loading...
۩۞۩.شوق پرواز.۩۞۩
amirrezajafary بازدید : 77 چهارشنبه 01 آبان 1392 نظرات (0)


بچه ام کوچولو بود، از من بیسکویت خواست.گفتم: امروز می خرم.
وقتی به خانه برگشتم فراموش کرده بودم. بچه دوید جلو و پرسید: بابا بیسکویت کو؟
گفتم: یادم رفت!!!
بچه تازه به زبان آمده بود، گفت: بابا بَده، بابا بَده.
بچه را بغل کردم و گفتم: باباجان! دوستت دارم.
گفت: بیسکویت کو؟
دانستم که دوستی بدون عمل را بچه سه ساله هم قبول ندارد.
چگونه ما میگوئیم خدا و رسول و اهل بیت او را دوست داریم، ولی در عمل کوتاهی میکنیم؟!!

amirrezajafary بازدید : 51 چهارشنبه 01 آبان 1392 نظرات (0)

امام علی(ع):

از دروغ بر کنار باشید که با ایمان فاصله دارد.شخص راستگو در راه نجات و بزرگواری است اما دروغگو بر لب پرتگاه هلاکت و خواری قرار دارد.حسد نورزید که حسد ایمان را همچون آتش که هیزم را خاکستر کند،

خطبه86نهج البلاغه

amirrezajafary بازدید : 52 چهارشنبه 01 آبان 1392 نظرات (0)

 

 

    تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد

 

 

 


 

 «أفضلُ الاعمال اِنتظارُ الفَرج» بهترين عمل، انتظار آمدن حضرت مهدي عليه السلام است

هر جمعه می گوییم برای ظهورش صلوات - کاش این جمعه بگوییم به یمن حضورش صلوات

کاش از قلبم به قلبش راه داشت،کاش زهرا(س)هم زیارتگاه داشت 

اللهم اغْنِني بِحلالِكَ عَن حرامكَ وبفضلِكَ عَمَّنْ سِواكِ "

amirrezajafary بازدید : 69 چهارشنبه 01 آبان 1392 نظرات (0)

رسول خدا (صلى الله عليه و آله) فرمود:

هو شهر اوله رحمة و اوسطه مغفرة و اخره عتق من النار؛

رمضان ماهى است كه ابتدايش رحمت است و ميانه‏اش مغفرت و پايانش آزادى از آتش جهنم.

amirrezajafary بازدید : 58 چهارشنبه 01 آبان 1392 نظرات (0)

"برادرم"خواهرم"حواست باشد....

داریم جایی "زنـدگـــی" میکنیم کـه:

هَرزگی "مـُـــــد" اســت (!)

بی آبرویــی " کلاس" اســـت (!)

مَســـــتی دود " تَفـــریــح" اســـت (!)

رابطه با نامحرم "روشــن فکــری" اســت (!)

گــُـرگ بــودن رَمـــز "مُوفقیت" اســـت (!)

بی فرهنگی "فرهنگ" است(!)

پشت به ارزش ها واعتقادات کردن نشانه "رشد ونبوغ" است (!)

و......................

خدایا ممنون که نه باکلاسم نه روشنفکر ونه... فقط تو رو میخواهم و بس

و تو ای همسنگر

مواظب باش
amirrezajafary بازدید : 114 چهارشنبه 01 آبان 1392 نظرات (0)

بزرگترین آرزوت چیه ؟

بزرگترین آرزوی دست نیافتی چطور ؟

سلامتی !

پول !

خانواده !

.

.

.

نمی دونم !!! اما یه چیزی رو می دونم که هیچ کدوم از این آرزوها به تنهایی خوب نیست !؟!؟

مثلا اگه سلامتی داشته باشی ، اما پول یا خانواده نداشته باشی !

یا اگه پول داشته باشی ، سلامتی یا خانواده نداشته باشی چطور !

به نظر من خدای مهربونی که من می شناسم حتما می دونسته آرزوی ما آدما چیه .

خیلی جاها راهنمایی می کنه ما رو ، باید بعضی وقتا نکته ها رو زود گرفت .

یه امام مهربون که مثل یه رفیق خوب همیشه همراه ، درمان دل ، همدم غصه ها و ...

او آمادست که فقط ما نگاه کنیم . لب هامون رو تکون بدیم . آروم فقط بگیم سلام .

بقیش با تو پدر مهربون ...

amirrezajafary بازدید : 39 چهارشنبه 01 آبان 1392 نظرات (0)

اللهم عجل لولیک الفرج

با سلام و عرض خسته نباشید خدمت تمامی دوستان عزیز

از اینکه چند روزی غیبت داشتم ببخشید. متاسفانه چند روزی به

علت بیماری در بیمارستان بودم.

انشاء الله که بتوانم این چند روز غیبت رو با مطالب خوبی جبران نمایم.

اللهم عجل لولیک الفرج

amirrezajafary بازدید : 142 چهارشنبه 01 آبان 1392 نظرات (0)

 

نان حلال خيلی خيلی خوب است. من نان حلال را خيلی دوست دارم.

ما بايد هميشه دنبال نان حلال باشيم. مثل آقا تقی

آقا تقی یک ماست‌بندی دارد. او هميشه پولِ آبِ مغازه را سر وقت می دهد تا آبی كه 

در شيرها می ريزد  و ماست می بندد حلال باشد.

آقا تقی می گويد: آدم بايد يك لقمه نان حلال به زن و بچه‌اش بدهد تا فردا كه

سرش را گذاشت روي زمين و عمرش تمام شد، پشت سرش بد و بيراه نباشد.

دايي من كارمند يك شركت است. او می گويد:

تا مطمئن نشوم كه ارباب رجوع از ته دل راضي شده،

از او رشوه نمی گيرم. آدم بايد دنبال نان حلال باشد.

دایی ام می گويد: من ارباب رجوع را مجبور می کنم قسم بخورد كه راضی است

و بعد رشوه می گيرم!

عموی  من يك غذاخوری دارد. عمو هميشه حواسش است كه غذای خوبی به مردم بدهد.

او می گويد: در غذاخوری ما از گوشت حيوانات پير استفاده نمی شود و هر چه ذبح 

می كنيم كره الاغ است كه گوشتش تُرد و تازه است و كبابش خوب در می آيد.

او حتماً چك می كند كه كره الاغ‌ها سالم باشند وگرنه آن‌ها را ذبح نمی كند.

عمويم می گويد: ارزش يك لقمه نان حلال از همه‌ی پول‌های دنيا بيشتر است!!

آدم بايد حلال و حروم نكند.

عمو می گويد: تا پول آدم حلال نباشد، بركت نمی كند. پول حرام بی بركت است.

من فكر می كنم پدر من پولش حرام است؛

چون هيچ‌ وقت بركت ندارد و هميشه وسط برج كم می آورد .

تازه يارانه‌ها را خرج می كند و پول آب و برق و گاز را نداريم كه بدهيم.

ماه قبل گاز ما را قطع كردند چون پولش را نداده بوديم. ديشب مي‌خواستم به پدرم بگويم:

اگر دنبال يك لقمه نان حلال بودی، پول ما بركت می كرد و هميشه پول داشتيم؛

اما جرأت نكردم.

ای كاش پدر من هم آدم حلال خوری بود.

amirrezajafary بازدید : 59 چهارشنبه 01 آبان 1392 نظرات (0)

ادله اى كه نقش انسان را در مقدرات شب قدر ثابت مى كند به شرح زير تقديم مى گردد:

 

 

۱- حالات و دريافت هاى شخصى

 كسانى كه اهل دعا و راز و نياز و اهل شب قدر هستند، نقش خويش را در شب قدر به خوبى دريافته اند. گاهى اين حالات آن چنان ژرف و تاثيرگذار است كه تا شب قدر آينده و بلكه تا آخر عمر، در همه افكار، اخلاق، كردار و رفتار شخص رخنه كرده و آن را در يك خط و سير معنوى قرار مى دهد. ديگرانى هم كه به اين حد از معنويت راه پيدا نمى كنند، به فراخور حال خود از مجالس و محافل و شب زنده داریهای شب قدر بهره بردارى كرده و فيض معنوى مى برند. ريشه اصلى اين دگرگونى ها و حالات، به خود افراد بر مى گردد و اينكه تا چه حد خود را آماده بهره بردارى از بركات شب قدر و فضيلت هاى آن كرده باشند. اگر معنوياتى كه در شب قدر نصيب انسان شده و در زندگى آن ها تحولى آفريده، هيچ ارتباطى با آنان نداشته باشد و تنها به خدا و فرشتگان و نويسندگان مربوط باشد كه هر چه بخواهند، براى هر كس بدون ملاحظه حالاتش تقدير كنند در اين صورت مقتضاى حكمت و مصلحت اين است كه يا به هيچ كس هيچ ندهند و يا آنچه مى دهند، به همه يكسان و على السويه بدهند؛ در حالى كه ما مى دانيم همه بركات خداوندى در شب قدر براى بندگان سرازير مى گردد و با اختلاف و تفاوت به آنان داده مى شود؛ پس نتيجه مى گيريم تنها دليل اين تفاوت، كارها و اعمال و ميزان تلاش خود بندگان است و بس. نتيجه اينكه يكى از راه هاى رسيدن به اينكه آيا افراد در مقدرات منتخب قدر، صاحب نقش هستند يا نه، اين است كه ببينيم چه اندازه دگرگونى در همين شب با بركت در آنان ايجاد گشته است.

amirrezajafary بازدید : 52 چهارشنبه 01 آبان 1392 نظرات (0)

گفتم:خدایا از همه دلگیرم...... گفت :حتی از من؟

گفتم خدایا دلم را ربود................ گفت:پیش از من؟

گفتم خدایا چقدر دوری....................... گفت:تو یا من؟

گفتم :خدایا تنهاترینم……….............…... گفت:پس من؟

گفتم:خدایا کمک خواستم……................ گفت:از غیر از من؟

گفتم:خدایا دوستت دارم..............................گفت:بیشتر از من؟

گفتم:خدایا اینقدر نگو من……............. گفت:من تو هستم و تو من...

            

 

amirrezajafary بازدید : 83 چهارشنبه 01 آبان 1392 نظرات (0)

اگر می‌خواهید رضایت آقا امام زمان (عج) و به دنبال آن رضایت خداوند را به دست بیاورید ، در یك جمله بهترین عمل این است كه: آن‌چه را خداوند واجب كرده است ، انجام دهید و آن‌چه را حرام كرده است، ترك نمایید...

 

« بسم الله الرحمن الرحیم »

 

اما شیعیان در عصر غیبت وظایف دیگری دارند كه به طور مختصر به برخی از آن‌ها با استفاده از روایات اشاره می‌كنیم.

1. معرفت وشناخت مقام امام وامامت ولایت

الف : لزوم شناخت إمام :

فضیل گفت از حضرت ابو جعفر علیه السّلام شنیدم می‌فرمود : هر كس بدون معرفت امام بمیرد مرگ او چون مردن مردم جاهلیت است هرگز عذر مردم را در شناختن امام نمى‏پذیرند ، كسى كه با شناختن امام بمیرد ، او را زیانى نخواهد رسید چه جلوتر از ظهور امام بمیرد یا بعد از آن و كسى كه بمیرد ؛ در حالی كه امامش را شناخته ، از دنیا برود ، مانند كسى است كه با قائم عجل اللَّه فرجه در خیمه او بوده‏ است .

