چهارشنبه سیاه خرمشهر[۵] یا در برخی منابع مخالف درگیری خرداد ۵۸ خرمشهر[۶] به درگیریهای خونین روز چهارشنبه ۹ خرداد ۱۳۵۸ اشاره دارد که میان نیروهای سپاه پاسداران، کماندوهای نیروی دریای و کانون فرهنگی - نظامی خرمشهر(به فرماندهی محمد جهانآرا) از یک سو و نیروهای سازمان سیاسی خلق عرب مسلمان ایران ، جبهه التحریر(شعبه حزب بعث در خوزستان[۷]) و گروه مجاهدین عرب مسلمان (به فرماندهی شاکر شکوری ) از سوی دیگر در گرفت. روزنامه کیهان مجموع تلفات انسانی درگیریهای آنروز خوزستان را تا عصر روز جمعه ۴۹ کشته و ۱۶۹ مجروح و آقای جبروتی فرمانده سپاه پاسداران خرمشهر آمار تلفات حوادث چهارشنبه سیاه را 70 کشته و 400 زخمی اعلام کرد [۸]همچنین درگیریهای خرمشهر بازتاب گستردهای در رسانههای خارجی از جمله در رادیو آمریکا، رادیو کلن و رادیو بی.بی.سی داشت.[۹]منابع دیگر[۱۰] تعداد کشته شدگان این درگیری را ۳۳ نفر اعلام نمودند .
محتویات
[نهفتن]تشکیل گروهها و سازمانها با دیدگاههای مختلف[ویرایش]
حدود دو هفته پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، آیتالله محمد طاهر آل شبیر خاقانی با توجه به اینکه یکی از روحانیون باسابقه و مراجع تقلید خرمشهر بود توانست با نظارت بر کمیته انقلاب که ترکیبی از عرب ها و غیر عرب های منطقه بود ، تا حدود فراوانی زمام امور منطقه را در دست گیرد. یکی از مهمترین فرمانهایی که شیخ شبیر در جهت حفظ تمامیت ارضی کشور[۱۱] صادر کرد بستن همه مناطق مرزی خرمشهر اعم از زمینی و دریایی تا اطلاع ثانوی بود و کنترل مرزها را به عشایر عرب ساکن نوار مرزی خرمشهر محول کرد[۱۲].از سوی دیگر , چند روز پس از تشکیل کمیته ، عده ای از شیوخ منطقه با اشغال ساختمان کنسولگری آمریکا در خرمشهر ، کمیته مستقلی بنام کمیته عربها یا ستاد رزمندگان خلق عرب را تشکیل دادند که پس از مدتی بنام سازمان سیاسی خلق عرب خوزستان موسوم شد و گفته میشود تمام کسانی که آنجا رفت و آمد می کردند باید لباس محلی می پوشیدند [۱۳].کمیته اول شهر بعلت اختلافهای درون آن منحل شد (در کمیته اول تمام سران عشایر در شورای مرکزی کمیته عضو بودند )و کمیته دوم هم به این علت که تنها دو نفر از سران عشایر در آن عضو بودند مورد مخالفت شیخ شبیر قرار گرفت و اعلام نمود که ۵۰٪ از اعضای کمیته باید عرب و ۵۰٪ عجم باشند که سرانجام شورای جدید شهر و کمیته دوم انقلاب در مورخه ۴ فروردین ۱۳۵۸ اعلام انحلال نمود [۱۴][۱۵] در کنار این تحولات نیروهای انقلابی همراه با محمد جهانآرا ، «کانون فرهنگی نظامی جوانان مسلمان خرمشهر» را تشکیل دادند و سعی نمودند در اموری چون انتظامات شهری و مرزی و دستگیری عوامل رژیم سابق و دیگر مسایل مختلف سیاسی و اجتماعی استان به فعالیت بپردازند.
