تين، سوره علق، سوره قدر، سوره كوثر برخي از سوره هايي است كه ناظر به شأن و جايگاه عظيم و مرتبه رفيع آن حضرت در پيشگاه خداوند متعال است. هر كدام از اين سوره ها و آيات نوراني آن، مالامال از حرمت و لطفي است كه خالق متعال براي اين برترين بنده مقرب خود قائل است.

 

در اينجا وصيت نامه امام مجتبي عليه السلام را که خطاب به برادر خود امام حسين عليه السلام است را مي آوريم تا با گوش دل آخرين توصيه هاي امام خود را شنوا و سپس عامل باشيم.

 

و اين هم وصيتي است که از امالي شيخ(ره) نقل شده که به برادرش امام حسين(ع) فرمود:

" هذا ما اوصي به الحسن بن علي الي اخيه الحسين بن علي: اوصي انه يشهد ان لا اله الا الله وحده لا شريک له، و انه يعبده حق عبادته، لا شريک له في الملک، ولا ولي له من الذل، و انه خلق کل شيء فقدره تقديرا، و انه اولي من عبد، و احق من حمد، من اطاعه رشد، و من عصاه غوي، و من تاب اليه اهتدي.

فاني اوصيک يا حسين بمن خلفت من اهلي و ولدي و اهل بيتک ان تصفح عن مسيئهم، و تقبل من محسنهم، و تکون لهم خلفا و والدا، و ان تدفنني مع رسول الله صلي الله عليه و آله فاني احق به و ببيته، فان ابوا عليک فانشدک الله بالقرابة التي قرب الله عزوجل منک و الرحم الماسة من رسول الله صلي الله عليه و آله ان تهريق في محجمة من دم، حتي نلقي رسول الله صلي الله عليه و آله فنختصم اليه و نخبره بما کان من الناس الينا بعده" ثم قبض (ع) .(1)

" اين است آنچه وصيت مي کند بدان حسن بن علي به برادرش حسين بن علي: وصيت مي کند که گواهي دهد معبودي جز خداي يکتا نيست که شريک ندارد، او پرستش مي کند او را بدان جهت که شايسته پرستش است، شريکي در سلطنت ندارد و سرپرستي از خواري براي او نيست، و براستي که هر چيزي را او آفريده و بخوبي و به طور کامل اندازه گيري آن را مقدر فرموده، و شايسته ترين معبود، و سزاوارترين کسي است که او را ستايش کنند، هر که فرمانبرداري او کند راه رشد را يافته، و هر کس که نافرمانيش کند به گمراهي و سرگشتگي افتاده و هر کس به سوي او بازگردد راهنمايي گشته است.

من تو را سفارش مي کنم اي حسين به بازماندگانم از خاندان و فرزندان و خانواده خودت که از بدکارشان درگذري، و از نيکوکارشان بپذيري، و براي آنها جانشيني و پدري مهربان باشي، و ديگر آنکه مرا کنار رسول خدا دفن کني که من به او و خانه او شايسته تر از ديگران هستم...

و اگر از اين کار مانع شدند و جلوگيري کردند، من تو را به حق قرابت و نزديکي که خدا براي تو قرار داده و قرابتي که با رسول خدا داري سوگندت مي دهم که اجازه ندهي در اين راه به خاطر من به اندازه خوني که از حجامت گرفته مي شود خون ريخته شود تا آنگاه که رسول خدا(ص) را ديدار کنيم و شکايت خود به نزد او بريم، و آنچه از اين مردم پس از وي بر سر ما رفته به او گزارش کنيم..."

اين را فرمود و از دنيا رفت، درود خدا بر او باد.

و در روايت شيخ مفيد(ره) اينگونه آمده که پس از جريان مسموم شدن خود فرمود:

" فاذا قضيت فغمضني و غسلني و کفني و احملني علي سريري الي قبر جدي رسول الله (ص) لا جدد به عهدا، ثم ردني الي قبر جدتي فاطمة بنت اسد رضي الله عنها فادفني هناک، و ستعلم يا ابن ام ان القوم يظنون انکم تريدون دفني عند رسول الله(ص) فيجلبون في ذلک، و يمنعونکم منه، و بالله اقسم عليک ان تهريق في امري محجمة دم". " چون من از دنيا رفتم، چشم مرا بپوشان و مرا غسل ده و کفن نما، و مرا در تابوت و به سوي قبر جدم رسول خدا(ص) ببر تا ديداري با او تازه کنم، سپس به سوي قبر جده ام فاطمة بنت اسد رضي الله عنها ببر و در آنجا دفنم کن، و زود است بداني اي برادر که مردم گمان کنند شما مي خواهيد مرا کنار رسول خدا(ص) به خاک بسپاريد، پس در اين باره گرد آيند و از شما جلوگيري کنند، تو را به خدا سوگند دهم مبادا درباره من به اندازه شيشه حجامتي خون ريخته شود."

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    مطالب سایت درچه سطحی مشاهده نمودید؟
    سایت های کاربردی

    leader.jpg
    drrohani.jpg
    majlis.png
    ghgh.png
    http://www.8pic.ir/images/82086723376344085293.png
    images54.jpeg
    5445.jpeg
    http://www.8pic.ir/images/32420978701375817097.jpeg
    آمار سایت
  • کل مطالب : 426
  • کل نظرات : 5
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 4
  • آی پی امروز : 105
  • آی پی دیروز : 46
  • بازدید امروز : 115
  • باردید دیروز : 59
  • گوگل امروز : 1
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 115
  • بازدید ماه : 397
  • بازدید سال : 4,522
  • بازدید کلی : 61,758