سلمة بن عطا از حضرت صادق علیه السّلام نقل كرد كه فرمود:

حضرت امام حسین علیه السّلام در میان اصحاب خود فرمود : اصحاب من ! خداوند مردم را آفرید تا او را بشناسند وقتى شناختند او را مى‏پرستند وقتى او را پرستیدند از پرستش دیگران دست میكشند.

مردى عرض كرد یا ابن رسول اللَّه پدر و مادرم فدایت معنى معرفت خدا چیست؟

فرمود اینکه نسبت اهل هر زمان نسبت به امام زمان خود معرفت و شناخت داشته باشند.

مرحوم شیخ صدوق رحمت الله علیه بعد از نقل این روایت می‌گوید :

یعنی بذلك أن یعلم أهل كل زمان زمان أن الله هو الذی لا یخلیهم فی كل زمان من إمام معصوم فمن عبد ربا لم یقم لهم الحجة فإنما عبد غیر الله عز و جل‏ .

اهل هر زمان باید بشناسند و بدانند كه خدا ایشان را وانگذاشته و زمین را خالى از امام معصوم ننموده كسى كه بپرستد خدائى را كه حجت براى مردم قرار نداده او خداى واقعى را نپرستیده دیگرى را پرستش نموده.

و مرحوم علامه مجلسی نیز می‌گوید :

لعله (علیه السلام) إنما فسر معرفة الله بمعرفة الإمام لبیان أن معرفة الله لا یحصل إلا من جهة الإمام أو لاشتراط الانتفاع بمعرفته تعالى بمعرفته علیه السلام و لما ذكره الصدوق رحمه الله أیضا وجه‏ .

شاید امام علیه السّلام كه معرفت خدا را معرفت امام دانسته منظورش این است كه معرفت خدا حاصل نمى‏شود مگر از طرف امام یا به جهت این كه شرط انتفاع از معرفت خدا معرفت امام است كه اگر خدا را بشناسد ولى امام‏شناسى نداشته باشد ، خداشناسى او برایش سودى ندارد و توضیحى كه صدوق نیز داده است بى‏مناسبت نیست .

amirrezajafary بازدید : 69 چهارشنبه 01 آبان 1392 نظرات (0)

خدا هرشب می گوید:بنده من نماز شب بخوان و ان یازده رکعت است.بنده:خدایا!خسته ام!نمی توانم نیمه شب یازده رکعت بخوانم.خدا:بنده من دو رکعت نماز شفع ویک رکعت نماز وتر بخوان.بنده:خدایا خسته ام برایم مشکل است نیمه شب بیدار شوم.خدا:بنده من قبل از خواب این سه رکعت را بخوان.بنده:خدایا سه رکعت زیاد است.خدا:بنده من فقط یک رکعت نماز وتر بخوان.بنده:خدایا!امروز خیلی خسته ام!ایا راه دیگری ندارد؟خدا:بنده من قبل از خواب وضو بگیر ورو به اسمان کن وبگو یا الله.بنده:خدایا هوا سرد است!نمی توانم دستانم را از زیر پتو در بیاورم!خدا:بنده من در دلت بگو یا الله ما نماز شب برایت حساب میکنیم.بنده اعتنایی نمی کند و می خوابد.خدا:ملائکه من!ببینیدمن اینقدر ساده گرفته ام.اما او خوابیده است.چیزی به اذان نمانده اورا بیدار کنید دلم برایش تنگ شده است.امشب با من حرف نزده.ملائکه:خداوندا!او را بیدار کردیم اما باز خوابید.خدا:ملائکه من در گوشش بگویید پروردگارت منتظر توست.پروردگارا!باز هم بیدار نمی شود.اذان صبح را می گویند.هنگام طلوع افتاب است ای بنده بیدار شو نماز صبحت قضا می شود. خورشیداز مغرب سر بر می اوردوخداوند رویش را برمی گرداند.

amirrezajafary بازدید : 52 چهارشنبه 01 آبان 1392 نظرات (0)

لیوان آب

صدای زیبای آبشار نقره ایرا با همین گوشهای تیزم می شنوم0 گویی که قطره قطره اش برایم حکم یک دریا دارند،صدایشان کردم آمدند وبرایم یک جام از آب گوارا آوردند،گفتم:مگر خودتان تشنه نیستید گفتند ما سیرابیم،اما تو هنوز رودخانه دلت کویر است،لیوان را گرفتم،نوشیدم آن را،گوارا بود وبه دلم نشست ودر همان لحظه دیدم صدایی دگر نمی شنوم،هر چه نگاه کردم آن همان قطرات آب را ندیدم، گفتم خدایا جرا اینگونه مرا تنها گذاردند0 چرا اینگونه سیراب شدم،اما مرا خواب کردند ورفتند،صدایی شنیدم0 به سویش دویدم ورسیدم،آریٍ،آری،این همان آبشار است ورفتم یک لیوان را در کنار سنگ ریزه های آبشار دیدم،دویدم،دویدم،آنقدر که دوباره تشنه شدم اما دیدم نوری کنارم ایستاده ،گفتم که هستی!:

گفت:همان کسی که در انتظارش کنار جاده سرنوشت نشسته ای،گفتم من لیاقت ندارم،چرا سراغم آمدی،گفت:پاک است دلت،اینگونه مگذار آلوده شوند،گفتم:چگونه،گفت مرا طلب کن،صدایم زن،گفت نمی رسد صدایم به گوشت،گفت رسیده،اما نه با آن لحنی که باید مرا طلب کنی،گفتم عشقم را چه کنم،گفت:عاشق باش،اما آنگونه که خودت می گویی بر سر جاده انتظار منتظرش باش0 این را گفت:واز جلوی چشمان سیاهم محو شد

amirrezajafary بازدید : 73 چهارشنبه 01 آبان 1392 نظرات (0)

بنام او که خالق یاس ونرگس است

یا رب المهدی بحق المهدی اشف صدر المهدی بظهور الحجت

ای روح دعا سلام مهدی

1170 بهار وخزان گذشت ونیامدی0سالهاست نگاهم پشت پنجره ای که متعلق به فرداست قاب گردیده وگرد وغبار هجران برآن سایه افکنده0

عمری است که برای آمدنت بی قرارم0 یابن الزهرا،ببین از فراقت سخت بارانیم0 ببین ثانیه ها چگونه از هجر تو بغض کرده وبه هق هق افتاده اند0

آقا جان!حیف نیست ماه شب چهادره پشت ابرهای تیره وپاره پاره پنهان بماند،حیف نیست دیده را شوق وصا ل باشد ولی فروغ دیده نباشد0

بیا وقرار دل بیقرارم شو0 بیا وصداقت آینه را به زلال آبی نگاهت پیوند بزن0 بیا تا سر به دامانت بگذارم وعقده های چندین ساله ام را باز کنم0 تو که معنای سبز لحظه هایی بیا تو که ترنم الطاف حق تعالی بیا0

بیا که از هجرت چون اسپندی بر آتشم0 یوسف فاطمه!کی طنین دلنواز انا بقیه ا000 تو از کعبه مقصود جانها را معطر می نماید0 کی کعبه به خود می بالد وزمین بر قامت دلربایت طواف عشق می گزارد وجان در سعی وصفای نگاه تو محرم می شود ومناسک حج وقربان را بجای می آورد0 برای آمدنت تمام دلهای عشاق دنیا را به ضریح چشمهای قشنگ وعباس گونه ات گره زده ایم ودر مراسم اعتکاف شبهای فراق برای گرفتن حاجتمان دست به دعا برداشته ایم0 آقا جان برای آن لحظه که سبز پوش با پرچم یالثارات الحسین در انتهای افق غباری بپا می شود وتو با ذوالفقار حیدر وسوار بر اسب سفید قصه ها می آیی لحظه ها را بدست باد می سپارم0

بگذار صادقانه بگویم که کهانسالترین آرزوی دلم آرزوی وصال توست!آرزویی که برای بدست آوردنش تمام کلافهای عمرم را به بازار معشوق فروشان برده ام وخودم را در جرگه خریداران یوسف زهرا(س) قرار داده ام0

نازنینم!تو زیبا ترین دلیل برای شبهای قدر وشب زنده داریهای منی تو ضیاعین ودلیل امن یجیب منی 0

آقا جان! می خواهم برایت قصه بگویم 0 قصه سیب وگندم ومردی که سالهاست در میان مردم چشمم ایستاده،قصه خوشه خوشه انتظار وچشمانی که درو میکنند،قصه باران وسطرهایی که دلواپس پونه هاست،قصه اسب وخیال آمدن تو در باران،قصه هایی که مشق هر شب من است0

کاش می شد واژه ها را شست وانتظارراتفسیر کرد ولی افسوس000

میدانی مرز انتظار کجاست!؟آنجا که قطره اشک منتظری سدی از دلواپسی ساخته وقطره قطره انتظار را ذخیره می کند،آنجا که وجودش چون جرعه ای آب از تشنه ای رفع عطش می کند آنگاه که می فرماید اگر شیعیان ما مرا به اندازه قطره ای آب بخواهند هر لحظه ظهور من نزدیکتر می شد0

حس می کنم نزدیکی آنقدر نزدیک که با آمدن یک نسیم تو را احساس کرد وبویید0

خوب می دانم که آخر دل سنگ وطلسم نحس قصه را می شکنی وآنگاه زمان وصل وجان نثاری می رسد0

پس بیا از پس کوچه های انتظار ،بیا که شعرهایم بی قافیه مانده اند،بیا که با آمدنت گم میشود در تبسم تو بغض چندین ساله ام،بیا که غزلهایم مضمون ندارند ومثنوی عشق نا تمام است0

محبوبم!هر روز که میگذردبیشتر از قبل دلم برایت تنگ می شود0 عشق تو سراسر وجودم را فرا گرفته و اگر دلم را بشکافی بر لوح آن نام تو هگ گردیده وکنون ای بهار عشق!می ترسم از خزان عمرترسم از ندیدن است بگو که تا خزان من آیا فرصت بهار دیدن است؟

یابن الزهرا!"لیت شعری أین استقرت بک النوی"0 کاش میدانستم که کجا وکی دلها به ظهور تو آرام خواهند گرفت0

بنفسی أنت!

به جانم سوگند که تا طلوع صبح صادق به انتظارت خواهم ماند ولحظه ها را با تمام سنگینی به دوش می کشم وسکوت ثانیه ها را به ازای فریاد زمان تحمل می کنم فقط برای رسیدن به لحظه با شکوه وصا لت0

آقا جان!

دروادی انتظار زمان را بنگر که چگونه از هجر تو همچون شمع ذره ذره آب می گردد0 کی می آیی که قطره ها به دریا بپیوندند؟خیبر گشای فاطمه(س) کی می آیی؟

کی می آیی که کران تا بیکران دلم را برایت چراغانی کنم وچشمانم را فرش قدومت نمایم؟

بیا که بهار بی صبرانه مشتاق آمدن توست وقلبم جویبار اشکهایی که هرروز وشب برای فراق تو ریخته می شوند0

یاس سفیدم!بیا که با ظهورت آیه"والنهار اذا تجلی" تأویل گردد0 بیا که چشمه سار وجودم سخت خشکیده وفریاد العطش برآورده،بیا تا از نرگس چشمانت عطری برای سجاده ام بگیرم0بیا ومرا زائر شهر قاصدکها کن،بیا000

دلم برای ورود هر عشقی غیر از عشق تو بن بست است ودیده ام جز برای فراق تو نمی بارد0 بیا که هجر توآیه"ان عذابی لشدید" را تفسیر می نماید0 آقا جان!بحق کوچه وچادر خاکی بیا،بیا که سید علی ماتنهاست وچاهی ندارد که غصه هایش را بااو در میان بگذارد0 بیا ورأس سبز شاپرکهایی باش که در جستجوی قبر یاس سرگردان کوچه های هاشمیند0

ای پیدا ترین پنهان من!