در کنار سازمان سیاسی خلق عرب, گروهی با عنوان «روشنفکران انقلابی عرب» با در دست گرفتن ساختمان سازمان زنان در خرمشهر «کانون فرهنگی خلق عرب مسلمان ایران» را تشکیل دادند. این کانون قشر روشنفکر را هدف تبلیغات خود داشت. این کانون طی اعلامیههایی مبارزه علیه «ارتجاع عرب و فارس», احیای فرهنگ عرب، رشد سیاسی مردم و ایجاد محل تجمع برای اقوام عرب که مسایل خود را مطرح کنند، را جزء اهداف خود بیان کردند. [۱۶][۱۷] در ۱۸ اسفند ۱۳۵۷ آیت الله خامنهای به همراه فرمانده لشکر خوزستان به منظور رسیدگی به مسأله تشکیل خلق عرب ایران در خرمشهر با شیخ شبیر خاقانی ملاقات کردند و چندی بعد نیز مهندس بازرگان و هیأت همراه وی در ۲۹ اسفند به دیدار شیخ شبیر خاقانی در خرمشهر رفته و با وی مذاکره کردند[۱۸]
سازمان سیاسی خلق عرب و کانون فرهنگی خلق عرب از زمان پیروزی انقلاب بارها با راهاندازی تجمع از انقلاب اسلامی و دولت موقت حمایت کرده بودند[۱۹].كانون فرهنگي خلق عرب ، سه شعار اساسي را محور حركت خود قرار داده بود: اول اين كه دروس مدارس خوزستان بايد به زبان عربي باشند، دوم آن كه نفت بايد ابتدا در خوزستان مصرف و سپس به بيرون ارسال شود و سوم اين كه مسؤولان استان خوزستان بايد همگي از عرب زبانان باشند[۲۰].
تهدید آیتالله آل شبیر خاقانی[ویرایش]
دریادار مدنی استاندار وقت خوزستان در دیدار با شیخ شبیر خاقانی و جمعی از مقامات محلی آبادان و خرمشهر گفت: «هرکس نغمه تجزیه طلبی در این استان ساز کند به شدت او را سرکوب میکنیم» وی افزود «برای حفظ امنیت و انتظامات شهر با توجه به محدودیت پرسنل شهربانی قرار است عدهای از جوانان پاسدار به استخدام دولت در آیند و انتظامات شهر را با ضوابط نظامی به عهده بگیرند. وی با اشاره به مشکلات منطقه گفت در گذشته سیاست استعماری مبتنی بر تحقیر خلقها بود و تنها خلق عرب نبود که زیربار ستم بود»[۲۱]در پی اظهارات دریادار مدنی و دخالتهای بی رویه کمیتههای انقلاب که از خارج از شهر به خرمشهر آمده بودند, شیخ شبیر خاقانی در دوم اردیبهشت ۱۳۵۸ با انتشار اعلامیهای تهدید کرد که به عنوان اعتراض کشور را ترک خواهد کرد. در پی این واقعه امام خمینی از آیت الله طالقانی و حجت الاسلام احمد خمینی خواستند با شبیر خاقانی مذکره کرده و از وی بخواهند در این وضعیت بحرانی کشور را ترک نکند. حجت الاسلام احمد خمینی در تماس تلفنی با شیخ شبیر خاقانی مراتب تأسف امام خمینی را از شنیدن خبر تصمیم شیخ شبیر خاقانی در مورد ترک ایران ابلاغ کرده و از او خواست که «در این اوضاع بحرانی کشور را ترک نکند زیرا در این صورت احتمال وقوع رویدادهای ناخوشایندی در خوزستان میرود»[۲۲][۲۳]در پی تصمیم شیخ شبیر خاقانی مبنی بر ترک ایران عناصر سازمان سیاسی خلق عرب در حمایت از آیت الله شبیرخاقانی و درخواست از دولت که برای جلوگیری از خروج ایشان تظاهراتی برپا کردند. شیخ شبیرخاقانی پس از دریافت پیامهای آیت الله شریعتمداری و آیت الله طالقانی و ملاقات با نماینده امام خمینی از تصمیم خود منصرف شد[۲۴]
حضور هیات اعزامی خلق عرب در تهران[ویرایش]
مهندس بازرگان در تلاش برای قانونی نمودن مطالبات گروه خلق عرب طی نامهای از آیتالله شبیر خاقانی خواست تا هیاتی از منتخبان عرب خوزستان را جهت ارائه خواستههای خود و مذاکره با دولت موقت و لحاظ کردن این خواستهها در قانون اساسی به تهران اعزام کند[۲۵] در مورخه سوم اردیبهشت ۱۳۸۵ و به دنبال دعوت رسمی نخست وزیر دولت موقت،«هیأت اعزامی خلق عرب مسلمان ایران» متشکل از سی نفر از روشنفکران عرب وارد تهران شدند تا ضمن مذاکره بامهندس بازرگان خواستههای خود را مطرح کنند. هیأت اعزامی ضمن مذاکره با دولت موقت با آیت الله طالقانی نیز دیدار و گفتگو کرد. در اوائل اردیبهشت ۱۳۵۸ «هیأت نمایندگان خلق عرب مسلمان ایران اعزامی به تهران» طی نامهای خواستههای خود را در چندین بند اعلام نمود که شامل درخواستهای زیر بود :
- اعتراف به ملیت خلق عرب ایران و درج آن در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران .
- تشکیل مجلس محلی در منطقه خودمختار که مسئولیت قانونگذاری محلی و نظارت بر اجرای قوانین را دارا باشد و مشارکت خلق عرب ایران در مجلس موسسان و مجلس شواری ملی و مشارکت در هیئت وزیران به نسبت جمعیت آن .
- تشکیل دادگاههای عربی
- زبان عربی زبان رسمی منطقه خودمختار باشد .
- آموزش به زبان عربی در مدارس ابتدایی و نیز آموزش فارسی همراه با عربی در مراحل دیگر آموزشی .
- تاسیس دانشگاه به زبان عربی و نیز توجه لازم برای استفاده از بورسهای خارج از کشور جهت اعزام جوانان خلق عرب ایران .
- انتشار و چاپ کتاب و روزنامه به زبان عربی و ایجاد برنامه های رادیویی و تلویزیونی به زبان عربی و مستقل از برنامه شبکه سراسری.
- اولویت استخدام در بخش دولتی و خصوصی با خلق عرب ایران و در مرحله بعد با دیگر اقلیتهای ملی متولد و ساکن در منطقه خودمختار .
- تخصیص مقادر کافی از درآمد نفت برای آبادانی منطقه.
- نامگذاری شهرها و روستاها بنامهای تاریخی عربی آنها که رژیم فاشیستی پهلوی آنها را تغییر داده است .
- شرکت فرزندان خلق عرب در ارتش و نیروهای انتظامی محلی در چهارچوب منطقه خودمختار.
- تجدیدنظر در تقسیم اراضی ، با رعایت اصل زمین از آن کسی است که آنرا میکارد [۲۶][۲۷].
مهندس بازرگان ، در پاسخ اعلام نمود که خواستهای عربزبانان ایرانی در قانون اساسی آینده منظور خواهد شد.سفر هیأت اعزامی خلق عرب به تهران و برگزاری کنفرانس مطبوعاتی درباره اهداف و خواستههای خلق عرب بازتاب گستردهای در رسانههای خارجی از جمله یونایتدپرس و رادیو لندن داشت. [۲۸]
تقابل دو گروه[ویرایش]
در شانزدهم فروردین ۵۸ ، بدنبال تظاهراتی که به دعوت سازمان سیاسی خلق عرب ایران در پشتیبانی از ملت فلسطین و محکوم کردن موافقتنامه بگین - سادات در خرمشهر برگذار شد به سمت تظاهر کنندگان تیراندازی که این تیراندازی متقابلا توسط افراد سازمان سیاسی خلق عرب پاسخ گفته شد . در اثر این درگیری سه نفر مجروح شدند [۲۹][۳۰] پس از این حادثه اعلامیهای توسط کانون نظامی- فرهنگی در خرمشهر منتشر شد درحالیکه عدهای براین عقیده بودند که در آن به شیخ شبیر و فرزندش اهانتهایی شده است[۳۱]. این اعلامیه که به اسم بازاریان خرمشهر منتشر شده بود خشم اکثریت مردم اعم از فارس و عرب که آیه الله شیخ شبیر خاقانی را به عنوان یک روحانی و مجتهد مبارز میشناختند برانگیخت و باعث تظاهرات و تجمع درمسجد امام صادق شد. تظاهر کنندگان ضمن محکوم کردن منتشر کنندگان اعلامیه حمایت خود از آیه الله شیخ شبیر خاقانی را اعلام نمودند. آیه الله شیخ شبیر خاقانی طی سخنرانی در مسجد ، استاندار خوزستان و ناخدا خوشنام فرمانده پایگاه دریایی خرمشهر را مورد انتقاد قرار داد و اعضای کانون فرهنگی نظامی را وابسته به بیگانگان خواند و آنها را متهم به تحریک مردم کرد. جمعیت پس از اجتماع ، با توصیه شیخ شبیر خاقانی مبنی بر حفظ اتحاد و یگانگی، پراکنده شدند.