به مناسبت سالروز ازدواج حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س) تلاقی دو نور یا رسول الله! به خدا سوگند اندوخته دنیا و آخرت من شما هستی. اکنون موقع آن شده که برای خود همسری انتخاب کنم و تشکیل خانواده دهم، تا با وی مأنوس گردم و از ناراحتیهای خویش بکاهم. اگر صلاح بدانی و دختر خود فاطمه(ع) را به عقد من در آوری سعادت بزرگی نصیب من شده است. |
صدای شیعه:
آیت الله ابراهیم امینی
فاطمه زهرا(ع) دختر پیغمبر اکرم و از دوشیزگان ممتاز عصر خویش بود. پدر و مادرش از اصیل ترین و شریف ترین خانواده های قریش بودند. از حیث جمال ظاهری و کمالات معنوی و اخلاقی از پدر و مادر شریفش ارث می برد و به عالی ترین کمالات انسانی آراسته بود. شخصیت و عظمت پیامبر اکرم روز به روز در انظار مردم بالا می رفت و قدرت و شوکت او زیادتر می شد، به همین علت دختر عزیزش زهرا(ع) همواره مورد توجه بزرگان قریش و رجال با شخصیت و ثروتمند قرار داشت و هر از چندگاه از او خواستگاری می کردند، اما پیامبر با خواستگاران طوری رفتار می کرد که می پنداشتند مورد غضب پیامبر قرار گرفته اند.رسول خدا فاطمه را برای علی(ع) نگاه داشته بود و مایل بود از جانب او پیشنهاد شود. پیامبر از جانب خدا مأمور بود که نور را با نور به ازدواج در آورد. اصحاب رسول خدا احساس کرده بودند که پیغمبر اکرم تمایل دارد فاطمه(ع) را با علی پیوند ازدواج دهد، ولی از جانب علی پیشنهادی نمی شد. یک روز عمر و ابوبکر و سعد بن معاذ و گروهی دیگر که پیامبر تقاضای ازدواج آنها را رد کرده بود، در مسجد گرد آمده بودند و از هر دری سخن می گفتند، در این بین سخن از فاطمه به میان آمد. ابوبکر گفت: مدتی است که اعیان و اشراف عرب فاطمه(ع) را خواستگاری می نمایند، اما پیغمبر اکرم پیشنهاد احدی را نپذیرفته و در جوابشان می فرماید: تعیین همسر فاطمه با خداست. برای همه روشن بود که خدا وپیغمبر، فاطمه را برای علی(ع) نگاه داشته اند. سپس ابوبکر به عمر و سعد بن معاذ گفت: حاضرید به اتفاق هم نزد علی برویم و جریان را برایش تشریح کنیم و اگر به ازدواج مایل بود، همراهی اش کنیم؟! آنها از این پیشنهاد استقبال و او را در این کار تشویق کردند.سلمان فارسی می گوید: عمر و ابوبکر و سعد بن معاذ بدین قصد از مسجد خارج شدند و به جانب آن حضرت شتافتند.علی (ع) فرمود: از کجا می آیید و به چه منظور اینجا آمده اید؟