تا تو بیایی مروارید چشمانم رابرای سلامتیت صدقه می دهم وبرای آمدنت روزه سکوت می گیرم وبا جام وصال تو افطار می نمایم0 نذر کرده ام که بیایی تا جان شیرین را فرش قدمها یت نمایم0 پس بیا که نذر خود را ادا کنم0

ای آفتاب عمر!

تا تو بیایی انتظار را قاب میکنم وبر لوح دلم می کوبم0 فریاد را حبس می کنم وبه سکوت اجازه حضور می دهم0 در نبود تو جام تلخ فراق را سر می کشم وسر به دوش هجران می نهم وبرای آمدنت دعا می کنم0 به امید آنروز هزار وصد وهفتادمین شمع را روشن می کنیم ومنتظرت می مانیم0

به خدای کعبه می سپارمت وسبد سبد نرگس ویاس چشم براهی میکنم0

کاش می شد که خدا

اجازه ظهورت می داد

کاش می شد

که در این دیار غربت

ومیان موج غمها

به سکوت سرد وسنگین

رخصت خاتمه می داد

کاش می شد

جمعه ما

شاهد ابروی زیبای تو می شد

دیده نا قابل ما

فرش کیسوی تو می شد

کاش می شد

انتظار منتظر بپایان رسد

وهوا میزبان یاسها و

نسترنها

خاک پای مهدی زهرا شود

کاش می شد

تو هم از انتظار خسته شوی و

برای فرج دعا کنی

کاش می شد

amirrezajafary بازدید : 46 چهارشنبه 01 آبان 1392 نظرات (0)





قرآن به جز از وصف علی آیه ندارد

            

                             ایمان به جز از حب علی پایه ندارد


گفتم بروم سایه لطفش بنشینم 
           

                             گفتا که علی نور بود سایه ندارد



میخواست قلم نقطه ظعفش بنگارد  
              

                                بیچاره ندانست که علی نقطه ندارد






http://s4.picofile.com/file/7792900642/%D9%88%D8%A8%D9%84%D8%A7%DA%AF_%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF_%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_1_%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86_%D8%B9%D8%AC.gifنام علي : عدالت http://s4.picofile.com/file/7792900642/%D9%88%D8%A8%D9%84%D8%A7%DA%AF_%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF_%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_1_%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86_%D8%B9%D8%AC.gif


http://s4.picofile.com/file/7792900642/%D9%88%D8%A8%D9%84%D8%A7%DA%AF_%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF_%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_1_%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86_%D8%B9%D8%AC.gifراه علي : سعادت http://s4.picofile.com/file/7792900642/%D9%88%D8%A8%D9%84%D8%A7%DA%AF_%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF_%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_1_%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86_%D8%B9%D8%AC.gif
http://s4.picofile.com/file/7792900642/%D9%88%D8%A8%D9%84%D8%A7%DA%AF_%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF_%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_1_%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86_%D8%B9%D8%AC.gifعشق علي : شهادت http://s4.picofile.com/file/7792900642/%D9%88%D8%A8%D9%84%D8%A7%DA%AF_%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF_%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_1_%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86_%D8%B9%D8%AC.gif
http://s4.picofile.com/file/7792900642/%D9%88%D8%A8%D9%84%D8%A7%DA%AF_%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF_%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_1_%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86_%D8%B9%D8%AC.gifذكر علي : عبادت http://s4.picofile.com/file/7792900642/%D9%88%D8%A8%D9%84%D8%A7%DA%AF_%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF_%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_1_%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86_%D8%B9%D8%AC.gif
http://s4.picofile.com/file/7792900642/%D9%88%D8%A8%D9%84%D8%A7%DA%AF_%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF_%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_1_%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86_%D8%B9%D8%AC.gifhttp://s4.picofile.com/file/7792900642/%D9%88%D8%A8%D9%84%D8%A7%DA%AF_%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF_%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_1_%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86_%D8%B9%D8%AC.gifhttp://s4.picofile.com/file/7792900642/%D9%88%D8%A8%D9%84%D8%A7%DA%AF_%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF_%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_1_%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86_%D8%B9%D8%AC.gifعيد علي : مبارك http://s4.picofile.com/file/7792900642/%D9%88%D8%A8%D9%84%D8%A7%DA%AF_%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF_%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_1_%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86_%D8%B9%D8%AC.gifhttp://s4.picofile.com/file/7792900642/%D9%88%D8%A8%D9%84%D8%A7%DA%AF_%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF_%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_1_%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86_%D8%B9%D8%AC.gifhttp://s4.picofile.com/file/7792900642/%D9%88%D8%A8%D9%84%D8%A7%DA%AF_%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF_%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_1_%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86_%D8%B9%D8%AC.gif





زیر لوای علی صف کشیده ایم


چشم انتظار مهدی آل محمدیم


غدیر خجسته باد

amirrezajafary بازدید : 58 چهارشنبه 01 آبان 1392 نظرات (0)






امروز که دل قرین شادیست    میلاد تو ای امام هادی است

میلاد تو بر همه مبارک

بر مهدی فاطمه مبارک








باز ، امشب دل مقیم سامراست   مرغ روحم در حریم سامراست

شدگدایی کارم از درماندگی  
 
            

                   دست من سوی کریم سامراست



ولادت امام هادي(عليه السلام) مبارك باد





میلاد باسعادت پاکیزه‏ ترین خلق خدا،معدن لطف و صفا،


موج بلند دریای رسالت،گستره‏ی عظیم ولایت،


پیشوای «متوکل» ستیز،پناه درماندگان،


حضرت امام علی النقی بر عاشقانش مبارک باد



amirrezajafary بازدید : 72 چهارشنبه 01 آبان 1392 نظرات (0)


بزن زنگو ...خیلی وقته منتظرته...


سلام آقا جان سلامی به گرمی حضورتان ای خورشید پنهان 

می دانم لایق نیستم که خود را منتظر بنامم ؛

ولی یوسف زهرا دل ما اسیرتان است ؛

مگر می شود فرزند حیدر و زهرا باشید و بر محب خود سخت بگیرید؟

اصلا من بد آقا جون ؛ من نافورم  .، من گنهکار 


شما را به خوب ها قسم می دهیم که بیایید آقا جان





شما را به جدتان اباعبدالله و عمه تان زینب قسم می دهیم که بیایید

می گن هر وقت دلت گرفت از امام زمانت یادی کن ؛ 


آقا جون خیلی وقته که دلم از دنیا و آدم هاش گرفته ؛

 ای مهربان ترین مهربان بیا

می دونم خیلی بدم ولی با همه روسیاهیم دوستتون دارم



***اللهم عجل لولیک الفرج***






می گویند با یک گل بهار نمی شود

 اما من گلی سراغ دارم که با او دنیا گلستان می شود


 (گل نرگس)


*تنها گلی است که با او دنیا بهار می شود*

http://s2.picofile.com/file/7624193224/%D9%86%D8%B8%D8%B1_%DB%8C%D8%A7%D8%AF%D8%AA%D9%88%D9%86_%D9%86%D8%B1%D9%87_%D8%AF%D9%88%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86.gif
amirrezajafary بازدید : 52 چهارشنبه 01 آبان 1392 نظرات (0)

 

 

گفتم زورم نمیرسه برای برداشتن،گفتند بگو یا علی


گفتم آب می خوام،گفتند خوردی بگو یا حسین


گفتم مشکل به کارم افتاده،گفتند برو مشهد امام رضا


دارم میگم دل تنگم،میگند بگو"اللهم عجل لولیک الفرج"


همه با هم برای فرج آقا امام زمان دعا کنیم...





آقا جان فردا جمعه هست

جمعه های عمرمان دیگه داره تموم میشه ،  نمیایی؟؟؟

بیا درمان دلهای خسته.... چشم انتظار هستیم

دوستان برای فرج آقا صلوات بفرستید.

این پست و با اشک گذاشتم. خیلی دلم گرفته

ای کاش آقا بیاد



هر چند خیلی گناهکارم اما بازم با روی سیاهم براي فرج دعا میکنم





یکی از بزرگوارانی که مشرف شد خدمت حضرت بقیت الله آقا امام زمان

پسر مهزیار  هستش که چند شب مهمون امام زمان (عج)بوده

با صدای آقای کافی .دانلود کنید بنده رو هم دعا بفرمایید.


amirrezajafary بازدید : 41 چهارشنبه 01 آبان 1392 نظرات (0)




عید قربان است و تو باید اسماعیلت را قربانی کنی

 اسماعیل تو چیست؟

معشوقت؟ خانواده ات؟ آبرویت؟ ، شغلت؟ پولت؟  جانت؟
.
.
.
نیازی نیست كه كسی بداند، باید خود بدانی و خدا










بر پیکرعالم وجود جان آمد

صد شکر که امتحان به پایان آمد


از لطف خداوند خلیل رحمان

یک عید بزرک به نام قربان آمد

عید قربان گرامی باد




amirrezajafary بازدید : 42 چهارشنبه 01 آبان 1392 نظرات (0)



خداوندا

با ستايشت تو را تسبيح مي گويم جز تو خدايي نيست

كار بد كردم و بخود ظلم نمودم

به گناه خود اعتراف مي كنم

تو مرا ببخش كه تو بخشنده مهرباني






روز نهم ذيحجه روز عرفه روزى است كه حق تعالى بندگان خويش را

 به عبادت و طاعت خود خوانده و مَوائد جُود و احسان خود را

 براى ايشان گسترانيده و شيطان در اين روز خوار و

حقيرتر و رانده تر و خشمناكترين اوقات برای شیطان خواهد بود.




http://s1.picofile.com/file/7970629458/Untitled22_1.jpg

امشب را قدر بدانید!


از غروب شب عرفه تا غروب روز عرفه زمان بسیار.......

amirrezajafary بازدید : 70 چهارشنبه 01 آبان 1392 نظرات (0)

عطر پستمون:

اینبار یک یادی کنیم از شهدای گمناممون که خودشون بهمون گفتن::::

از نام ما مپرسید ، ما را که می شناسد...!!!

shahid-gomnam5.jpg

پی نوشت:

یک جرعه شهادت عجیب آدمو آروم می کنه... .

=======================

بی ربط:

چراغ اتاقم را خاموش کنید... .می خواهم چند روز بی خبر بمانم... .تا خود را بیابم... .

بازم بي ربط:

بيشتر لبخند بزن.....روزها ميگذرد......بگذار از لبخند تو ، اميد بگيرند ديگران.... .

كه بدانـ بخاطر لبخندتـ ، به يقينـ دري از خوبي برايت گشوده مي شود ،

خيليـ زودتر از آنچه تفكرش را نماييـ... .

====================

"انتهای دست نوشته شمیم یار"

====================

با آرزوی ظهور یار و عاقبتـ بخیری برای هممون

و ان شاء الله روزی هممون،یک جرعه شهادت... .

التماس دعادارم از همتون ، بسیـ زیاد... .

amirrezajafary بازدید : 71 چهارشنبه 01 آبان 1392 نظرات (0)

 



.
ای خدای باقر !