اعضای سازمان سیاسی خلق عرب با عبور از کنار ساختمان کانون نظامی -فرهنگی به سویشان چند تیر شلیک میشود که این افراد متقابلا به تیر اندازی پاسخ و درگیری آغاز میشود.[۳۲] منابع دیگر که در سالهای اخیر منتشر شده اند معتقدند اعضای سازمان خلق عرب با شعار فلیسقط الکانون (کانون باید نابود گردد ) ، با اعضای این گروه درگیر میشوند .[۳۳] در نتیجه ساختمان سازمان نظامی - فرهنگی که محل اقامت مستشار آمریکایی در خرمشهر بود و بعد از انقلاب ۵۷ توسط این گروه اشغال شده بود[۳۴] طعمه حریق شد و ۱۶ نفر از اعضای مستقر در کانون که جهان آرا در میان آنان بود توسط اعضای سازمان سیاسی خلق عرب دستگیر می شوند.[۳۵] علاوه بر این سه نفر از کارمندان ساواک که در کانون فرهنگی نظامی زندانی بودند به دست افراد سازمان سیاسی خلق عرب افتادند.تعداد ۸ نفر از دوطرف نیز مجروح شدند. درپی این تحولات علوی فرماندار خرمشهر جلسهای با حضور فرمانده پایگاه دریایی خرمشهر، رییس شهربانی، فرمانده ژاندارمری و روحانیون تشکیل داد و از روحانیون خواست برای آزادی دستگیر شده ها اقدام کنند که پس از رای زنی با سازمان خلق عرب دستگیر شده ها در ساعت یک بعد از نیمه شب بعد از گذراندن چهار ساعت آزاد و مجروحین به بیمارستان انتقال داده شدند.[۳۶] [۳۷]
خلع سلاح عمومی[ویرایش]
به دنبال این تحولات دریادار مدنی اظهار داشت که تمام کانونها و کمیتهها باید منحل شود و در این باره با آیت الله شیخ شبیر خاقانی و دولت مذاکره خواهد شد.[۳۸] وی بعد از خاتمه جلسه به اقامتگاه شبیر خاقانی رفت و با او به توافق رسید که به جز سازمان سیاسی خلق مسلمان عرب تمام کانونهای موجود منحل شود و مقامات دولتی با مشارکت این سازمان امور انتظامی را تحت نظر بگیرند ولی درست در زمانی این مذاکرات جریان داشت عدهای به شهربانی حمله و آنجا را خلع سلاح کردند[۳۹][۴۰] مدنی در یک مصاحبه اختصاصی با روزنامه اطلاعات در روز ۲۶ اردیبهشت اعلام کرد از جمعه ۲۸ اردیبهشت خلع سلاح در خوزستان آغاز خواهد شد و به مدت یک هفته پایان میپذیرد.[۴۱] همچنین شورای تامین خرمشهر در یک روز سه اعلامیه مبنی بر تخلیه اماکن دولتی و انحلال کلیه کمیتهها و گروهها و در این اعلامیهها همچنین به خلع سلاح عمومی از جمعه مورخه ۲۸ اردیبهشت تاکید شده بود.[۴۲]
ورود کماندوهای نیروی دریایی به خرمشهر[ویرایش]
پس از آن فرماندار خرمشهر اعلام کرد تعدادی از واحدهای پاسداران انقلاب وارد شهر خرمشهر شدهاند و به زودی تعدادی دیگر نیز وارد خواهند شد. علاوه براین اعلام شد که نیروهای ارتش نیز برای حفظ نظم و مقابله با هر نوع عمل ضد انقلابی به خرمشهر آمده اند[۴۳] همچنین دریادار مدنی در مصاحبه با روزنامه آیندگان گفت:
"هر نیرویی را که ضد انقلابی بود درهم میشکنیم و هیچ حوصله تلاشهای ضد انقلابی را نخواهیم داشت… خلع سلاح را ما در خوزستان به این صورت عمل میکنیم که سلاح را از دست آدمهای غیر مسئول در بیاوریم و آن را فقط در اختیار کسانی که پاسداران انقلاب اسلامی هستند و مؤمن به انقلاب اسلامی میگذاریم.