علم نیست آنچه در نزد مردمان است


علم آن است که مظهرش باقر العلوم است.

ما را سنگریزه ای از سلسله جبال علوم باقری عنایت کن!

شهادت حضرت امام محمد باقر( ع) تسلیت باد





شهادت رونق معارف تشیّع، احیاگر دانش و دین، مفسر

کتاب مبین و خورشید پنجمین،

حضرت امام باقر علیه السلام بر رهروان راهش تسلیت باد!


 

 

 

amirrezajafary بازدید : 38 چهارشنبه 01 آبان 1392 نظرات (0)

ای بلندای نیکی !

دوست دارم هر آدینه که می رسد ،

ندبه های زائرانت را دانه دانه در جام جمع کنم

و از آن قلب بلوری بسازم

و هنگام ظهورت با قلبی بلوری به استقبالت بیایم .

مولای من یابن الحسن (عج)

..

..

قسم به لحظه های عاشقانه ای كه اشـك

 دوباره حلقه می زند به چشمِ من ، برایِ تــو

 تمـام ِ آسمـانِ شهــر تیره می شود و من

هنوز خیــره مانده ام به سمتِ روشنـایِ تــو

تنهـا مـالِ مــن نیستــی امـّـا ...

دلـی که با تـو باشـد ؛ این حرفهـا را نمی فـهمد ..

..



amirrezajafary بازدید : 82 چهارشنبه 01 آبان 1392 نظرات (0)

عید غدیر؛ عید الله اکبر

عید غدیر، عید الله اكبر و عید آل محمد و ارزشمندترین و والاترین عید اسلامى‏است. هیچ روزى در طول سال، فرخنده ‏تر و مبارك‏ تر از این روز مقدس نزد شیعیان اهل‏ بیت نیست. امام صادق سلام الله ‏علیه مى‏فرماید:

«ان یوم غدیر خم بین الفطر و الاضحى و الجمعه كالقمر بین الكواكب...»؛ روزعید غدیر خم در میان سه عید فطر و قربان و جمعه، مانند درخشندگى ماه در میان ‏ستارگان است. چه تعبیر ظریفى امام دارد كه عید غدیر را تشبیه به ماه كرده است و دیگر اعیاد را به ستاره؛ زیرا در این روز بزرگ بود كه خداوند اعلام كرد: امروز دین را بر شما تكمیل كردم و نعمتم را بر شما به اتمام رساندم «الیوم اكملت‏ لكم دینكم و اتممت علیكم نعمتى و رضیت لكم الاسلام دینا»؛ نعمت ‏بزرگ اسلام كه از هر نعمتى ارزنده ‏تر و گرانبهاتر است، كامل نمى‏شود و محقق نمى‏گردد جز با ولایت على‏علیه السلام « و ما نودى بشى‏ء مثل ما نودى بالولایه‏».

محب الدین طبرى از علماى بزرگ اهل سنت نقل مى‏كند كه رسول خدا صلوات الله علیه فرمود: «اذا جمع الله الاولین و الاخرین یوم القیامة و نصب الصراط على جسر جهنم، لم ‏یجزها احد الا من كانت له براء ة بولایة على بن ابى طالب‏»؛ در روز قیامت كه خداوند تمام مردم را جمع مى‏كند و صراط بر پل دوزخ زده مى‏شود، هیچ كس از آن نمى‏گذرد جز كسى كه با ولایت على ابن ابى‏طالب، گذرنامه بى‏زارى و برائت از جهنم را داشته باشد.

ولایت على علیه السلام همان دین حنیف است كه فرمود: « فاقم وجهك للدین حنیفا فطرت الله التى فطر الناس علیها»؛ پس اى پیامبر(همراه با پیروانت) به سوى آیین پاك اسلام روى ‏آور كه فطرت الهى‏ است و مردم بر آن مفطور شده‏اند.

و ولایت على همان طریقه و روش صحیح زندگى است كه اگر مردم آن روش را برگزینند، خداوند در روز رستاخیز، از آب گواراى حوض كوثر به دست على علیه السلام ‏سیرابشان مى‏گرداند. « و ان لو استقاموا على الطریقة لاسقیناهم ماء غدقا»؛ و ولایت همان نعمتى است كه حتما از آن سؤال مى‏شود كه با آن چگونه رفتار كردید« ثم لتسالن یومئذ عن النعیم‏».

آلوسى، مفسر بزرگ اهل سنت در تفسیر كبیر روح المعانى پس از ذكر آیه شریفه‏« وقفوهم انهم مسئولون‏»؛ و آنان را متوقف كنید و ایست ‏بدهید كه مسئولیت دارند و باید پاسخگو باشند، در ذیل تفسیر این آیه، اقوال گوناگونى را نقل مى‏كند و سپس‏ نتیجه مى‏گیرد و مى‏گوید:

« سزاوارترین و صحیح ترین سخن این است كه در آن روز از عقاید و اعمال انسان ‏سؤال مى‏شود و از همه مهم‏ تر و عظیم‏تر، قطعا ولایت على كرم الله وجهه است‏».

و در این روز بزرگ كه یادآور نصب و تعیین امیرالمؤمنین به دست مبارك رسول‏ اكرم صلى الله علیه و آله و سلم و به امر پروردگارش است، باید این فطرت الهى ‏را در دل‏ها زنده كرد و پرده‏هاى ظلمت و جهالت و تارهاى نادانى و غفلت ‏را از دیدگان غافلان برداشت تا بر طریقه حق پایدار گردند و به صراط مستقیم الهى روى‏ آورند و دینشان كامل شود.

از امام صادق علیه السلام مى‏پرسد: مولاى من! آیا به من دستور مى‏دهى كه ‏این روز را روزه بداریم؟

حضرت پاسخ مى‏دهد: « اى والله اى والله انه الیوم الذى نجى فیه ابراهیم ‏من النار فصام لله شكرا لله عزوجل ذلك الیوم، و انه الیوم الذى اقام رسول الله‏ امیرالمؤمنین علما و ابان فضله و وصیته، فصام ذلك الیوم، و ذلك یوم صیام و قیام و اطعام الطعام و صلة الاخوان و فیه مرضاة الرحمن و مرغمة الشیطان‏»؛ آرى، به خدا قسم آرى، به خدا قسم! این همان روزى است كه خداوند، حضرت ‏ابراهیم را از آتش رها ساخت، پس او به شكرانه این لطف الهى، این روز را روزه ‏گرفت. و همانا این روز، روزى است كه رسول گرامى اسلام صلى الله علیه و آله و سلم امیرالمؤمنین علیه السلام را بر مردم نصب كرد و بزرگوارى و فضلش را نمایان ساخت و او را وصى و جانشین خود قرار داد، پس او هم در این روز، روزه ‏گرفت و این روز، روز روزه گرفتن و دعا كردن و مسلمانان را اطعام نمودن و به ‏دیدار برادران دینى رفتن است و در این روز، رضایت‏ خداى رحمان به دست مى‏آید و بینى شیطان به خاك مالیده مى‏شود (مایوس مى‏گردد).

امام صادق علیه السلام اعمال این روز مهم را در چهار مورد خلاصه مى‏كند:

 

1- صیام :

در برخى روایات وارد شده كه روزه این روز برابر است‏ با صد بار حج ‏و صد بار عمره. و در روایت دیگرى، كفاره شصت ‏سال گناه است. پس حتما برادران و خواهران به این فضیلت‏ بسیار مهم توجه كنند و حتما آن را روزه بدارند.

 

2- قیام:

اصطلاحا قیام بر عبادت و زنده نگه داشتن این یوم الله با مناجات و دعا و استغفار، اطلاق مى‏شود ولى ممكن است قیام كنایه از استقامت و پایدارى در راه حق و قیام در برابر دشمنان اسلام و مسلمین و مبارزه با طاغوت‏ها و ستم‏ پیشگان‏ باشد.

بهر حال خود قیام علیه باطل و جهاد در راه خدا، نیز یك عبادت بزرگ است ‏بلكه ‏از اهم فرائض و واجبات است.

 

3- اطعام الطعام:

مهمانى كردن و اطعام نمودن برادران با ایمان از ویژگى‏هاى‏ تمام اعیاد به ویژه این عید بزرگ است كه بر آن تاكید شده است. و قطعا خرسند نمودن مؤمنین، از برترین عباداتى است كه رضایت پروردگار را به دنبال دارد.

 

4- صلة الاخوان:

احسان و نیكى به برادران مؤمن و دید و بازدید و زیارت آنان‏ پیوسته از اعمال بسیار پسندیده و نیكو است ولى در این روز، تاكید بر آن شده‏ است. در روایت دارد كه هر وقت ‏با برادر مومنى دیدار كردید، براى تهنیت‏ به او بگویید:

«الحمد لله الذى جعلنا من المتمسكین بولایة امیرالمؤمنین و الائمه علیهم السلام ‏»؛ سپاس و حمد خداى را كه ما را جزء تمسك ‏جویان به ولایت امیرمومنان و دیگر امامان که درود خداى رحمان بر آنان باد، قرار داد.

فرا رسیدن این عید بزرگ اسلامى را به مقام شامخ ولى الله الاعظم ارواحنا لتراب مقدمه الفداء و عموم‏ مسلمانان و شیعیان و پیروان امامان، تبریك و تهنیت عرض نموده، از خداى بزرگ‏ خواهانیم ما را جزء شیعیان و ولایت ‏پذیران واقعى قرار دهد.

amirrezajafary بازدید : 45 چهارشنبه 01 آبان 1392 نظرات (0)

او همچنان ناشناخته است

از آن زمان که کودکی نو پا بودم، به یاد دارم هر گاه که می خواستم برخیزم ، به من آموخته بودند «یا علی» بگویم ، هر گاه می خواستم باری را بلند نمایم «یا علی» می گفتم، ام ا«یا علی» چه بود ؟ و «علی» که بود ؟ نمی‌دانستم.

امروز هم که بزرگ شده و مطالعاتی در سیره و سرگذشت آن حضرت داشته‌ام ، باز هم باید اقرار کنم که چیزی نمی‌دانم و درک جلوه های شخصیت ابر مردی که ماوراء شخص وی، حتی برای اصحابش ناشناخته بود و هست؛ برای فردی چون من، ناممکن است مگر نمی از یمی.

مولوی بلخی با آن اندیشه عمیق و روح بلند درباره حضرت علی علیه السلام می‌گوید:

در شجاعت شیر ربانیستی                                         در مروت خود که داند کیستی؟

و ابوعلی سینا، متفکر و فیلسوف شرق نیز در مقام تشبیه او چنین می‌گوید:

[علی علیه السلام نسبت به اصحاب، مانند «معقول» بود نسبت به «محسوس»] و نیز می‌گوید: «علی علیه السلام در میان یاران رسول خدا صلی الله علیه و آله مانند عقول قاهره نسبت به اجسام مادیه بود.»

به راستی کدام بُعد از ابعاد وجود علی علیه السلام را می توان بررسی کرد ؟ شجاعت، عدالت، سخاوت، ایثار، گذشت، علم، آگاهی و معرفت ، زهد و تقوا و ... کدام یک؟

علی علیه السلام، شخصیتی است دارای ابعاد مختلف و جامع صفات اضداد؛ حضرت فرمانروایی است پر قدرت و صلابت و در عین حال بردبار، در میدان جنگ دلاوری کم نظیر، در محراب عبادت عابدی گریان، با دشمنان قاطع، در برابر یتیمان و بیوه زنان مهربان و رقیق القلب، سخاوتمندی بی مانند، در عین حال ساده پوشی کارگر و کشاورز، حکیمی دانا، قاضی دادگر ، بی گذشت و دقیق النظر بود.