همچنین افزود:
لذا به منظور برقراری آرامش در خرمشهر حدود یک صد نفر از افراد نیروی دریایی به این شهر اعزام شدهاند
همزمان با مباحثی که بین مقامات دولتی و گروههای مخالف در مورد اجرای مفاد بیانیههای سه گانه فرمانداری خرمشهر جریان داشت, کانون فرهنگی خلق عرب در اعلامیهای خواهان اعطای خود مختاری به عربستان ـ خوزستان ـ محکومیت اتهام تجزیه طلبی, اجرای برنامههای عربی در صدا و سیما و انتصاب استاندار بومی شد[۴۵]
نقض توافق خلع سلاح و آغاز درگیری[ویرایش]
در سحرگاه ۷ خرداد سه نفر مسلح ، از سازمان سیاسی خلق عرب ، که برای خوردن صبحانه به بازار رفته بودند ، به وسیله کماندوهای نیروی دریایی در شهر غافلگیرانه خلع سلاح شدند و اسلحههای آنان ضبط و یک نفرشان نیز دستگیر شد[۴۶] ، پس از آزاد نمودن آنها ، افراد مذکور که بازگشت بدون اسلحه را به سازمان ، نوعی سرشکستگی تلقی می کنند [۴۷]، به اداره بندر رفته و با حمله به گمرک ، یک نفر پاسدار و یک نفر نگهبان مامور گارد گمرک را به قتل رسانده و سه تن دیگر را زخمی می کنند ، دو نفر از ایشان هم زخمی می شود که پس از انتقال به بیمارستان توسط افراد نیروی دریایی دستگیر می شوند[۴۸][۴۹]. بلافاصله پس از این واقعه، دریادار مدنی به خرمشهر آمد و جلسهای چند جانبه با فرماندار، شهردار، برخی روحانیان و برادرآیتالله آل شبیر خاقانی انجام گردید. نمایندگان آل شبیر، مصر بودند که سران قبایل گفتهاند، ۲۴ ساعت دیگر مهلت لازم است تا قضایا بهطور مسالمتآمیز حل و فصل شود. بنابر این توافق شد که ضرب الاجل خلع سلاح تا روز ۱۰ خرداد تمدید شود.[۵۰] در همین روز شیخ شبیر خاقانی که برای دیدار با امام از چند روز قبل در قم بودند وارد خرمشهر شدند. وی که در این سفر با امام خمینی, نخست وزیر و آیتالله طالقانی ملاقات کرده بود اعلام داشت مرکز قول دادهاست در قبال خلع سلاح به خواستههای آنها ترتیب اثر بدهد[۵۱]
از این زمان ، سازمان سیاسی و کانون فرهنگی خلق عرب شروع به سنگربندی اطراف ساختمانها نمودند و تعداد زیادی عناصر مسلح از سایر نقاط به شهر وارد شدند [۵۲].در بامداد ۹ خرداد ۱۳۵۸ و حدود دو ساعت پس از توافق مدنی و نمایندگان شیخ شبیر خاقانی، چهار فرد مسلح با اتومبیل به محل تحصن مخالفان سازمان سیاسی خلق عرب آمده و اقدام به تیراندازی نمودند. این گروه همچنین با شلیک تیر به سوی شهربانی فضای شهر را ملتهب کردند.نظر جهان آرا ، مخالف این نظر است و گفته :
يك ماشين سفيدرنگ به سمت مسجد جامع آمد و پس از شليك تير و پرتاب كوكتل مولوتوف متواري شد؛ و بهدنبال آن، عناصر سازمان سياسي به شهر آمده و شروع به سنگربندي كردند. آنها پمپ بنزين خيابان فردوسي را به آتش كشيدند. خيابان مولوي را بستند، طرف مرز شلمچه، دو يا سه انبار مخابرات را به آتش كشيدند؛ و تعدادي خانه و مغازه را غارت كردند[۵۳].
به دنبال این تحولات دریادار مدنی در شهر حالت فوقالعاده اعلام کرد. توافق تمدید ضرب الاجل ۲۴ ساعته برای خلع سلاح عمومی نقض و بلافاصله پاسداران انقلاب و تکاوران ارتش وارد عمل شده و مرکز سازمان سیاسی خلق عرب و کانون فرهنگی خلق عرب را محاصره و بعد از پارهای درگیریها آنجا را تصرف کردند. در این درگیری ۳ نفر از سازمان سیاسی خلق عرب کشته و ۱۰ نفرمجروح و ۳۷ نفر دستگیر میشوند.[۵۴]. به درخواست دریادارمدنی از وزیر کشور علاوه بر اعزام پاسدار از نیروی هوایی دزفول خواسته شود که با رشته پروازهایی به نمایش قدرت بپردازد[۵۵] روزهای چهارشنبه و پنج شنبه صدای گلوله در همه جای شهر شنیده میشد. آمار کشته بسیار بالا است. در اواسط روز جمعه صدای گلوله و درگیری کمتر شد.
ساعت ۸ صبح، ساختمانهاي پست و تلگراف و چندين مغازه را به آتش كشيده شد. همچنين ساختمان دخانيات طعمه حريق شد. بهعلت آتشسوزي، برق و تلفن قسمتهايي از شهر قطع شد و نیروهای دولتی در آبادان بهحال آمادهباش درآمدند. در همين روز، روزنامه اطلاعات نوشت: «سازمان سياسي خلق عرب اقدام به سنگربندي در خيابانها كرده است و صداي رگبار لحظهاي در شهر قطع نميشود. از عشاير خوزستان و ساير نيروهاي خلق عرب براي كمك دعوت شده و آنها وارد شهر شدهاند. ساعت ۹ صبح، حمله به كلانتري يك خرمشهر توسط افراد آن دفع گرديد. در سهراه شلمچه واقع در جاده مرزي، نیروهای سازمان خلق عرب قسمتي از تأسيساتي را كه قابل استفاده نبود، به آتش كشيدند». علاوه بر اين، در ساعت ده و سی دقیقه صبح، افراد خلق عرب از طريق كارون و اروندرود به پايگاه دريايي خرمشهر حمله كردند.جايگاه پمپ بنزين و نمايندگي جنرال موتورز و يك سوپرماركت به آتش كشيده شد. هنگام ظهر، سه كشتي هزارتني تجاري را آتش زدند. روزنامه بامداد مورخه ۱۰/۳/ ۱۳۵۸ درباره حمله به پايگاه دريايي خرمشهر نوشت: «پيش از ظهر، خلق عرب از طريق رودخانه كارون و اروندرود با موتور لنج و دوبه (بارج) كه در آنها سنگر گرفته بودند، به پايگاه نيروي دريايي خرمشهر حمله كردند؛ و پايگاه به دفاع پرداخت. اين حمله و دفاع به مدت سه ساعت ادامه داشت كه در نتيجه با عقبنشيني نيروهاي خلق عرب مرتفع شد».
در اين شرايط، عدهاي از نيروهاي مسلح خلق عرب خارج از شهر، به طرف اين شهر حركت كردند؛ و يا در شهرهايي همچون اهواز و آبادان به تحركاتي دست زدند. در اهواز، مسئله بدون حادثه خاتمه يافت؛ اما در آبادان، تعدادي از اتومبيلهايي كه در گوشه و كنار پارك شده بودند، آسيب ديدند؛ و ساختمان شركت نفت نيز كه در ايستگاه ۱۰ و در كنار بهمنشير قرار گرفته بود، مورد تهاجم مسلحانه واقع شد و خساراتي به آن وارد آمد. در همين روز، شیخ شبير طي يك مصاحبه مطبوعاتي تهديدآميز گفت: «ما خواهان تفاهم با دولت هستيم و اگر دولت تفاهم نشان ندهد، عواقب وخيم اين وضع قابل پيشبيني نيست. من خواهان تغيير احمد مدني (استاندار خوزستان) هستم، زيرا حضور او در اين شهر اوضاع منطقه را پرآشوبتر ميكند». در اين ميان، راديو صوتالجماهير عراق و راديو عربي كويت با نقل اخبار به گونهاي تحريكآميز، ادامه درگيريها تا تحقق خودمختاري عربستان را نويد دادند؛ و راديو كويت در بخش اخبار عربي خود گزارش داد: «اعراب ايران اعلام كردند كه سلاحهاي خود را تحويل نخواهند داد، مگر پس از اينكه دولت خواستهاي آنها در مورد خودمختاري را تأمين كند». از سوي ديگر، راديو بغداد به زبان عربي مرتباً براي مردم عرب خوزستان، پيام ميفرستاد. نيروهاي عراقي نيز در مقابل پاسگاههاي مرزي به تجمع نيرو و اقدامات تحريكآميز دست زدند و بالگردهاي آنها در خسروآباد به پرواز در آمدند. علاوه بر اين، سيل سلاح از آن سوي مرز ايران و عراق بهداخل خوزستان سرازير شد.تا دو سه روز اول شروع درگيري خرمشهر، عراق اسلحه زيادي در منطقه توزيع كرد و شايد حدود بيست تا سي هزار قبضه اسلحه در نوار مرزي خرمشهر تخليه نمود. يعني كاميون، كاميون اسلحه ميآوردند و كنار نهر خين خالي ميكردند؛ و هركس ميخواست ميآمد از نهر عبور ميكرد و اسلحه ميگرفت، بهصورتي مانند صف آرد و برنج، صف ميكشيدند تا اسلحه دريافت كنند». دریادار مدني (استاندار خوزستان) نيز در همين رابطه گفته است: «از جانب عراق توطئههايي ميشود، صد قبضه كلاشينكف از منطقه جمعآوري شده است. عراق مذبوحانه اسلحه قاچاق وارد ايران ميكند و نمايش قدرت در مرزها را آغاز كرده است.» وي افزود: «در روزهاي اخير، ما سلاحهايي بهدست آوردهايم كه مارك عراق دارد»[۵۶].