به راستی شناخت کامل از این دریای ناپیدا کرانه فضیلت ، تقوا و دانش، برای کسی امکان ندارد، مگر خدایی که خالق اوست و حضرت خاتم النبیین صلی الله علیه و آله که معلم و مربی اوست و اولاد مطهرش که پرورش یافتگان مکتب او هستند؛ تنها ایشان هستند که مقام و رتبت او را، چنان که هست، در می یابند و دیگران را راهی به شناخت شخصیت والای او نیست.

امیرالمؤمنین دریایی است از خصایص عالی بشری و جامع صفات ممتاز یک انسان برتر، و به حقیقت انسانی کامل. ایشان در این صفات، تا آنجا پیش رفته که حتی دشمنانش نیز زبان به تمجید او گشوده‌اند.

آورده‌اند: روزی محقن بن ابی محقن که از حضرت علی علیه السلام روی برگردانده و به سوی معاویه رفته بود، برای شادمان ساختن معاویه گفت: « من از نزد بی زبان ترین مردم به نزد تو آمدم!» این چاپلوسی چنان مشمئز کننده و بی جا بود که معاویه گفت: " وای بر تو! علی بی زبان ترین افراد است؟! قریش پیش از علی از فصاحت آگاهی نداشت، علی به قریش درس فصاحت آموخت!"(1)

"طه حسین" نیز درباره امام چنین می گوید: " من پس از وحی و سخن خدا، سخنی پر جلال تر و شیواتر از سخن ایشان ندیده و نمی شناسم." (2)

ایستادگی حضرت در برابر ناکثین، قاسطین، مارقین و آنان که می‌خواستند اسلام را از مسیر اصلی‌اش منحرف ساخته، به وادی انحراف، امتیازات طبقاتی و سنن جاهلی بکشانند، حقیقتی است روشن.

حلم و صبر و سکوتش، در مدت بیست سال و اندی، به خاطر مصالح کلی اسلام و مسلمین، در حالی که "خار در چشم و استخوان در گلو" داشت، حقیقتی است دردناک و شگفت انگیز که تاریخ هرگز فراموش نخواهد کرد.

علی علیه السلام در آن گردبادهای اغراض و جهالت و در طوفان‌های کینه توزی از مطامع دنیوی، ناشناخته بود و سخنان آتشین و مواعظ از دل برخاسته اش در دل های قسوت گرفته و سنگین، کمتر اثری نداشت تا جایی که امام سر به بیابان می‌نهاد و درد دل را تنها با خواص اصحابش در میان می‌گذاشت یا در سکوت عمیق چاه درد تنهایی را باز می‌گفت.

علی علیه السلام که چشمه‌های حکمت و دانش از ستیغ کوهساران شخصیت والایش ریزان بود و قادر بود سعادت دو جهان را برای همگان به ارمغان آورد؛ او که به راه های آسمان از راه های زمین آشناتر بود، او که از شمیم روح پرور وحی محمدی صلی الله علیه و آله بهره مند شده و از کودکی در آغوش پر مهر نبوت پرورش یافته بود؛ او که عادل ترین داوران و شجاع ترین دلاوران، امیرمؤمنان و پناهگاه ستم رسیدگان و دردمندان بود؛ همچنان ناشناخته ماند و جز تنی چند از یاران وفادارش، دیگران به ارزش وجودی او پی نبردند و یا نخواستند پی ببرند...

" به واقع علی(علیه السلام)، مظلوم تاریخ اسلام است. "

amirrezajafary بازدید : 47 چهارشنبه 01 آبان 1392 نظرات (0)
به مناسب فرا رسیدن فرخنده عید ولایت،غدیر خم؛اورژانس فناوری اطلاعات پیامک های این عید بزرگ را به شما کاربران گرامی تقدیم می کند.

به گزارش جهان به نقل از عقیق، به مناسب فرا رسیدن فرخنده عید ولایت،غدیر خم؛اورژانس فناوری اطلاعات پیامک های این عید بزرگ را به شما کاربران گرامی تقدیم می کند.

عید است و غــدیرش ، علی والا است ، علی

دل تشنه عـــــدل است و او دریاست ، علی

جشن است و مبارک ، علی گشته است ، ولی

دنیا همـــه را شادی که مـــــولا است ، علی

بر عید غدیر عید اکبر صلوات / بر چهره ی نورانی حیدر صلوات

بر فاطمه این عید هزاران تبریک / بر یک یک اهل بیت کوثر صلوات . . .

عید غدیر بر شما مبارک


زیر چتر بوسه ها ، آسمان غدیر شد

فرصت ِ تنفس ِ نغمه ی کویر شد

ترجمانی از بهشت ،ترجمانی از خدا

روی دست ِ عرشیان، آیه ای غدیر شد . . .


عیدی چو غدیر این قدر معظم نیست / حبلی چو ولایتش چنین محکم نیست

بر رشته ی محکم ولایت صلوات / بیچاره بود هر آن که مستعصم نیست

عید سعید غدیر خم مبارک باد


این عید سعید حیدر کرار است

شادی و شعف به عرش حق بسیار است

ذکر صلوات بر محمد امروز

خشنودی آل عترت و اطهار است

عید سعید غدیر خم مبارک باد



غافل مشو از عید غدیر و برکات / امروز خدا گشوده است باب نجات

جبریل و ملائک همه با امر خدا / سر داده ز گل دسته ی هستی صلوات



در عید غدیرخم بسی مسرورم / از نور جمال مرتضی مسحورم

امید که در حشر به ذکر صلوات / با حب علی خدا کند محشورم



در عید غدیر شاد و دست افشانم / مست از می ناب حضرت سبحانم

یاران همه در سماع و ذکر صلوات / خاموش نشستن این زمان نتوانم



در عید غدیرخم چو پیمان بستند / تا آخر عمر عهدشان نشکستند

بر روح بلند پایمردان صلوات / لعنت به جماعتی که آن بگسستند



از فرط گنه جهان ما شد تاریک / ای کاش خدا برای عرض تبریک

در عید غدیرخم به نور صلوات / عیدی بدهد فرج نماید نزدیک



یارب به حق غدیر و مولای غدیر / با دست علی ومرتضی دستم گیر

تا همره قدسیان فرستم صلوات / فریاد زنم ز فرط شادی تکبیر



خورشید خجالت زده شد روز غدیر / در رشک رخ نبی و سیمای امیر

پس چهره برافروخت به ذکر صلوات / تفسیر بشد وگرنه آن دم تکویر



آغاز علی بود و علی حُسن ختام / او اول و آخر است به دین اسلام

در عید غدیرخم فرستد صلوات / هر کس که و را علی ولی گشت و امام



امید خدا به ما نویدی بدهد / در عید غدیر اجر مزیدی بدهد

از برکت ذکر یاعلی و صلوات / حق با فرجش بر همه عیدی بدهد


روز مـحـشــر پـرسـيـد ز مـن رب جـلــــــــي

گفت تو غـرق گنـاهي؟ گفتمش يـا رب بلي

گفت پس آتش نميـگيرد چـرا جـسم و تنـت

گفتمش چون حـک نمودم روي قلبم يا علي



شبي در محفلي ذکر علي بود ، شنيدم عاشقي مستانه فرمود ، اگر آتش به زير پوست داري ، نسوزي گر علي را دوست داري . عيد غدير خم بر شما مبارک

amirrezajafary بازدید : 40 شنبه 27 مهر 1392 نظرات (0)
شهدای هسته ای

شهید پرویز منشادی در سال ۱۳۵۷ ، شهید سید علی موسوی ، شهید رمضان رستمی ، شهید پرویز احمدی ، شهید عنایت الله امینی ، شهید علی اصغر حسین زاده احمدی ، شهید محمد علی مهدوی ، شهید سید احمد طیب زاده دزفولی ، شهید محمود علیمحمدی، شهید مجید شهریاری، شهید داریوش رضایی نژاد، شهید مصطفی احمدی روشن

amirrezajafary بازدید : 50 شنبه 27 مهر 1392 نظرات (0)

«من در نطنز، با شب بیداری، با کار مضاعف، با دوری از زن و بچه، با غنی سازی، با پیشرفت در انرژی هسته ای، با یو سی اف، با فلان فرمول شیمیایی و با نماز شب کنار لوله های آزمایشگاهی، مشغول مبارزه دیگری با فتنه هستم».

این جمله از آن شهید مصطفی احمدی روشن است، همان سال هشتاد و اشک. همان سال رویایی...

 

مصطفی احمدی روشن در 17 شهریور 1358 چشم به جهان گشود. در سال 1377 وارد دانشگاه صنعتی شریف شد و در سال 1381 موفق به دریافت مدرک کارشناسی در رشته مهندسی شیمی گردید ... وی شخصی ولایتمدار و از شاگردان آیت الله خوشوقت استاد اخلاق تهران بود. شهید احمدی روشن عضو هیئت مدیره یکی از شرکت‌های تامین کالای نیروگاه هسته ای نطنز اصفهان بود که در زمینه تهیه و خرید تجهیزات هسته ای فعالیت داشت. این شهید بزرگوار در هنگام شهادت معاون بازرگانی سایت نطنز بوده است. شهادت آرزوی شهید احمدی روشن بود، او از شهادت نمی‌ترسید و امروز به آرزویش رسید. شهید احمدی همیشه می‌گفت دعا کنید تا من شهید شوم و اگر شهید شدید دست من را هم بگیرید.

شهید احمدی دارای روحیه بسیجی و جهادی بود. وی اهل نماز اول وقت بود. ایشان دارای پشتکار بالا، پرتوان، پرتلاش، پرانرژی و توانمند در عرصه اجرایی و علمی بود. شهید احمدی روشن صبح چهار شنبه 21 دی ماه 90 بر اثر انفجار یک بمب مغناطیسی در خودروی خود در میدان کتابی ابتدای خیابان گل نبی تهران بدست عوامل موساد به شهادت رسید. از شهید احمدی روشن یک فرزند به نام «علی» به یادگار مانده است.

amirrezajafary بازدید : 71 پنجشنبه 25 مهر 1392 نظرات (0)


*******************************














*******************************

*******************************
گرچه گذر زمان فرصت مهرورزیدن را دریغ نمی کند
اما مرگ را استثنائی نیست

فرصت ها را براي مهرورزي دريابيم
*************

******************


amirrezajafary بازدید : 50 پنجشنبه 25 مهر 1392 نظرات (0)



سلام دوستان
پیشاپیش عید قربان را به همه مسلمانان جهان بویژه اسک دینی های محترم تبریک میگم.
تو این تاپیک تصاویر گرافیکی مرتبط با این عید بزرگ قرار داده میشه.

ღღღ تصاویر ویژه عید قربان ღღღ
ღღღ تصاویر ویژه عید قربان ღღღ 


 

 
 



 


amirrezajafary بازدید : 45 پنجشنبه 25 مهر 1392 نظرات (0)




الحمــــــدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة امیرالمومنین علــــی بن ابیطالب و الائمة المعصومین علیهما السلام


ღبا نام و یاد خدای بزرگ و تبریک عید قربانღ



جهت بزرگنمایی کلیک فرمایید


amirrezajafary بازدید : 37 پنجشنبه 25 مهر 1392 نظرات (0)


خرسند شدیم از این که امروز،رنگی دگر است نه رنگ دیروز
تا شب نشده رنگ دگر شد،گفتند از این نکته هزار نکته بیاموز
amirrezajafary بازدید : 68 پنجشنبه 25 مهر 1392 نظرات (0)

عيد قربان  جلوه گاه تعبد و تسليم ابراهيميان حنيف است . فصل قرب  يافتن مسلمآنان به خداوند، در سايه عبوديت  است .

اگر ابراهيم خليل ، در اجراى فرمان پروردگارش ، خنجر بر حنجر اسماعيل مى نهد، اگر اسماعيل ذبيح ، پدر را در اجراى امر خدايى ، تشويق و ترغيب مى كند، اگر شيخ الانبياء در نهادن كارد بر حلقوم فرزندش ، لحظه اى ترديد و توقف نمى كند؛ همه و همه ، نشانه مسلمانى آن پدر و پسر و شاهد صداقت در عقيده و عشق ، و وفادارى در قلمرو بندگى  است .

عيد قربان ، مجراى فدا كردن عزيزترين  يعنى خدا است .

عيد قربان ، مجراى فيض الهى و بهانه عنايت رحمانى به بندگان مومن  و مسلم  و مطيع  است .

قربانى تو در اين چيست ؟

در راه خدا، چه چيز فدا مى كنى ؟

با چه وسيله ، به استان پروردگار، تقرب  مى جويى ؟ و كدام فديه  را به قربانگاه صدق ، عشق ، اخلاص و وفا مى آورى ؟

براى اولياء الله عيد قربان مجمع الشواهد صدق در گفتار، كردار، ادعا و عمل است . تو نيز، اگر بتوانى رضاى خويش را فداى رضاى حق كنى ، اگر بتوانى از خواسته دل  در راه خواسته دين  چشم بپوشى ، اگر بتوانى از داشته ها و خواسته ها بگذرى ، آنگاه ، به مرز عبوديت و به حوزه قربانگاه قدم نهاده اى .

مگر خليل الرحمان  چه كرد؟ تو نيز اگر پير و مشى و مرام ابراهيمى ، نبايد هيچ چيز از آنچه دارى و به آن دلبسته اى ، همچون زن و فرزند، مال و منال ، پول و پس انداز، خانه و خادم ماشين و مسكن ، و... حجاب چهره جانت ، مانع بندگى و فرمانبرداريت شود و آنگاه كه پاى دين و خدا به ميان آيد، بسادگى و بصراحتى ابراهيمى و بصداقتى اسماعيلى درگذرى و امر مولا را مقدم بدارى . بگذر از فرزند و مال و جان خويش

تا خليل الله دورانت كنند
 سر بنه در كف ، برو در كوى دوست

تا چو اسماعيل ، قربانت كنند

 اينجاست كه قربانى  وسيله قرب  مى شود و عيد قربان  روز تقرب به خداوند.

آن هم نه قرب مادى و جسمى - كه خدا از محدوده حس و جسم بيرون است - بلكه قرب معنوى و تقرب ارزشى كه در سايه ايمان  و عمل  است .

آنچه انسان را به خدا نزديك مى كند، طاعت  است .

و آنچه از ساحت قرب ربوبى دور مى سازد، معصيت  است .

خدا به ما نزديك است ، حتى نزديكتر از رگ كردن ، كه خود فرموده است :

- و نحن اقربب اليه من حبل الوريد - ما از او دوريم ، چرا كه به جرم و گناه ، گرفتاريم و مجرم  هرگز محرم  نخواهد شد. دوست نزديكتر از من به من است

وين عجبتر كه من از وى دورم

 اگر پاى از مرز طاعت فراتر ننهيم ، اگر با تيغ گناه ، دامن عصمت ندريم ، اگر دست تعدى ، به حريم حرمات الله  نگشاييم ، آنگاه خواهيم ديد كه هر جا باشيم در قربانگاهيم و هر سو كه برويم ، به او تقرب  پيدا مى كنيم ، و هر روزمان عيد قربان مى شود. بفرموده حضرت على :

كل يوم لا يعصى الله فيه فهو يوم عيد

هر روزى كه در آن ، خدا نافرمانى نشود روز عيد است .

جلوه ديگر اين روز، ذبح  است .

قربانى كردن گوسفند، چه از سوى حاجى در منا و چه از سوى ما در شهرها مان ، تكريم آن حماسه معنوى و ايثار عظيم است كه ابراهيم و اسماعيل از خود نشان دادند و به مسلخ  رفتند، آن فداكارى همواره بايد در خاطره ها زنده بماند، تا درسى مى باشد فرا روى ابراهيميان هميشه و همه جا.

رها شدن از تعلقات و ذبح كردن تمنيات در پيش پاى اراده الهى ، درس ديگران قربانى  است ،

تيغ اراده و عفاف ، بايد بر خنجر نفسانيات نهاد و خون نفس اماره  را ريخت و از شر اين وسواس خناس  نجات يافت .

تا چه حد حاضرى كه خواست خدا را بر خواهش دل  مقدم بدارى ؟

تا كجا مى توانى طاعت و اطاعت الله  را، با هواى نفس  مبادله نكنى ؟

نفس كشتن  و جهاد با دشمن درونى ، سخت تر از مبارزه با دشمن ، آشكار و برونى است .

از اين رو جهاد اكبر نام گرفته است .

ذبح قربانى  در ديد عرفانى اهل نظر، رمزى از ترك هواهاى نفسانى و روى آوردن به رضاى الهى  است .

ثمرات اين ذبح نيز، بايد چونان قربانى گوسفند به ديگران برسد.

و... چنين است كه آنكه مالك هواى نفس شود و ديو هوا را به بند كشد، هم خويشتن از وسوسه ها و زيانهاى آن آسوده خاطر است ، هم جامعه از صدمه هوا پرستيهاى او مصون !

آرى !... امروز، عيد است .

عيد قربان  و تقرب به خدا، آن هم در سايه عبوديت و بندگى .

ما، بنده آنيم كه در بند آنيم .

حال كه چنين است ، چرا در بند نفس و بند زر و سيم و بند خواسته ها و داشته ها؟!

دل به خدا بدهيم و در بند عبوديت او باشيم ، تا از هر قيد و بندى آزاد شويم .

بندگى خدا، اميدبخش است .

و روز عيد قربان  مى تواند براى ما اوج اين آزادى برين  باشد.

 خجسته باد عيد قربان عيد صالحان و ارس ته ، و عيد اهل طاعت و تسليم .

بمناسبت ده ذى الحجه عيد قربان و حضور مهمانان خدا در موسم حج
 

amirrezajafary بازدید : 63 پنجشنبه 25 مهر 1392 نظرات (0)

شب دهم از ليالى متبركه و از آن چهار شبى است كه احياء آنها شايسته است و درهاى آسمان در اين شب بازاست و سنّت است در آن زيارت امام حسين عليه السلام و دعاء يا دائِمَ الْفَضْلِ عَلىَ الْبَرِيَّةِ روز دهم روز عيد قربان است و بسيار روز شريفى است و اعمال آن چند چيز است.
 اوّل غسل است كه در اين روز سنّت مؤكد است و بعضى از علماء واجب دانسته اند.
 دوّم نماز عيد است به همان نحو كه در عيد فطر ذكر شد لكن در اين روز مستحب است كه افطار بعد از نماز از گوشت قربانى شود.
 سوّم خواندن دعاهائى كه وارد شده پيش از نماز عيد و بعد از آن و در اقبال ذكر شده و شايد بهترين دعاهاى اين روز دعاى چهل و هشتم صحيفه كامله باشد: اَللّهُمَّ هذا يَوْمٌ مُبارَكٌ و دعاى چهل و ششم را نيز بخواند يا مَنْ يَرْحَمُ مَنْ لا يَرْحَمُهُ الْعِبادُ
 چهارم خواندن دعاى ندبه است
 پنجم قربانى است كه سنّت مؤ كّد است
 ششم خواندن تكبيرات است براى كسى كه در منى باشد عقيب پانزده نماز كه اوّلش نماز ظهر روز عيد است وآخرش نماز صبح روز سيزدهم و كسانى كه در ساير شهرها هستند بخوانند عقيب ده نماز از ظهر روز عيد تا صبح دوازدهم و تكبيرات اين است :
 اللّهُ اَكْبَرُ اللّهُ اَكْبَرُ لا اِلهَ اِلا اللّهُ وَاللّهُ اَكْبَرُاللّهُ اَكْبَرُاللّهُ اَكْبَرُ ولِلّهِ الْحَمْدُ اللّهُ
 خدا بزرگتر از توصيف است .... معبودى جز خدا نيست و خدا بزرگتر است ... و ستايش خاص خدا است
 اَكْبَرُ عَلى ما هَدانا اَللّهُ اَكْبَرُ عَلى ما رَزَقَنا مِنْ بَهيمَةِ الاْنْعامِ
 خدا بزرگتر است بر آنچه ما را راهنمائى كرد خدا بزرگتر است بر آنچه روزى ما كرد از چهارپايان انعام (شتر و گاو و گوسفند)
 وَالْحَمْدُلِلّهِ عَلى ما اَبْلانا
 و ستايش خاص خدا است براى آنكه آزمود ما را
 و مستحب است تكرار اين تكبيرات عقب نمازها به قدر امكان و خواندن بعد از نوافل

amirrezajafary بازدید : 40 پنجشنبه 25 مهر 1392 نظرات (0)

عید قربان که پس از وقوف در عرفات (مرحله شناخت) و مشعر (محل آگاهی و شعور) و منا (سرزمین آرزوها، رسیدن به عشق) فرا مى رسد، عید رهایى از تعلقات است. رهایى از هر آنچه غیرخدایى است. در این روز حج گزار، اسماعیل وجودش را، یعنى هر آنچه بدان دلبستگى دنیوى پیدا کرده قربانى مى کند تا سبکبال شود.
 اکنون در منایی، ابراهیمی، و اسماعیلت را به قربانگاه آورده ای اسماعیل تو کیست؟ چیست؟ مقامت؟ آبرویت؟ موقعیتت، شغلت؟ پولت؟ خانه ات؟ املاکت؟ … ؟
 این را تو خود می دانی، تو خود آن را، او را – هر چه هست و هر که هست – باید به منا آوری و برای قربانی، انتخاب کنی، من فقط می توانم نشانیهایش را به تو بدهم:
 آنچه تو را، در راه ایمان ضعیف می کند، آنچه تو را در “رفتن”، به “ماندن” می خواند، آنچه تو را، در راه “مسئولیت” به تردید می افکند، آنچه تو را به خود بسته است و نگه داشته است، آنچه دلبستگی اش نمی گذارد تا ” پیام” را بشنوی، تا حقیقت را اعتراف کنی، آنچه ترا به “فرار” می خواند آنچه ترا به توجیه و تاویل های مصلحت جویانه می کشاند، و عشق به او، کور و کرت می کند ابراهیمی و “ضعف اسماعیلی” ات، ترا بازیچه ابلیس می سازد. در قله بلند شرفی و سراپا فخر و فضیلت، در زندگی ات تنها یک چیز هست که برای بدست آوردنش، از بلندی فرود می آیی، برای از دست ندادنش، همه دستاوردهای ابراهیم وارت را از دست می دهی، او اسماعیل توست، اسماعیل تو ممکن است یک شخص باشد، یا یک شیء، یا یک حالت، یک وضع، و حتی، یک ” نقطه ضعف”!