روزنامه کیهان مجموعه تلفات انسانی درگیریهای اخیر خوزستان را تا عصر امروز ۴۹ کشته و ۱۶۹ مجروح اعلام کرد همچنین درگیریهای خرمشهر بازتاب گستردهای در رسانههای خارجی از جمله در رادیو آمریکا، رادیو کلن و رادیو بی. بی. سی داشت [۵۷] سرلشکر غلامعلی رشید جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در گفت و گو با ویژهنامه روزنامه ایران بر شرکت نیروهای مردمی (بسیج) و نیروهای کانون فرهنگی - نظامی میگوید:
من با تماسی که با شهید محمد جهان آرا(عضو کانون فرهنگی نظامی) داشتم، در جریان جزئیات جریان قرار گرفتم. ایشان از ما تقاضای کمک کرد. با دو فروند هلی کوپتر شنوک و ۱۲۰ رزمنده و مقدار زیادی سلاح از دزفول پرواز کردم و در پادگان دژ خرمشهر فرود آمدم. شهید جهان آرا آمد و من سلاح خودم را هم به او تحویل دادم. اینها جلو آمده بودند و بچههای سپاه و کمیته و بسیج هم متقابلاً در جواب آنها پیشروی کردند و مراکز اینها را گرفتند. یکی دو روز طول کشید و همه مراکزی را که اینها بعد از انقلاب اشغال کرده بودند، پس گرفتیم. خودمان در مقر اصلی مرکزیت سازمان خلق عرب که در منطقه کوت شیخ و مشرف بر رودخانه کارون بود، مستقر شدیم.
پس از درگیری[ویرایش]
در روز ۱۲ خرداد تعداد زیادی از عناصر خلق عرب و کانون خلق عرب مسلمان پس از یک راهپیمایی، در مسجد امام جعفر صادق(ع) تحصن کردند و با صدور قطعنامهای، خواستار برکناری مسببین اصلی حوادث شدند و همینطور، شناسایی و محاکمه سایر مسئولین و حملهکنندگان به منزل شبیر خاقانی، جمعآوری سلاحهایی که ادعا میشد در بامداد جهارشنبه قبل از درگیری بین افراد غیر مسول لباس شخصی در مسجد جامع توزیع گردیده بود، روشن شدن اخبار سه روز اخیر که مغرضانه پخش شده بود، حمایت کامل از شبیر خاقانی بهعنوان رهبر مذهبی خوزستان، نفی تجزیهطلبی و محکومیت تبعیض و رسیدگی به کشتار را طی ۴۸ ساعت آینده، از نخست وزیر خواستند. بهدنبال آن، شیخ شبیر خاقانی نیز اعلام کرد: «روشی که دولت در خوزستان انتخاب کرده، خطرناک است و ادامه اعمال آن بدین شدت، عواقب وخیمی برای دولت و ملت خواهد داشت.» وی تأکید کرد: «من با موارد ۱ تا ۱۲ قطعنامه۱۲ مادهای متحصنین را تأیید میکنم. تیمسار مدنی باید منتقل شود؛ و در قطعنامه(مورد بند۱۲) برای این کار به دولت پنج روز وقت میدهم.».[۵۹]. در روز ۱۳ خرداد پس از فروکش شدن درگیری در شهر کانون فرهنگی ـ نظامی طی اطلاعیهای خلع سلاح خود را اعلام نمود. در این روز همچنین هیاتی مرکب از نمایندگان مطبوعات، جبهه دمکراتیک ملی ایران، جمعیت حقوقدانان، کانون وکلا و چند گروه سیاسی جهت برسی اوضاع از تهران وارد خوزستان شدند. در همین روز، سازمان سیاسی خلق عرب با نام سازمان سیاسی خلق عرب محمره و به نمایندگی از خلق عرب، دبیرکل سازمان ملل را دعوت کرد. در روز ۱۵ خرداد به دنبال لغو حالت فوقالعاده در شهر توافق نامه هشت مادهای بین شیخ شبیر خاقانی و استاندار خوزستان امضا شد.. بندهای این توتفق نامه عبارت بود:
- انتخاب افراد در مشاغل و سازمانهای دولتی بر مبنای ملاکهای اسلامی و اعتقاد به ضوابط انقلاب اسلامی؛
- تحقیق و شناسایی و دستگیری فوری مسببین و محرکین حوادث اخیر و محاکمه آنها، اعم از دولتی و غیر دولتی؛
- برقراری امنیت و حفظ انتظامات شهر و روستا زیر نظر شهربانی و ژاندارمری منطقه و انحلال تمام شوراها و کانونها و سایر سازمانها و ناحیههای انتظامی بومی؛
- رسیدگی به خانوادههای شهدا و مقتولین و مجروحین حادثه خرمشهر؛
- توجه به عملیات عمرانی شهر و روستا در منطقه؛
- تأیید تمام فعالیتهای فرهنگی در چارچوب اهداف و ضوابط اسلامی؛
- بررسی و تعقیب حمله به منزل شیخ شبیر و تحت پیگرد قرار دادن عاملان آن؛
- آزادی دستگیرشدگان و رسیدگی به وضع آنها.
متحصنین مسجد امام صادق اظهار داشتند تنها «زمانی دست از تحصن برمی داریم که ابتدا دولت اسرای عرب را آزاد نماید و پاسداران انقلاب از خرمشهر بیرون رانده شوند.» متحصنان برای اجرای خواستههای خود تا هجدهم همان ماه مهلت دادند. ولی در ۱۸ خرداد در پی سخنرانی حجت الاسلام گلسرخی نماینده آیتالله شریعت مداری به تحصن خود پایان دادند و بدنبال آن آیت الله شبیر خاقانی و فرماندار خرمشهر هر یک به صورت جداگانه اعلامیههایی دادند و خواهان حفظ برادری و اتحاد شدند[۶۰]
نقش عراق[ویرایش]
اصولاً موضوع خوزستان جزو يكي از بندهاي مرامنامه حزب بعث است[۶۱].مدني، استاندار خوزستان، 15/2/ 1358 نامههاي به وزير كشور نوشت و در اين باره تصريح كرد: كنسول عراق در خرمشهر با بعضي از عناصر مشكوك محلي رابطه دارد. وي افزود: اين مسلم شده كه كنسول عراق در خرمشهر يكي از فعالان دستگاه جاسوسي است و در خرابكاري دست دارد. اخيراً نامبرده سفارش كرده است در نقاط مختلف خرمشهر، براي وي خانه اجاره كنند و اكنون خانهها مهياست. علاوه بر اين گفته ميشود كه كارمندان حساس كنسولگري عراق از4 نفر به14 نفر كه همه و يا اغلب آنها افسر ميباشند، افزايش يافته است. وي در مورد مدرسه عراقيها مينويسد: مدرسه عراقيها در خرمشهر نيز كانون جاسوسي است. مسئول مدرسه عراقيها، وليد سامرايي رايزن فرهنگي كنسولگري عراق ميباشد كه قبلاً مسئول جبههالتحرير خوزستان در عراق بوده است و فعاليتهاي خود را از بصره اداره ميكرد و از جاسوسان شناخته شده ميباشد.صدام حسین كه تازه به مقام رياست جمهوري عراق دست يافته بود، در نامهاي به شوراي انقلاب ادعا كرد، شركت خرابكاران عراقي در خوزستان به تلافي مداخله ايران در كردستان عراق بوده است[۶۲] .