اما اسماعیل ابراهیم، پسرش بود!
 سالخورده مردی در پایان عمر، پس از یک قرن زندگی پر کشاکش و پر از حرکت، همه آوارگی و جنگ و جهاد و تلاش و درگیری با جهل قوم و جور نمرود و تعصب متولیان بت پرستی و خرافه های ستاره پرستی و شکنجه زندگی. جوانی آزاده و روشن و عصیانی در خانه پدری متعصب و بت پرست و بت تراش! و در خانه اش زنی نازا، متعصب، اشرافی: سارا.
 و اکنون، در زیر بار سنگین رسالت توحید، در نظام جور و جهل شرک، و تحمل یک قرن شکنجه “مسئولیت روشنگری و آزادی”، در “عصر ظلمت و با قوم خوکرده با ظلم”، پیر شده است و تنها، و در اوج قله بلند نبوت، باز یک ” بشر” مانده است و در پایان رسالت عظیم خدایی اش، یک ” بنده خدا” ، دوست دارد پسری داشته باشد، اما زنش نازا است و خودش، پیری از صد گذشته، آرزومندی که دیگر امیدوار نیست، حسرت و یأس جانش را می خورد، خدا، بر پیری و ناامیدی و تنهایی و رنج این رسول امین و بنده وفادارش – که عمر را همه در کار او به پایان آورده است، رحمت می آورد و از کنیز سارا – زنی سیاه پوست – به او یک فرزند می بخشد، آن هم یک پسر! اسماعیل، اسماعیل، برای ابراهیم، تنها یک پسر، برای پدر، نبود، پایان یک عمر انتظار بود، پاداش یک قرن رنج، ثمره یک زندگی پرماجرا.
 و اکنون، در برابر چشمان پدر چشمانی که در زیر ابروان سپیدی که بر آن افتاده، از شادی، برق می زند می رود و در زیر باران نوازش و آفتاب عشق پدری که جانش به تن او بسته است، می بالد و پدر، چون باغبانی که در کویر پهناور و سوخته ی حیاتش، چشم به تنها نو نهال خرّم و جوانش دوخته است، گویی روئیدن او را، می بیند و نوازش عشق را و گرمای امید را در عمق جانش حس می کند.
 در عمر دراز ابراهیم، که همه در سختی و خطر گذشته، این روزها، روزهای پایان زندگی با لذت ” داشتن اسماعیل” می گذرد، پسری که پدر، آمدنش را صد سال انتظار کشیده است، و هنگامی آمده است که پدر، انتظارش نداشته است!
 اسماعیل اکنون نهالی برومند شده است، در این ایام ، ناگهان صدایی می شنود :
 “ابراهیم! به دو دست خویش، کارد بر حلقوم اسماعیل بنه و بکُش”!
 مگر می توان با کلمات، وحشت این پدر را در ضربه آن پیام وصف کرد؟
 ابراهیم، بنده ی خاضع خدا، برای نخستین بار در عمر طولانی اش، از وحشت می لرزد، قهرمان پولادین رسالت ذوب می شود، و بت شکن عظیم تاریخ، درهم می شکند، از تصور پیام، وحشت می کند اما، فرمان فرمان خداوند است. جنگ! بزرگترین جنگ، جنگِ در خویش، جهاد اکبر! فاتح عظیم ترین نبرد تاریخ، اکنون آشفته و بیچاره! جنگ، جنگ میان خدا و اسماعیل، در ابراهیم.

دشواری “انتخاب”!
 کدامین را انتخاب می کنی ابراهیم؟! خدا را یا خود را ؟ سود را یا ارزش را؟ پیوند را یا رهایی را؟ لذت را یا مسئولیت را؟ پدری را یا پیامبری را؟ بالاخره، “اسماعیلت” را یا ” خدایت” را؟
 انتخاب کن! ابراهیم.
 در پایان یک قرن رسالت خدایی در میان خلق، یک عمر نبوتِ توحید و امامتِ مردم و جهاد علیه شرک و بنای توحید و شکستن بت و نابودی جهل و کوبیدن غرور و مرگِ جور، و از همه جبهه ها پیروز برآمدن و از همه مسئولیت ها موفق بیرون آمدن …
 ای ابراهیم! قهرمان پیروز پرشکوه ترین نبرد تاریخ! ای روئین تن، پولادین روح، ای رسولِ اُلوالعَزْم، مپندار که در پایان یک قرن رسالت خدایی، به پایان رسیده ای! میان انسان و خدا فاصله ای نیست، “خدا به آدمی از شاهرگ گردنش نزدیک تر است”، اما، راه انسان تا خدا، به فاصله ابدیت است، لایتناهی است! چه پنداشته ای؟
 اکنون ابراهیم است که در پایان راهِ دراز رسالت، بر سر یک “دو راهی” رسیده است: سراپای وجودش فریاد می کشد: اسماعیل! و حق فرمان می دهد: ذبح! باید انتخاب کند!
 اکنون، ابراهیم دل از داشتن اسماعیل برکنده است، پیام پیام حق است. اما در دل او، جای لذت” داشتن اسماعیل” را، درد “از دست دادنش” پر کرده است. ابراهیم تصمیم گرفت، انتخاب کرد، پیداست که “انتخابِ” ابراهیم، کدام است؟ “آزادی مطلقِ بندگی خداوند”!
 ذبح اسماعیل! آخرین بندی که او را به بندگی خود می خواند!

زنده ای که تنها به خدا نفس می کشد!
 آنگاه، به نیروی خدا برخاست، قربانی جوان خویش را – که آرام و خاموش، ایستاده بود، به قربانگاه برد… و پیامی که:
 ” ای ابراهیم! خداوند از ذبح اسماعیل درگذشته است، این گوسفند را فرستاده است تا بجای او ذبح کنی، تو فرمان را انجام دادی”!

amirrezajafary بازدید : 49 پنجشنبه 25 مهر 1392 نظرات (0)

عید قربان یا همان روز دهم ماه ذی الحجه، مصادف

با عید قربان که از گرامی ترین عیدهای مسلمانان

است و عید قربان به یاد حضرت ابراهیم و فرزندش

حضرت اسماعیل، توسط بسیاری از مسلمانان

جشن گرفته می‌شود.

*************

تاریخچه و فلسفه عید قربان

مفهوم و معنی قربانی

از نظر معنای لغوی «قربانی» از لفظ «قربان» ماخوذ

است، هر آن چیزی که ذریعه و وسیله تقرب و

نزدیکی الله تعالی باشد آن را «قربانی» می گویند، آن

چیز خواه ذبح حیوان باشد یا دیگر صدقات.بعضی

از علماء هر نیکی و عمل خیر را که باعث قرب و

رحمت الهی باشد «قربانی» می نامند.

*************

اسرار و حکمت قربانی کردن

فدا کردن مال و انفاق آن در راه خدا از جمله اسراسر

و حکمتهای قربانی است.

کشتن حیوان در مراسم قربانی اشاره به کشتن نفس

اماره است و مرد خداشناس با شمشیر برنده عقل

و ایمان، حیوان نفس را که به طور دائم وی را

به کارهای زشت وا می دارد مقتول سازد و خانه

دل را از لوث نفس لئیم پاک گردانده، آنرا در راه

حق و پیشگاه محبوب قربانی کند و حج اکبر نماید

که اگر نفس اماره و خواهش های او کشته نشوند

و آرام نگیرند هرگاه تمام نعمتها و ثروتهای دنیوی در

اختیارش باشد و زمین و آسمان را ببلعد باز هم

سیر نمی شود و ندای هل من مزید دارد.

***************

تاریخچه قربانی کردن

ذبح قربانی جهت تقرب پروردگار از زمان ابو البشر

حضرت آدم علیه السلام شروع شد، وقتی که دو

فرزندش هابیل قوچی و قابیل مقداری گندم را به

عنوان قربانی به بارگاه خداوندی تقدیم نمودند. به

دستور و روال آن زمان آتشی از آسمان آمده، قربانی

هابیل را سوخت، که این علامت قبولیت بود و قربانی

قابیل به حال خود باقی ماند.

****************

داستان عید قربان

عید قربان روز دهم ذی الحجه که در تقویم عینی

و ذهنی مسلمانان عید خوانده می شود و به

نوعی یادآور , همان سربلندی ابراهیم (ع) در

آزمایش الهی است. سربلندی در فراخواندگی الهی

به ذبح عزیزتری فرد زندگی مادی یعنی فرزندش

نشانهء از پیروزی فرمان الهی و اطاعت معشوق

بر امور اخلاقی و سنت های جز خواست اوست.

دین پژوهان معاصری که به کاوش در ادیان

ابتدایی مشغول هستند چندین ویژگی مشترک

را میان ادیان ابتدایی بر میشمارند, که یکی از

این ویژگیها قربانی کردن است . شاید بتوان

گفت انجام و اهدای قربان یکی از اساسی ترین

پایه های پیدایش دیگر ارکان مذهبی باشد.

انسانهای اولیه دین را برای احساس نزدیکی

به وجودی که او را مقدس می انگاشت و برایش

برتری قائیل بود دست به زاری می زد و اظهار

عجز می نمود و گاه نیز برای کامل کردن

نیازهای خود به درگاه آن وجود بی نیاز به

قربانی کردن روی می آورد.

*************

عید قربان در روایات

رسول الله صلى الله علیه و آله :

مَن أحیَا اللَّیالِیَ الأَربَعَ وَجَبَت لَهُ الجَنَّةُ : لَیلَةَ التَّروِیَةِ ، و

لَیلَةَ عَرَفَةَ ، ولَیلَةَ النَّحرِ ، ولَیلَةَ الفِطرِ .

*پیامبر خدا صلى الله علیه و آله :

هر کس این چهار شب را شب زنده دارى کند،

بهشت براى او واجب است: شبِ ترویه، شب

عرفه، شب عید قربان و شب عیدفطر.

*الإمام علیّ علیه السلام :

سَمِعتُ رَسولَ اللّه ِ صلى الله علیه و آله یَخطُبُ یَومَ

النَّحرِ ، وهُوَ یَقولُ : هذا یَومُ الثَّجِّ والعَجِّ ، والثَجُّ :

ما تُهریقونَ فیهِ مِنَ الدِّماءِ ، فَمَن صَدَقَت نِیَّتُهُ کانَت

أوَّلُ قَطرَةٍ لَهُ کَفّارَةً لِکُلِّ ذَنبٍ ، والعَجُّ : الدُّعاءُ

فَعِجّوا إلَى اللّه ِ ، فَوَالَّذی نَفسُ مُحَمَّدٍ بِیَدِهِ لا یَنصَرِفُ

مِن هذَا المَوضِعِ أحَدٌ إلاّ مَغفورًا لَهُ ، إلاّ صاحِبَ کَبیرَةٍ

مُصِرًّا عَلَیها لا یُحَدِّثُ نَفسَهُ بِالإِقلاعِ عَنها .

امام علی علیه السلام : شنیدم رسول خدا صلی الله علیه وآله روز

عید قربان ، خطبه می خواند ومی فرمود :

امروز ، روز «ثجّ» و«عجّ» است . ثجّ ، خون قربانی هاست

که می ریزید . پس نیّت هرکس صادق باشد ، اولین

قطره خونِ قربانی او کفّاره همه گناهان اوست ، و

«عجّ» ، دعاست . پس به درگاه خداوند دعا کنید ، قسم

به آن که جان محمّد صلی الله علیه وآله در دست اوست

از اینجا هیچ کس بر نمی گردد ، مگر آمرزیده شود

جز کسی که گناه کبیره انجام داده وبر آن اصرار ورزد

ودر دل خود ، تصمیم بر ترک آن ندارد .

***********

اعمال شب و روز عید قربان

شب دهم از لیالى متبرکه و از آن چهار شبى است

که احیاء آنها شایسته است و درهاى آسمان در

این شب بازاست و سنّت است در آن زیارت امام

حسین علیه السلام و دعاء یا دائِمَ الْفَضْلِ عَلىَ الْبَرِیَّةِ روز

دهم روز عید قربان است و بسیار روز شریفى است

و اعمال آن چند چیز است.

اوّل غسل است که در این روز سنّت مؤکد است و

بعضى از علماء واجب دانسته اند.

دوّم نماز عید است به همان نحو که در عید فطر

ذکر شد لکن در این روز مستحب است که افطار

بعد از نماز از گوشت قربانى شود.

عید قربان و قربانی کردن وجود نفسانی

عید قربان عید رهایی از تعلقات دنیوی و هر آنچه

غیرخدایی است محسوب می شود. در این روز

حج گزار، اسماعیل وجود را قربانی می کند تا سبکبال

شود و با ره توشه ای عظیم به سفر آخرت عزیمت کند.

عید قربان مصادف با روز دهم ذیحجه از اعیاد بزرگ

مسلمانان به شمار می رود و از جمله تعطیلات رسمی

مسلمانان است که از یک تا چهار روز جشن گرفته می شود.

************

قربانی کردن حضرت اسماعیل (علیه السلام)

قرآن و توراتِ موجود در این جهت اتفاق دارند که ابراهیم

خلیل (علیه السلام) پس از آن که در سن پیرى صاحب فرزند

پسرى شده است، از سوى خداوند متعال مأمور گردیده

که فرزند خود را براى خدا ذبح نماید. و این در واقع

آزمونى بس بزرگ و سختى بود که پدر و پسر

مى بایست آن را پشت سر نهند اما چون ابراهیم و

اسماعیل (علیه السلام) تمام وجودشان توحید و تسلیم

پروردگار بود، از این آزمون سخت سربلند بیرون آمدند

و کامل ترین درجه تسلیم دربرابر خالق یکتا

را در خارج تحقق بخشیدند.

سخنان امام رضا (ع) درباره آیه شریفه

«وَ فَدَیْناهُ بِذِبْحٍ عَظِیمٍ»

فضل بن شاذان گوید: از حضرت رضا علیه السّلام

چنین شنیدم که آن زمان که خداوند تبارک و تعالى به

حضرت ابراهیم علیه السّلام امر فرمود که بجاى فرزندش

اسماعیل، گوسفندى را که خداوند فرستاده بود ذبح نماید

حضرت ابراهیم علیه السّلام در دل آرزو کرد که اى کاش فرزندش

اسماعیل علیهما السّلام را به دست خود ذبح مى‏کرد و

دستور ذبح گوسفند بجاى ذبح فرزندش به او داده نشده

بود، تا به این‏وسیله احساس پدرى را که عزیزترین

فرزندش را به دست خود ذبح مى‏کند، داشته باشد

و در نتیجه شایسته رفیع‏ترین درجات ثواب در صبر بر

مصائب شود، خداوند عزّ و جلّ نیز به او وحى فرمود که:

اى ابراهیم! محبوبترین خلق من، نزد تو کیست!

ابراهیم گفت: خدایا! …

***************

واژه شناسی عید

واژه «عید» به معنای رجوع و برگشتن

است و «قربان» به

معنای قربانی یا هر آنچه با آن بر پروردگار، تقرب

جویند. از این رو، می توان عید

قربان را به معنای بازگشت

انسان به مقام تقرّب الهی دانست.

این مقام در سایه مبارزه با هواهای نفسانی

و در پرتو تهذیب، خودسازی

و بهره گیری از فرصتهای ناب به دست می آید.

زائران خانه خدا که پس از تحمّل سختی های

بسیار و پرهیز از نمادهای دنیوی، اینک به منزلگاه

آخر رسیده اند، عید قربان را جشن می گیرند.

در این روز حاجیان در یک وحدت عملی کم نظیر

سر بر آستان حضرت دوست می سایند و پس از آن

با چهره ای گشاده از توفیق یافتن به انجام تکلیف

یکدیگر را به آغوش کشیده، به هم تبریک می گویند.

سید الساجدین امام سجاد(علیه السلام) نیز در دعای

مخصوص عید آن را روزی مبارک و با میمنت می خوانند

و می فرمایند: «أللَّهُمَّ هَذَا یَوْم مُبَارَک مَیْمُون.»

امام خمینی(ره) احیا گر اسلام ناب، درباره عید قربان

چنین گفته اند: «عید قربان، عیدی است که انسانهای

آگاه را به یاد قربانگاه ابراهیمی می اندازد؛ قربانگاهی

که درس فداکاری و جهاد در راه خدای بزرگ رابه

فرزندان آدم و اصفیا و اولیای خدا می دهد… این

پدرِ توحید و بت شکنِ جهان، به ما و همه انسانها

آموخت که… عزیزترین ثمره حیات خود را در راه خدا بدهید

و عیدی بگیرید. خود و عزیزان خود را فدا کنید و

دین خدا را و عدل الهی را برپا نمایید. به همه ما ذریه

آدم فهماند که «مکه» و منی قربانگاه عاشقان است

و محل نَشر توحید و نفی شرک که دلبستگی به

جان و عزیزان نیز شرک است.»

زائران بیت اللّه الحرام در روز عید قربان، چند عمل را به

انجام می رسانند که هر کدام نمادی از انسجام است

که در ادامه به آنها اشاره می شود.

رمی جمرات، تبری از عامل تفرقه

حاجیان در روز عید ابتدا با پرتاب هفت سنگ ریزه

برای هفت بار به ستونهای برهم چیده شده ـ که

نماد ابلیس رجیم است ـ تنفّر خود را از همه شیطانهای

درون و برون ابراز می کنند. این عمل را «رَمْیِ جَمَره» گویند.

وقتی حکمت این عمل را از امام کاظم(علیه السلام) پرسیدند،

امام فرمودند: «چون ابلیس در محل جمرات بر

ابراهیم(ع) ظاهر گشت و آن حضرت، آن پلید را

سنگسار نمود. از این رو همین سنت جاریه ای شد

و باقی ماند.» این عمل، طرد شیطان و تثبیت عبودیّت و

اطاعت خداوند متعال است. یکی از کارهای اصلی شیطان

این است که بین افراد انسان تفرقه بیندازد و عداوت

و بغض بین آنها ایجاد نماید:

«إِنَّما یُرِیدُ الشَّیْطانُ أَنْ یُوقِعَ بَیْنَکُمُ الْعَداوَ ة

وَ الْبَغْضاءَ؛

شیطان می خواهد در میان شما به وسیله

شراب و قمار دشمنی ایجاد کند.» و

انسان با تفرقه و اختلاف خود را در اختیار شیطان می گذارد

همانگونه که امام علی(علیه السلام) فرمودند:

«ایّاکم و الفرقة فانّ الشاذ من الناس للشیطان کما

انّ الشاذ من الغنم للذئب؛ از جدایی و پراکندگی

بپرهیزید؛ زیرا انسانی که از مردم جدا شود در

اختیار فرمان شیطان است همچنانکه گوسفند

دور از گله نصیب گرگ می شود.»آری، حاجی با این

عمل نمادین بر شیطان رجیم سنگ زده، آن را از

خود رمی می کند و خود را در صف منسجم مسلمانانی

می یابد که همگی تنفر خود را از شیطان اعلام می دارند.

قربانی، نماد وارستگی و مساوات

حجاج در ادامه اعمال روز عید با کوله باری از عقیده

و جهاد، رو به سنّت قربانی می آورند و آن را به

پیشگاه پروردگار هدیه می کنند و به دستور الهی

جامه عمل می پوشانند که فرمود:

فـَمَنْ تَمَتَّعَ بِالعُمْرة اِلَی الحَجِّ فـَمَا اسْتَیْسَرَ مِنَ الْهَدْیِ

آن کسی که به قربانگاه می رود و گوسفندی را ذبح

می کند، در حقیقت با حرکتی نمادین عزم از میان بردن

هوس ها و وابستگی هایش را می کند و آماده ایثار

و فداکاری می شود. این عمل را از آن جهت که عبادت

و وسیله تقرّب به خداست، قربان گویند.

چنان که امام سجاد(علیه السلام) ضمن پرسشی از

شبلی پرسیدند: «آیا به هنگام سربریدن قربانی، نیت

کردی که با تمسک به حقیقت تقوی و ورع

حلقوم طمع را قطع کنی … »

بخشش و قربانی و تقسیم آن در میان مردم بویژه

تنگ دستان به معنای دستگیری و تعاون است.

وقتی حاجی در روز عید به شکرانه انجام مناسک

حج، موظف می شود تا حیوانی سالم و کامل را

بکشد و گوشت آن را به نیازمندان بدهد، این عمل

خود عامل نزدیک شدن به خدا می گردد و انسان

را مشمول عنایت الهی می سازد و هم بر

حسب مصرف، عامل ایجاد محبّت بین انسان و افراد

جامعه می شود. این گونه است که بین مسلمانان

رابطه ای صمیمی به وجود می آید که خود یکی از

عوامل و زمینه های انسجام است و بدین صورت

تعاون و همبستگی اجتماعی در اعمال خیر و

نیکوکاری در میان مردمان افزایش می یابد.

از طرف دیگر، اگر تقسیم قربانی صحیح انجام گیرد

میلیون ها گرسنه سیر می شوند و بدینوسیله بین

غنی و فقیر، ارتباط برقرار می گردد.

این همان انسجام و همدلی مورد توجه شارع است.

از دیگر نمادهای قربانی «مساوات » است؛ به

طوری که تقسیم گوشت قربانی به سه قسمت

و استفاده شخص حاجی از آن شاهد گویایی بر

این مساوات است. و در این صورت یکی از مصادیق

تفرقه (امتیازاتی که انسان برای خود قائل شده است)

از بین می رود و همه به این قول پیامبر

اعظم(صلی الله علیه واله)

رجوع می کنند که درخطبه حجةالوداع فرمود:

مردم! پروردگار همه شما یکی است و پدر همه

شما یکی است؛ همه از آدم هستید و آدم از خاک

است؛ عرب را بر عجم فضیلتی نیست، مگر به تقوا.

این عمل در حجّ، عدالت اجتماعی

اسلام را منعکس می کند

و خود عاملی است بر انسجام و اتحاد

بین همه مسلمین جهان

تعداد صفحات : 7

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    مطالب سایت درچه سطحی مشاهده نمودید؟
    سایت های کاربردی

    leader.jpg
    drrohani.jpg
    majlis.png
    ghgh.png
    http://www.8pic.ir/images/82086723376344085293.png
    images54.jpeg
    5445.jpeg
    http://www.8pic.ir/images/32420978701375817097.jpeg
    آمار سایت
  • کل مطالب : 426
  • کل نظرات : 5
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 4
  • آی پی امروز : 32
  • آی پی دیروز : 37
  • بازدید امروز : 486
  • باردید دیروز : 46
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 723
  • بازدید ماه : 1,485
  • بازدید سال : 5,610
  • بازدید کلی : 62,846